1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است

معرفی شهدای هفتم تیر

۱- علی اصغر آقازمانی:

در سال ۱٣٣۱ در قصبه نراق محلات متولد شد . فوق لیسانس حسابداری را از دانشگاه صنعت نفت اخذ کرد و با مطالعات مذهبی که داشت، مبارزاتش را شروع کرد. در کلاس‌های درس شناخت شهید بهشتی که در منزل ایشان دایر شد و در پیروزی انقلاب نقش فراوانی داشت، شرکت میکرد. در همان روزهای اول به سازماندهی کمیته‌ها پرداخت و سپس جهاد سازندگی و نهضت سواد آموزی را نیز همراهی کرد. اندکی بعد مسؤل دفتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شد و هماهنگی‌های ایشان را با مسؤلین نظام و مجلس شورای اسلامی به انجام می‌رساند. وی در هفتم تیرماه ۱٣۶۰ در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.

 

۲- جواد اسدالله زاده:

در سال ۱۳۲۹ در یک خانواده متوسط در مشهد متولد شد. پس از تحصیلات متوسطه در دانشگاه اقتصاد دانشگاه تهران به آموختن اقتصاد پرداخت. پس از سربازی به آمریکا رفت و در حد فوق لیسانس و دکترای مدیریت درس خود را دامه داد در زمان بازگشت امام به تهران تز دکتری را ناتمام و به پاریس رفت و همراه امام به ایران بازگشت. از دوران کودکی به قرآن و آموزش های سیاسی روی آورد و در دانشگاه شکل وسیعتری به مبارزاتش داد و در کلاسهای درس اسلام شناسی دکتر شریعتی شرکت می نمود از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا بود و توانست با همکاری چند تن از دانشجویان انجمن اسلامی در پنج شهر آمریکا را پایه گذاری نماید. بعد از انقلاب در مشهد در فعالیت های فرهنگی خود به تشکیل و تدریس آموزش اقتصاد اسلامی ادامه داد. حزب جمهوری اسلامی ایشان را به عنوان کاندیده ای دوره اول مجلس انتخاب و معرفی کرد. بخاطر فعالیت ارزشمندش در کابینه شهید رجایی به عنوان معاون بازرگانی خارجی وزارت انتخاب شد.

 

۳- رحمان استکی:

در سال ۱۳۲۹ در شهرکرد به دنیا آمد. در رشته علوم تربیتی فارغ التحصیل شد و در جلسات درسی استاد محمد تقی جعفری و درس خصوصی شهید بهشتی حضور یافت. سازماندهی راهپیمایی زادگاهش با نظارت و هدایت او صورت می گرفت و طی یک سند محرمانه به عنوان عامل تحریک دانش‌آموزان استان به ساواک معرفی شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سنگر مدرسه بازگشت و با و نوجوانان و جوانان را به مجاهدتی دیگر که همانا قطع وابستگی علمی به بیگانگان و اعتلای آرمان های انقلابی بود، تشویق می کرد. با شروع انتخابات اولين دوره مجلس شورای اسلامی (اسفند ۱۳۵۸)، حزب جمهوری اسلامي، رحمان استکي را به عنوان نامزد انتخاباتی در حوزه شهرکرد معرفي کرد و در نتيجه وی با کسب ۳۴٬۸۷۱ رأی برابر با ۶۳٫۲۰ درصد آرا در مرحله دوم (‎۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۹) به مجلس شوراي اسلامي راه يافت و به عضویت کميسيون اصل ۹۰ قانون اساسی مجلس درآمد.

 

۴- هادی امینی:

در سال ۱۳۳۲در تهران متولد شد. مهندسی مکانیک و تاسیسات را از دانشگاه تهران اخذ کرد. با پیروزی انقلاب و در پی عضویت در حزب جمهوری اسلامی، یکی از سرپرستان بنیاد مستضعفان شد و پس از آن فعالیت وسیعی را برای آبرسانی به دهات اطراف تهران آغاز کرد. مدتی را در واحد مهندسین استانداری تهران خدمت کرد. در افشای منافقین و بنی‌صدر کوشش فراوانی داشت و یک بار نیز تا مرز شهادت پیش رفت اما عاقبت نام او در کنار شهید بهشتی و در هفتم تیر ۱۳۶۰در دفتر شهادت ثبت شد.

 

۵- حسن اجاره‌دار:

در سال ۱۳۲۹ در تهران متولد شد. کار و تحصیل را با هم انجام می‌داد و موفق به گرفتن دیپلم ریاضی شد. مبارزه را از سال ۱۳۴۹ آغاز کرد و در سال ۱۳۵۵ دستگیر شد. وی که از یاران دکتر بهشتی و دکتر مفتح بود، با پیروزی انقلاب به گسترش کتابخانه‌های مساجد تهران پرداخت و فعالیت‌های قوی سیاسی خود را در سطوح دانشجویی پی‌گرفت. در اسفند ماه ۱۳۵۷ به عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی درآمد.
از جمله فعاليتهای اجتماعی سياسی ايشان میتوان به گسترش كتابخانه قبا و مسجد قبا و كتابخانه های مساجـــــد جنوب شهر و فعاليتهای سياسی و ايدئولوژيك در سطح دانشجوئی اشاره کرد. در اين فاصله همكاری در بخش تشكيلات و بدنبال آن هماهنگی كارخانجات را داشته و تا لحظه شهادت در بخش دانش آموزان فعاليت میکرد.

 

۶-عباس ابراهیمیان:

فرزند جعفرقلی در سال ۱۳۳۱ ه.ش در خانواده‌ای مستضعف در شهرستان سلفچگان به دنیا آمد. در ۶ سالگی وارد مقطع ابتدایی شد و پس از آن با ورود به دبیرستان توانست دیپلم مقطع متوسطه را اخذ کند. او به دلیل اشتغال به کار، نتوانست به دانشگاه راه یابد و تحصیل علوم مذهبی و اخلاقی را در مساجد و هیئت‌های مذهبی طی کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی، همه عزم خود را برای تحکیم ریشه‌های نهال نوپای انقلاب اسلامی به کار بست و با عزمی انقلابی در همه سطوح به مردم و کشور خدمت کرد. با تشکیل کمیته امداد امام خمینی، به یاری محرومان و کوخ‌نشینان شتافت و با عزیمت به مناطق محروم و دور افتاده با همه وجود به خدمت‌رسانی مشغول شد. با شکل‌گیری حزب جمهوری اسلامی به همراه چند تن از دوستان خود به عضویت آن درآمد و در قسمت روابط عمومی مشغول به خدمت شد. او هم چنین در واحد شهرستان حزب جمهوری اسلامی با جدیت منشاء خدمات فراوانی شد و بعد به واحد تشکیلات حزب رفت.

 

۷-محمدصادق اسلامی:

در سال ۱۳۱۱ در تهران متولد شد. کار و تحصیل را با هم دنبال کرد و در سال ۱۳۳۰ به همراه حاج صادق امانی، گروه شیعیان را بنیاد نهاد. پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور، ۲ سال در زندان ماند و در سال ۱۳۵۵ با شهید اندرزگو، یک گروه ضربت علیه رژیم شاه را سامان داد. با شهادت اندرزگو، مجدداً زندانی شد و بعد از آزادی برای نخستین بار در یک سخنرانی در حرم حضرت عبد العظیم از بنیانگذار جمهوری اسلامی به عنوان امام خمینی یاد کرد. وی از رهبران راهپیمایی‌های بزرگ و از مسوولین کمیته استقبال و حفاظت اقامتگاه امام بود. در دولت شهید رجایی به عنوان معاون هماهنگی و پارلمانی وزارت بازرگانی برگزیده شد و در هفتم تیر ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

 

۸-علی اکبر اژه‌ای:

در سال ۱۳۳۱در اصفهان به دنیا آمد. پدرش آیت‌الله اژه‌ای از مجتهدین عالیقدر اصفهان بود. وی در حوزه و دبیرستان تحصیلاتش را ادامه داد و لیسانس روانشناسی و فلسفه از دانشگاه اصفهان دریافت کرد. شهید اژه ای در درس فلسفه شهید دکتر بهشتی به طور خصوصی شرکت می کرد. پس از گرفتن لیسانس، در دبیرستانهای احمدیه، فارابی وحکیم سنایی اصفهان به تدریس مشغول شد. وی فعالیتهای اجتماعی سیاسی خود را از سال ۱۳۴۴ ش در کانون علمی و تربیتی جهان اسلام شروع و پس از بسته شدن آن به دست ساواک در سال ۱۳۵۲، فعالیتهای خود را در مسجد امام علی(ع) اصفهان متمرکز نمود. در آن زمان، در اصفهان جزوه هایی با عنوان « فرصت در غروب» مخفیانه پخش می گردید که با دخالت ساواک نشر آن متوقف گشت و شهید اژه ای مسؤولیت انتشار مجدد آن را به عهده گرفت. او تداوم انقلاب را موقوف بر ایجاد تشکیلات منسجم می دانست، و همواره می گفت که علت شکست انقلابها را باید در غفلت انقلابیون از ایجاد تشکل و تحزّب سراغ گرفت. پس از پیروزی انقلاب به عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی در آمد و در شامگاه هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به مقام شهادت رسید.

 

۹-حسین اکبری:

در سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. در رشته دامپروری از دانشگاه تهران، دانشنامه گرفت و به استخدام بانک تعاون کشاورزی در آمد. در بدو خدمت حدود چهار سال به شهرستان شاهرود انتقال يافت و با اشتياق فراوان به خدمت كشاورزان و دامپروران اين منطقه مشغول شد. او از كسانی كه همواره با انتقاد صرف و بدون ارائه ديدگاه‌های كارشناسی، سعی داشتند مانع پيشرفت و آبادانی كشور شوند گلايه می‌كرد و معتقد بود: « دولت انقلابی با اين همه گرفتاری ‌ها و مشكلاتی كه دارد، نمی ‌تواند به بعضی از مسايل مردم برسد و اگر نارسايی ‌ها در بعضی از زمينه‌ها وجود دارد ، معلول حكومت پنجاه ساله منحوس پهلوی است و به اين سادگی از بين نخواهد رفت». مهندس حسين اكبری به عنوان مدير عامل بانك كشاورزی منصوب شد. او در مدت كوتاه مسئوليت‌اش، با همه وجود نشان داد كه در خدمت مردم محروم جامعه و به ويژه كشاورزان است و بنيان ارائه خدمات گسترده به كشاورزان و توليدكنندگان اين صنعت را پايه‌گذاری كرد.

 

۱۰- مهدی امین‌زاده:

در سال ۱۳۲۸ متولد شد و خیلی زود به مدارج عالی تحصیل دست یافت. او پس از اخذ درجه فوق لیسانس در رشته اقتصاد، تحصیلات خود را در رشته دکترای برنامه‌ریزی اقتصاد در تگزاس دنبال کرد و با ورود امام به پاریس، عازم آنجا شد. با ورود به ایران ابتدا در کمیته‌های مشهد شروع به کار کرد و در مهر ماه ۱۳۵۸ به عضویت هیات مدیره شرکت گسترش خدمات بازرگانی منصوب شد. در بهمن ۱۳۵۸ به معاونت بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی برگزیده شد و همت خود را صرف رفع تنگناهای اقتصادی کشور کرد و در هفتم تیر ۱۳۶۰ به کاروان شهدای سرچشمه پیوست.

 

۱۱-حسن بخشایش:

در تهران متولدشد. به دانشگاه علوم تبریز راه یافت و مبارزاتش را در تبریز و همزمان با انقلاب اسلامی شروع کرد و کانون نهضت اسلامی را در آن‌جا بنیان گذاشت. در آشوب حزب منحله خلق مسلمان به سختی مقاومت کرد و برنامه‌های فراوانی برای رادیو و تلوزیون تبریز ساخت. دفتر جهادسازندگی تبریز به همت او راه‌اندازی شد. سپس دردانشگاه تبریز فعالیت‌های فرهنگی را آغاز کرد و در مهرماه ۱۳۵۹عضوحزب جمهوری اسلامی شد و در فاجعه هفتم تیر به شهادت رسید.

 

۱۲-محمد بالاگر:

در سال ۱۳۲۸ در اراک متولد شد. خانواده‌ای مستضعف اما پایبند داشت. زندگی سیاسی‌اش را در سال آخر دبیرستان و با پخش اعلامیه‌های امام خمینی، شروع کرد.

بعد از پیروزی به خدمت سربازی در سومار و قطور رفت، سپس به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمد و مسوول واحد سمعی و بصری حزب شد و در فاجعه هفت تیر به جمع شهدا پیوست.

 

۱۳-محمد پورولی:

در سال ۱۳۳۵ در تهران متولد شد. خانواده مستضعف اما متدین او در جنوب شهر تهران سکونت داشتند. وی در سال ۱۳۵۵ در رشته بازرگانی و مدیریت دانشگاه غزالی قزوین پذیرفته شد و انجمن اسلامی این دانشگاه را بنیان نهاد. بعد از پیروزی انقلاب به عضویت بخش سیاسی و سپس دانش‌آموزی حزب جمهوری اسلامی درآمد و تمام همت و تلاش خود را صرف گسترش سلاح عقیدتی و سیاسی دانش آموزان کرد. وی در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰ به جمع شهیدان انقلاب پیوست.

 

۱۴-سیدرضا پاک‌نژاد:

در سال ۱۳۰۳در شهرستان یزد متولد شد. پس از اخذ دیپلم به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران راه یافت. رساله دکترای خود را با عنوان «تمام برنامه‌های دانشکده پزشکی در اسلام» نوشت و با درجه ممتاز فارغ التحصیل شد. وی به زبان عربی آشنا بود؛ لذا مقدمات را نزد اساتید حوزوی آموخت و بیش از صد و ده جلد کتاب در معارف و پزشکی تحریر کرد که معروفترین آن‌ها، «اولین دانشگاه و آخرین پیامبر» بود. ایشان علاوه بر مکه و عراق به سوئیس، پاریس، لندن و برلین سفر کرد و تحقیقات فراوانی در این سفرها انجام داد.
او پس از انقلاب، به عنوان نماینده مردم یزد به مجلس شورای اسلامی راه یافت و همراه برادرش سید محمد در ۷ تیر ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

 

۱۵-سیدمحمد پاک‌نژاد:

در سال ۱۳۱۸ در یزد متولد شد. اجدادش از علمای طراز اول شهر و حوزه علمیه یزد بودند. وی دوره ابتدایی را در دبستان ملی اسلام و تحصیلات متوسطه را در یزد و تهران طی کرد. پس از اخذ دیپلم با توجه به علاقه‌ای که به مذهب داشت، لبنان را برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره دانشگاهی انتخاب کرد. در لبنان همچنین از محضر امام موسی صدر کسب فیض کرد و برای ادامه تحصیل به آلمان و سوئیس رفت. دکترای خود را در رشته اقتصاد و پایان نامه ای تحت عنوان «مسائل اقتصادی در اسلام» اخذ کرد.

پس از پیروزی انقلاب به عنوان عضو هیئت مدیره کاغذ و چوب منصوب و خدمات صادقانه‌ای در جهت تهیه طرح‌های اقتصادی برای وزارت بازرگانی انجام داد و در فاجعه هفت تیر ۱۳۶۰ به شهادت رسید

 

۱۶-رضا ترابی:

در سال ۱۳۳۶ در تهران متولد شد. خانواده‌ای فقیر در یکی از محلات جنوب شهر داشت و هنوز بیش از ۱۳سال نداشت که پدرش را از دست داد. در سال ۱۳۵۶ به دانشگاه صنعتی شریف راه یافت و در رشته برق به تحصیل پرداخت و عضو انجمن اسلامی دانشگاه شد.
پس از پیروزی انقلاب عضو حزب جمهوری اسلامی شد و مسوولیت تبلیغات شاخه دانشجویی حزب را بر عهده گرفت و در شامگاه هفتم تیر در انفجار دفتر مرکزی حزب به شهادت رسید.

 

۱۷-محمود تفویضی:

در سال ۱۳۲۶ در تهران متولد شد. خانواده‌ای متدین داشت و در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده پلی تکنیک فارغ‌التحصیل شد. در دوران رژیم طاغوت، از استخدام در دستگاه‌های دولتی اجتناب کرد و همگام با امت مسلمان ایران در جریانات انقلاب شرکت می‌کرد.
پس از پیروزی انقلاب به خدمت وزارت راه و ترابری درآمد و در استان خوزستان انجام وظیفه کرد و در دی‌ماه ۱۳۵۸ به معاونت وزارت راه و ترابری انتخاب شد. وی در هفتم تیر ۱۳۶۰ در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.

 

۱۸-عباس جهانبخشی:

در سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. پس از ۱۷ شهریور خونین، به همراه چند تن از همفکرانش، انجمن اسلامی مددکاران را به وجود آورد و رسیدگی به امور خانواده‌های شهدا، مجروحین و معلولین را دنبال کرد و در افشاگری علیه رژیم پهلوی، عزمی راسخ داشت.
پس از پیروزی انقلاب به ریاست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران منصوب شد و به دعوت سازمان بهزیستی کشور، معاونت آموزش آن سازمان را بر عهده گرفت. وی سرپرستی ستاد تداوم امداد جبهه را نیز به عهده داشت و سرانجام در جمع شهدای هفت تیر، دعوت حق را لبیک گفت.

 

۱۹-حجت‌الاسلام غلامحسین حقانی:

در سال ۱۳۳۲ در اهواز به دنیا آمد. پدرش درودگری ساده بود و او کار و تحصیل را با هم دنبال کرد. پس از اخذ لیسانس در رشته حسابداری به استخدام شرکت نفت درآمد و یک سال بعد استعفاء نمود. نخستین مسئولیت او پس از انقلاب، بخشداری هفتگل بود و یک سال بعد در ۲۷ سالگی به عنوان نماینده مردم هفتگل و رامهرمز به مجلس شورای اسلامی راه یافت. مقالات فراوانی در زمینه روش مطالعه و برداشت و روش سخنرانی از او را در دست است که یادگار دوران تحصل و تحقق اوست. وی در هفتم تیر ۱۳۶۰ در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.

 

۲۰-علیرضا چراغزاده دزفولی:

در سال ۱۳۲۰ در شهر قم متولد شد. همراه علوم دینی، تحصیلات متوسطه را به پایان برد و به قصد افشای رژیم و بیداری مردم عازم شهرها و روستاهای کشور شد. بعد از رسیدن به اجتهاد، موسسه فرهنگی «در راه حق» و «اصول دین» را بنیان گذارد و کتاب «اسلام پیشرو نهضت‌ها» را در همین ایام تالیف کرد. سپس به سازماندهی هسته‌های مبارزه در شهرهای مختلف کشور پرداخت و ساواک را از این کار به وحشت انداخت. مخفیانه به عراق و به دیدار امام شتافت و در بازگشت توسط ساواک دستگیر و ابتدا به اعدام و سپس به ۱۲ سال زندان محکوم شد. او در طول زندان هرگز تقاضای ملاقات با خانواده‌اش را نکرد و عاقبت با اوج‌گیری انقلاب از زندان آزاد شد.

 

۲۱-سیدمحمد باقر حسینی لواسانی:

در سال ۱۳۲۲ در تهران متولد شد. خانواده‌ای روحانی ساکن یکی ازمحلات جنوب تهران – سنگلج – داشت. اجدادش از علما و مدرسین حوزه‌های علمیه بودند. در سال ۵۳ بود که تخصص گوش و حلق و بینی را به پایان رساند و در شمیرانات به طبابت پرداخت. همزمان با تحصیل طب، دوره تربیت معلم را گذراند و علوم فقهی و فلسفه را نزد علمای بزرگ آموخت. از محل کار به علت فعالیت‌های مذهبی به دادگاه اداری فراخوانده شد و تا پیروزی انقلاب از کار منفصل گردید. وی همراه با دکتر واعظی به درمان مجروحین ۱۷ شهریور پرداخت. در 22 بهمن به اتفاق برادرش دکتر جعفر حسینی لواسانی، به بیمارستان رویال رفت و مداوای مجروحین نبردهای خیابانی را به عهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب به معاونت بهزیستی وزارت بهداشت برگزیده شد و با شهید فیاض بخش طرح سازمان بهزیستی را پی‌ریزی کرد و عاقبت در حالی که نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود، در فاجعه هفت تیر به شهادت رسید.

 

۲۲-عباس حیدری:

در سال ۱۳۲۳ در یکی از روستاهای شیراز به دنیا آمد. با پایان بردن دوره دبیرستان به عنوان تکنسین مخابرات در وزارت پست و تلگراف استخدام شد. او مبارزه اش را در همان روستايی كه به دنيا آمده بود، آغاز كرد و پس از مطالعه آثار مرحوم دكتر شريعتی، سعی نمود جوانان روستايی را با انديشه های وی آشنا كند. با تعقیب و آزار ساواک به بوشهر منتقل شد.در دوران پیروزی انقلاب، نقش مهمی در مخابره پیام‌های امام خمینی داشت و پس از پیروزی از سوی مردم بوشهر به نمایندگی مجلس شورای اسلامی برگزیده شد. وی در هفتم تیر ۱۳۶۰به شهادت رسید.

 

۲۳-حجت الاسلام محمدعلی حیدری:

در سال ۱۳۱۵ در قم به دنیا آمد. پدرش از علمای برجسته و مورد احترام منطقه غرب بود. در سن سی سالگی به درجه اجتهاد رسید و همگام با روحانیون در خرداد ۱۳۴۲ مبارزاتش را شروع کرد که در همین حین دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل گردید. پس از فوت پدرش، به نهاوند رفت و در سال ۱۳۵۵ از سوی امام ماموریتی به لبنان داشت و با امام موسی صدر ملاقات کرد. در بازگشت دستگیر شد و به شهر بابک تبعید گردید. در بازگشت از تبعید، با استقبال بی‌سابقه مردم نهاوند مواجه شد و مجدداً دستگیر و به زندان افتاد. در زمان بختیار در دانشگاه تهران تحصن کرد و پس از پیروزی انقلاب از سوی امام به عنوان امام جمعه نهاوند برگزیده شد. همزمان سرپرستی کمیته‌های انقلاب و حاکمیت شرع دادگاه‌های همدان را بر عهده گرفت. کمی بعد با آرای قاطع مردم همدان به مجلس رفت و عاقبت در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

 

۲۴-دکتر سیدشمس‌الدین حسینی نائینی:

در سال ۱۳۱۲ در سلطان نصیر نائین متولد شد. تحصیلاتش را در حالی که از نعمت پدر محروم بود، ادامه داد و فوق لیسانس خود را از دانشکده الهیات و معارف اسلامی گرفت. برای نگارش رساله خود به هندوستان رفت و موضوعی تحت عنوان «فلسفه دعا و مقایسه ادعیه اسلام با سایر ادیان» را انتخاب و نوشت. وی با شهید رجایی و دیگر مبارزین در دبیرستان قدس آشنا شد و فعالیت‌های فرهنگی خود را با موسسه رفاه آغاز کرد. سپس با دکتر باهنر و شهید بهشتی در سازمان تحقیقات و برنامه‌ریزی آموزش و پرورش همکاری داشت و موسسه خیریه ولی‌عصر، صندوق جاوید و جلسات تفسیر قرآن را راه‌اندازی کرد. پس از پیروزی انقلاب به عنوان کارشناس امور دینی در وزارت آموزش و پرورش آغاز به کار کرد و سپس با رای قاطع مردم نائین به مجلس شورای اسلامی رفت و سرانجام در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰ به جمع شهدای انقلاب پیوست.

 

۲۵-حجت‌الاسلام سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی:

در سال ۱۳۰۷ در زابل به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی به قم و نجف مشرف شد و از محضر علمای بزرگ بهره گرفت. آنگاه به زابل بازگشت و اداره مدرسه علمیه امامت جماعت مسجد آن‌جا را پذیرفت. وی تلاش‌های فراوانی برای وحدت شیعه و سنی کرد و نقش مهمی در فرار مبارزان متعهد داشت. بارها ساواک به ضرب و شتم و اهانت نسبت به ایشان پرداخت و به تهران احضارش کرد.
وی در پیروزی انقلاب و هدایت مردم زابل، نقش ویژه‌ای داشت و پس از پیروزی به نمایندگی از مردم زابل به مجلس شورای اسلامی رفت و در آن‌جا یکی از ائمه جماعت مجلس بود و در هفتم تیر ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

 

۲۶-مهندس حاجیان مقدم:

در سال ۱۳۳۳ در تهران متولد شد. در خانی‌آباد در خانواده‌ای متدین و مبارز بزرگ شد. پدرش از همرزمان نواب صفوی بود. لیسانس مدیریت اقتصاد را از ایران و کارشناسی مدیریت مهندسی را از آمریکا گرفت. همراه با دانشجویان مسلمان در ایران و آمریکا بر علیه رژیم پهلوی فعالیت داشت، به طوری که در آمریکا دستگیر و در زندان اعتصاب غذا کرد. در سال ۱۳۵۹ در حالی که تحت تعقیب بود به کمک سازمان‌های آزادیبخش به میهن برگشت و خدمات خود را در ستاد کمک به مناطق جنگ زده آغاز کرد. بسیج اقتصادی کشور و دفتر طرح‌ها و بررسی‌های نخست‌وزیری از دیگر مراکز فعالیت او بودند. در حزب جمهوری اسلامی، مسوول آموزش واحد مهندسین حزب جمهوری اسلامی بود و همراه با شهید بهشتی  در هفتم تیر ۱۳۶۰ جاودانه شد.

 

۲۷-محمد خوش زبان:

در سال ۱۳۴۰ در تهران متولد شد. در یک خانواده مذهبی بزرگ شد و تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد و از دانش‌آموزان ممتاز و صاحب مطالعه دبیرستان بود. زندگی سیاسی اش را از همان زمان آغاز کرد و بعدها در جریان پیروزی انقلاب نقش پرشوری را عهده دار شد و در درگیری های بهمن ۱۳۵۷ به رزمندگان انقلاب، مهمات می رساند و در سقوط کلانتری‌ها مؤثر بود. بعد از پیروزی انقلاب به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمد و به ترتیب سرپرستی منطقه، سرپرستی تبلیغات استان و مسوولیت انتظامات نماز جمعه و راهپیمایی را پذیرفت و در فاجعه هفتم تیر ۱۳۶۰ به جمع شهدای انقلاب پیوست.

 

۲۸-عبدالحمید دیالمه:

در سال ۱۳۳۲ در تهران متولد شد. فلسفه و منطق را نزد استاد شهید مطهری و تحصیلات جدید را در رشته پزشکی دانشگاه مشهد ادامه داد. در دوران دانشجویی، کتابخانه اسلامی خوابگاه دانشگاه مشهد را راه‌اندازی کرد و برای نخستین بار جلسات دعای کمیل را در کنار مبارزات سیاسی رایج ساخت. او جلسات سخنرانی پر باری با عنوان «صراط مستقیم» داشت که دانشجویان و مردم عادی با اشتیاق از آن استقبال می‌کردند.

بعد از اخذ دکتری، «مجمع تفکرات شیعی» را در تهران پایه‌گذاری کرد و مبارزات مؤثری را در برابر خطوط و تفکرات انحرافی پی‌گرفت. فعالیت‌های سیاسی‌اش در مشهد، او را به عنوان یک چهره مبارز و محبوب در میان مردم مشهور کرد و در حالی که تنها ۲۹ سال داشت با اکثریت قاطع آراء مردم مشهد به مجلس شورای اسلامی راه یافت. او در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰ به جمع شهدای انقلاب پیوست.

 

۲۹-حجت الاسلام سید محمد کاظم دانش:

در سال ۱۳۱۸ در دزفول متولد شد. در خانواده‌ای روحانی بزرگ شد و بعد از تحصیلات ابتدایی به قم رفت. از آن‌جا برای تبلیغ تفکر سرخ شیعی به سراسر کشور سفر کرد. بارها به علت افشاگری‌هایش علیه رژیم ممنوع‌المنبر شد. با گروه‌های مبارز ارتباط تنگاتنگ داشت و دو کتاب «سیمای فداکاران» و «غازهای مهاجر» را به تحریر درآورد. پس از پیروزی انقلاب به شوش رفت و سرپرست کمیته و امام جمعه آن‌جا شد. با درایت و توان مدیریتی خاص در آن منطقه مرزی تفاوت‌های قوی و اختلافات گروهی مردم را حل و فصل کرد و سلاح‌هایی که در جریانات انقلاب به دست مردم افتاده بود، جمع آوری و در خدمت توان نظامی سپاه و کمیته در آورد. پس از مدتی از سوی مردم شوش و اندیمشک به مجلس شورای اسلامی راه یافت و در شامگاه ۷ تیر ۱۳۶۰ به فیض شهادت نائل آمد.

 

۳۰-حجت‌الا سلام دکتر غلامرضا دانش:

در سال ۱۳۰۹ در آشتیان به دنیا آمد. دروس حوزوی و دانشگاهی را باهم ادامه داد و در حوزه در حجره شهید بهشتی و دکتر مفتح اقامت داشت. دکترای خود را در الهیات تحصیل کرد و پس از آن به معلمی مشغول شد. وی از بنیانگذاران موسسه فرهنگی قدس و مدیر دبیرستان جهان‌آرا بود. مبارزاتش را از همان دوران طلبگی شروع کرد و بارها توسط ساواک دستگیر و تعقیب شد. پیش از پیروزی انقلاب و در ۱۷ شهریور، دخترش محبوبه دانش، در جریان تظاهرات به شهادت رسید.
او بعد از پیروزی انقلاب برای ایجاد تغییر و دگرگونی در مدارس ایرانی خارج از کشور به ترکیه و سپس امارات متحده عربی سفر کرد و در بازگشت، از طرف مردم تفرش و خلجستان به مجلس شورای اسلامی راه یافت. وی عاقبت در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰ به فیض شهادت نائل آمد.

 

۳۱-علی اکبر دهقان:

در سال ۱۳۲۷ در تربت جام زاده شد. در خانواده‌ای کارگر و مهاجر که از یزد به آن‌جا آمده بود، بزرگ شد و دیپلم طبیعی و فوق دیپلم ریاضی را اخذ و بلافاصله به تدریس در دبیرستان‌های شهرش پرداخت. در همان ایام صندوق قرض الحسنه المهدی(عج) را تاسیس و اداره کرد.
بارها از سوی ساواک مورد هجوم واقع شد و در جریانات انقلاب به عنوان پیشرو و خط دهنده شهرت یافت. با برگزاری نخستین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از مردم تربت جام به مجلس رفت و در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

 

۳۲-علی درخشان:

در سال ۱۳۱۹ در تهران متولد شد. پس از تحصیلات ابتدائی و متوسطه به ضرورت مبارزه علیه رژیم پی برد و از با سابقه‌ترین مبارزین انقلاب بود. سی سال در کار تدارکات و تهیه امکانات برای مبارزین متعهد و تامین هزینه اقدامات علیه حکومت پهلوی بود. بخش اعظم مخارج راهپیمایی‌های عظیم سال ۱۳۵۷ و اغلب مسئولیت خیریه‌ و خدماتی اجتماعی را به عهده داشت و بسیار مورد اعتماد شهید بهشتی، استاد مطهری و آیت‌الله طالقانی بود. با این همه تمکن مالی، هرگز خانه‌ای برای خود تهیه نکرد و با شروع فعالیت حزب جمهوری اسلامی، انجام مسوولیت امور مالی حزب را بر عهده گرفت. وی سرانجام در فاجعه هفت تیر به جمع شهدا پیوست.

 

۳۳-حجت الاسلام سیدفخرالدین رحیمی:

در سال ۱۳۲۳ در شهر خرم‌آباد به دنیا آمد. جدش از علمای بزرگ شهر بود و او به همراه برادرش برای کسب علوم حوزوی به قم رفت. در سال ۱۳۴۱ و در ماجرای فیضیه قم در حالی که مشغول چسباندن اعلامیه بود، دستگیر و به زندان رفت. پس از آزادی مبارزاتش را پی‌گرفت و برای بار دوم به جرم کندن تابلوی خیابان ششم بهمن، به زندان رفت. او یک بار دیگر نیز به جرم اهانت به اشرف پهلوی زندانی شد و مجموعاً ۱۸ ماه در حبس به سر برد. او هر بار پس از آزادی، کار مبارزه را جدی‌تر آغاز می‌کرد و عاقبت ممنوع‌المنبر و از آنجا به ایرانشهر و از آن‌جا به اقلید فارس تبعید شد. در بازگشت از تبعید فعالیت‌های مذهبی و مبارزاتی را در مسجد علوی ادامه داد. در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از مردم ملاوی به مجلس راه یافت و در هفتم تیر ۱۳۶۰ به فیض شهادت نائل آمد.

 

۳۴-محمد رواقی:

در سال ۱۳۲۸ در شهر مقدس مشهد به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات متوسطه، وارد مدرسه عالی بازرگانی شد. در اوج خفقان حکومت شاهنشاهی، انجمن اسلامی دانشکده را تاسیس کرد و تحت تعقیب ساواک قرار گرفت. بر اثر شکنجه‌های فراوان، شنوایی‌اش مختل شد و در همان حال و به محض آزادی برای اخذ فوق لیسانس مدیریت و بازرگانی به دانشگاه ایالتی ادموند آمریکا رفت.
پس از پیروزی انقلاب به ایران آمد و نخست عضو هیات مدیره و سپس مدیر عامل شرکت فرش ایران شد. وی سرانجام در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

 

۳۵-مهندس توحید رزمجومین:

در سال ۱۳۳۰ در تهران متولد شد. در حالی که خانواده‌اش از نظر اقتصادی در تنگنا بود، کار و تحصیل را با هم دنبال کرد و در سال 1356 موفق به اخذ لیسانس صنایع شد. به علت عقاید و مبارزاتی که داشت به عنوان سرباز صفر به «چهل دختر» تبعید شد و در دوران انقلاب از پادگان فرلر کرد.
پس از پیروزی انقلاب، مدیر داخلی شرکت سار اول شد و با سمت عضویت در هیات مدیره گروه صنعتی ملی به آن‌جا رفت. او بر اثر یک طرح از پیش تعیین شده توسط گروهک‌ها به گروگان گرفته شد اما با دخالت کمیته و سپاه آزاد گردید و سرانجام در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰ به جمع شهدای انقلاب پیوست.

 

۳۶-حجت الاسلام حسن سعادتی:

در سال ۱۳۳۵ در نیشابور متولد شد. در یک خانواده روحانی پرورش یافت و برای کسب علوم حوزوی ابتدا به مشهد و سپس به قم عزیمت کرد. در مشهد با روحانیون جوان و مبارز آشنا گشت و در طی فعالیت های اعتراضی دستگیر شد.
در روزهای پیروزی انقلاب، با رژیم به مبارزه پرداخت و از اعضای کمیته استقبال از حضرت امام بود. در تابستان ۱۳۵۸ به حزب جمهوری اسلامی پیوست و برای مدتی به مازندران رفت و در بهمن ۱۳۵۹ به همراه هیاتی از ایران به کشورهای فیلیپین و مالزی سفر کرد. وی عاقبت در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.

 

۳۷-جواد سرحدی:

در سال ۱۳۱۷ در سنقر کلیائی متولد شد. پدری کاسب و خانواده ای مذهبی داشت. او کار و تحصیل را با هم دنبال کرد و پس از اخذ دیپلم مبارزاتش را علیه رژیم آغاز کرد. وقتی تحت تعقیب قرار گرفت به خارج از کشور رفت و در آن‌جا تهدید به مرگ شد. ساواک تمام اموال و دارایی‌اش را در داخل ضبط کرد. به سختی و در حالی که به شدت محدود شده بود، لیسانس اقتصاد را از دانشگاه هوستون آمریکا گرفت و پس از پیروزی، امین دولت جمهوری اسلامی در کنسولگری آنجا شد.
در مراجعت به ایران، طی حکمی از سوی نخست وزیر، شهید رجایی به سمت مدیر عامل سازمان تعاون شهر و روستا منصوب شد و سرانجام در ۷ تیرماه ۱۳۶۰ در فاجعه هفت تیر به شهادت رسید.

 

۳۸-جواد سرحدی:

در سال ۱۳۱۷ در سنقر کلیائی متولد شد. پدری کاسب و خانواده ای مذهبی داشت. او کار و تحصیل را با هم دنبال کرد و پس از اخذ دیپلم مبارزاتش را علیه رژیم آغاز کرد. وقتی تحت تعقیب قرار گرفت به خارج از کشور رفت و در آن‌جا تهدید به مرگ شد. ساواک تمام اموال و دارایی‌اش را در داخل ضبط کرد. به سختی و در حالی که به شدت محدود شده بود، لیسانس اقتصاد را از دانشگاه هوستون آمریکا گرفت و پس از پیروزی، امین دولت جمهوری اسلامی در کنسولگری آنجا شد.
در مراجعت به ایران، طی حکمی از سوی نخست وزیر، شهید رجایی به سمت مدیر عامل سازمان تعاون شهر و روستا منصوب شد و سرانجام در ۷ تیرماه ۱۳۶۰ در فاجعه هفت تیر به شهادت رسید.

 

۳۹-جواد سرافراز:

در سال ۱۳۳۲ در تهران متولد شد. پدرش مؤسس دبستان اسلامی ولی عصر و دبیرستان جهان آراء و از روحانیون مبارزی بود که سالها در زندان رژیم شکنجه و مورد اهانت واقع شده بود.
سرافراز در دانشگاه‌های انگلیس و هند در رشته جامعه‌شناسی ادامه تحصیل داد و انجمن‌های اسلامی را در آن‌جا پایه‌گذاری کرد و به عنوان نماینده انجمن‌های اسلامی مقیم بنگلور هند به خدمت امام در پاریس رسید. در سال ۱۳۵۷ همراه با مردم در نبردهای خیابانی علیه رژیم شرکت کرد .
بعد از پیروزی انقلاب، عضو حزب جمهوری اسلامی شد. وی سرپرستی منطقه ۱۱، ریاست و مسوولیت آموزش و عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری را بر عهده داشت. به علاوه، مدیر مسوولی شرکت رایانه و مسوولیت روابط عمومی شرکت «ایزایران» وابسته به وزارت دفاع را نیز بر عهده گرفت و سرانجام در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

 

۴۰-علی‌اکبر سلیمی جهرمی:

در سال ۱۳۱۷ در جهرم به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم، به معلمی پرداخت و کمی بعد لیسانس زبان انگلیسی خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد. در تظاهرات معلمان و اعتصابات معلمان (به رهبری شهید دکتر خانعلی) شرکت نمود و در همین رابطه از طرف ساواک به دزفول تبعید شد و سال‌ها مجبور بود برای ادامه تحصیل در دانشگاه تهران، هر هفته سه روز به تهران بیاید. وی مبارزات سیاسی خود را همراه با گروه شهید رجائی، دستغیب و دکتر اسدی لاری ادامه داد و در سال ۱۳۵۷ در سفری به پاریس، توفیق ملاقات با امام (ره) را پیدا کرد.
بعد از پیروزی به عنوان مدیر کل آموزش و پرورش تهران و ریاست سازمان پژوهش و برنامه‌ریز، شروع به خدمت کرد و بعد به عنوان دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی کشور برگزیده شد. وی عاقبت در هفتم تیر ماه ۱۳۶۰ به جمع شهدای انقلاب پیوست.

 

۴۱-سیدمحمد جواد شرافت:

در سال ۱۳۰۶ در شوشتر و در خانواده‌ای متدین به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات به معلمی و تدریس مشغول شد و به دنبال درگیری و مبارزه با رژیم به اهواز تبعید شد و در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و در پی یک سخنرانی دستگیر و به تهران فرستاده شد. پس از ورود به دانشگاه تهران، در سال ۱۳۴۵ با همکاری جمعی از معلمان متعهد آموزش و پرورش همچون شهید رجائی، برنامه تظاهرات و اعتصابات معلمان ایران را تدارک دید که باعث تبعید وی به بیدخت گناباد و سپس چالوس، کرج و دوباره تهران شد. یکبار هم ساواک نقشه قتل او را طرح ریزی کرد که با بیماری او عقیم ماند.
پس از پیروزی انقلاب، ابتدا مشاور وزیر آموزش و پرورش و عضو هیات رییسه بنیاد فرهنگی البرز و سپس از سوی مردم شوشتر به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. دو کتاب «فاطمه (ع)» و «مردگان با ما سخن می‌گویند» از او به یادگار مانده است. وی سرانجام در فاجعه هفت تیر ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

 

۴۲-مهندس عباس شاهوی:

در سال ۱۳۳۲ در محله قنات آباد تهران متولد شد. با علاقه و استعداد فراوانی تحصیل را شروع کرد و پس از اخذ دیپلم، ابتدا تصمیم گرفت به حوزه علمیه برود اما بعد به دانشگاه رفت و سرانجام فوق لیسانس مدیریت بازرگانی را از آمریکا اخذ کرد.پس از پیروزی انقلاب، ابتدا در کمیته‌های انقلاب و بعد مدیریت گروه صنعتی فولاد ایران و نیز مدیرعامل مرکز تهیه و توزیع فلزات، خدماتش را آغاز کرد. کنترل شدید ارز و کمک به تحقق عصل ۴۴  قانون اساسی از جمله خدمات ارزنده او بود. وی سرانجام در هفتم تیر ۱۳۶۰ به همراه ۷۲ تن از یاران امام جاودانه شد.

 

۴۳-میربهزاد شهریاری:

در سال ۱۳۳۳ در بهشهر متولد شد. در خانواده‌ای روحانی پرورش یافت. تحصیلات عالی خود را در دانشگاه مشهد و در رشته الهیات و معارف اسلامی پی گرفت. در بازگشت به زادگاهش، راهپیمایی عظیمی را ترتیب داد.
پس از پیروزی به آموزش و پرورش رفت و اندکی بعد به عنوان نماینده مردم رودباران به مجلس راه یافت. وی سرانجام در هفتم تیر ۱۳۶۰ در حالی که تنها ۲۷ سال داشت به جمع شهدای انقلاب پیوست.

 

۴۴-ایرج شهسواری:

در سال ۱۳۲۵ در بیجار متولد شد. تحصیلات خود را در بیجار و سنندج تا پایان سیکل ادامه داد و در بیجار به عنوان معلم روزمزد به تدریس مشغول شد. پس از اخذ دیپلم، تحصیلات دانشگاهی را تا اخذ فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی ادامه داد.
پس از پیروزی انقلاب و در شهریور ۱۳۵۸ ابتدا معاون آموزش و پرورش منطقه ۱۲ و سپس رییس ناحیه ۱۳ شد. اندکی بعد به معاونت اداری مالی وزارت آموزش و پرورش منصوب شد و در هفتم تیر ۱۳۶۰در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.

 

۴۵-حجت الاسلام دکتر قاسم صادقی:

در سال ۱۳۱۵ در گرمه بجنورد متولد شد. در ۱۲ سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و همزمان تحصیلات کلاسیک را تا دکترای فقه و حقوق اسلامی ادامه داد و سپس به عنوان استاد در دانشگاه تدریس را شروع کرد. بارها به مکه، عتبات عالیات، سوریه و لبنان رفت و دو کتاب «مبداء» و «معاد» از آثار به جای مانده از اوست.
با پیروزی انقلاب اسلامی، به نمایندگی از سوی مردم مشهد به مجلس شورای اسلامی راه یافت و در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به همراه ۷۲ تن از یاران امام به شهادت رسید.

 

۴۶-حجت الاسلام والمسلمین محمد حسین صادقی:

حجت الاسلام والمسلمین محمد حسین صادقی: فرزند “ملامحمد آقا” در سال ۱۳۰۲هـ.ش در روستایی بنام مشگك، از توابع الیگودرز در استان لرستان متولد شد. پدرش از روحانيان خوشنام منطقه بود كه به وعض و تبلیغ اشتغال داشت. محمدحسين، از همان كودکی به تحصیل علوم دينی علاقه نشان می داد و نزد پدرش فراگیری علوم دينی را آغاز كرد و همزمان به كشاورزی نيز مشغول بود.
در هجده سالگی براي تحصیل معارف اسلامی به شهر مقدس قم وارد شد و در محضر اساتیدی چون امام موسي صدر، حاج شيخ حسن قمي(ره)‌ و حضرت آيت الله العظمي بروجردی به تحصیل علوم اسلامی پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسوولیت کمیته های ازنا را بر عهده گرفت و به ریاست دادگاه انقلاب انتخاب شد. در انتخابات مجلس شورای اسلامی با کسب آرای مردم ازنا به مجلس راه یافت

 

۴۷-حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن طیبی:

درسال ١٣١۰ در روستای روئین از توابع اسفراین در خانواده مذهبی متولد شد. قرآن و مراحل مقدماتی احکام اسلامی را نزد مرحوم پدرش فراگرفت وی سپس مقدمات علوم اسلامی را نزد برادر ارشد خود مرحوم حاج عبدالله طیبی آموخت. در ١۰ سالگی عازم شهر مقدس مشهد شد و تحصیلات خود را در مدرسه «حاجی حسن» و در نزد استادانی همچون مرحوم ادیب و مدرس تا سطح عالی گذراند. با پیروزی انقلاب اسلامی، حجت الاسلام طیبی تلاش خود را در نشر فرهنگ اسلامی و آگاهی دادن به مردم دوچندان کرد. با تاسیس حزب جمهوری اسلامی به عضویت این تشکل سیاسی درآمد. با شروع انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی، شهید طیبی از سوی مردم اسفراین به عنوان نماینده برگزیده و راهی خانه ملت شد .شهید حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن طیبی بواسطه حضور در مجلس به عضویت کمیسیون «اصل ٩۰ قانون اساسی» درآمد، او در همین سمت در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به دست منافقین به شهادت رسید.

 

۴۸-حجت الاسلام حاج سید نورالله طباطبائی نژاد:

در سال ١٣١٩ هجری در یک خانواده روحانی در ظفرقند اردستان به دنیا آمد. او پس از تحصیلات ابتدایی نزد پدر، راهی حوزه علمیه قم شد و با كوششی پی گیر، مراحل علمی را در چنین محفلی طی كرد و به كمالات علمی دست یافت. وی بیش از ٢۰ سال به تحصیل و تدریس پرداخت. شهید طباطبائی نژاد، یکی از نگارندگان تفسیر نمونه بود. شهید طباطبایی نژاد(ره) با قاطعیت تمام در یكی از مجالس عمومی و بر فراز منبر، نمایندگان آن روز را نوكر اجانب خواند. به دنبال این افشاگری، در منطقه اردستان و توابع ممنوع المنبر گشت و با پرونده ای حجیم كه مأموران امنیتی برایش تنظیم كرده بودند، به ساواك مركزی اصفهان منتقل گردید.شهید طباطبایی نژاد(ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان اولین نماینده منطقه اردستان و زواره به مجلس شورای اسلامی راه یافت. او به دلیل اهمیت قائل شدن به تشكیلات، از اعضای فعال دفتر مركزی حزب جمهوری گردید .

 

۴۹-عبدالکریمی:

در سال ١٣٢١ در یک خانواده کشاورز در قریه کومله متولد شد.در محضر اساتیدی چون: آیت الله محمدی گیلانی و آیت الله منتظری و انصاری شیرازی و شهید بزرگوار مطهری و دکتر مفتح کسب فیض نمود.وی در سال ١٣۴٢ در دانشکده الهیات دانشگاه تهران پذیرفته شد.پس از پیروزی انقلاب مسئول کمیته انقلاب اسلامی لنگرود بود و مجددا جهت تدریس به دانشگاه مشهد رفت و در گروه مبانی تشیع و ادیان مذاهب دانشگاه الهیات و معارف اسلامی مشهد مشغول شد. به عنوان نماینده آنها به مجلس راه یافت.

 

۵۰-دکتر حسن عباسپور:

در سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. پس از اتمام تحصیلات متوسطه و لیسانس، فوق لیسانس الکترومکانیک را از دانشگاه تهران و دکترای برنامه‌ریزی و مدیریت سیستم‌های انرژی زا را از دانشگاه لندن اخذ کرد. دانشگاه صنعتی شریف تازه تاسیس و احتیاج به استاد داشت، به آنجا رفت و تا سال ۵۰ با درجه استادیاری در دانشگاه مشغول بود. در آن سال به سوئیس و کشورهای اروپایی رفت و شرکت فعال در اتحادیه انجمن های اسلامی اروپا داشت.پس از بازگشت به ایران، شبکه ارتباطی میان اساتید متعهد دانشگاه‌ها و مدارس عالی را به وجود آورد و به همراه دانشجویان مسلمان، مبارزاتش را علیه رژیم آغاز کرد. وی از استادان هسته اولیه سازمان ملی دانشگاهیان و موسس جامعه اسلامی دانشگاهیان بود. با پیروزی انقلاب، از سوی شورای انقلاب به سمت وزارت نیرو منصوب شد و اعضاء حزب جمهوری اسلامی بود که در هفتم تیر ماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید..

 

 

 

 

درحال تکمیل …


نسخه چاپی
دیدگاه‌ها