1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است
گزارشی از توصيه‏هاى اخلاقى شهید دکتر بهشتی به برادران حزب جمهورى اسلامى

از آقاى بنى‏‌صدر بايد همان‏گونه انتقاد بشود كه از خودمان انتقاد می‌كنيد نه بيش از آن


روحانيين بيشتر مورد دقت‏اند. يك كار كوچك، يك لغزش كوچك يك روحانى را جامعه بر او نمى‏بخشد. گاهى روحانيون گله مى‏كنند كه چرا مردم با ما اين‏گونه رفتار مى‏كنند؟ آخر مگر ما چه گناهى كرده‌ايم؟ ما هم آدميم. جوابى كه به برادران روحانى داده‌ام اين است كه تقصير خودتان است. در اين لباس آمده‌ايد و در اين لباس آمدن معنايش اين است كه خودتان را بيشتر ساخته‏ايد. اين دلالت لفظى نيست، بلكه دلالت وضعىِ غيرِ لفظى است. يعنى اين لباس چنين دلالتى دارد. اگر اين خودساختگى را نداريد، از اين لباس دربياييد. انتظار مردم به‌جاست. مردم از كسانى كه در لباس روحانيت‏اند انتظار بيشترى دارند.


مبادا زبان و قلم ديگران نسبت به آقاى بنى‏صدر يا اشخاص اطراف ايشان بى‏مهار و بى‏تقوا بشود و آن‏وقت بگويند آقاى بنى‏صدر ديگر هيچ كمال و ارزشى ندارد. نه‏خير، ايشان داراى كمالات و ارزش‏هايى بودند و هستند. داراى ضد ارزش‏هايى هم بودند و هستند و آنچه هست نتيجة جمع‏بندى آن‌هاست. اگر بى‏انصافى و بى‏عدالتى حتى در اين برخوردها به اخلاق ما رخنه كند، آن‏وقت ما هم به پاكى و طهارت و نورانيت اين اسلام ضربه زده‏ايم. در حوزه‏هاى تشكيلاتى هم اگر همين‏طور منصفانه بنشينيم و انتقاد كنيم، بسيار خوب است. از آقاى بنى‏صدر بايد همان‏گونه انتقاد بشود كه فرض كنيد داريد از خودمان انتقاد مى‏كنيد نه بيش از آن. در راه‏پيمايى‏ها و تظاهرات هم بايد همين‏طور باشد. تا آنجا كه در توان داريد در شعارهايى كه داده مى‏شود، اظهار نظرهايى كه مى‏شود، عكس‏هايى كه برداشته مى‏شود و امثال اين‌ها، كرامت اخلاق متعالى اسلامى بايد به چشم بخورد. عقده خالى‏ كردن‏ها و كينه‏توزى‏هاى بى‏معنى نبايد باشد

باید ببينند ميزان دربارة اشخاص و جريان‌ها چه مى‏گويد؛ نه اين‌كه يك روز جريانى را سخت و بى‏رحمانه و به شيوه‏هاى غربى بكوبيم يا يك روز از جريانى بى‏جهت ستايش كنيم و ناخودآگاه بشويم وعاظ‌السّلاطينِ جديد. ما در اين مجتمع خودمان مى‏خواهيم فروغ خدا و نور خدا را روزبه‏روز بيشتر ببينيم. اين را هم به شما عرض كنم كه همة ما در معرض اين لغزش‏ها هستيم. خود بنده هم هستم. من هم گاهى دچار خودخواهى مى‏شوم. مهم اين است كه مراقبت كنيم غرق نشويم، وگرنه مبتلا مى‏شويم. مهم اين است كه مراقبت كنيم كه غرق نشويم و تقوا معنايش همين است: «يعنى ياد خدا در دل انسان آن‏قدر زنده باشد كه در سراشيبىِ فساد و خودپرستى و خودخواهى ترمزبريده نباشد و ترمزى داشته باشد؛ چون آنجا سرانجامش هلاكت است. ما اگر به يارى خدا و هدايت او و با تلاش خودمان و با امر به ‏معروف و نهى ‏از منكر و موعظة حسنة صادقانه و صميمانه و برادرانه و خواهرانه ميان خودمان بتوانيم آن نورانيت را در اينجا روزبه‏روز بيشتر كنيم، كار خوبى كرده‌ايم و آخر و عاقبتش هم ان‌شاءالله خوب خواهد بود. «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقين». امااگر مااز آقاى بنى‏صدر انتقاد كنيم و هر یك از ما يك بنى‏صدر باشيم كه هنوز جامعه او را نشناخته چون ميدان اين‌كه واقعيت‏هايش بروز كند به دستش نيامده، از او انتقاد كنيم، در حالى‏كه هنوز معلوم نيست خودمان چه باشيم. اين چيز خوبى از كار درنمى‏آيد.

از امروز مى‏خواهيم قرار بگذاريم كه در حوزه‏هاى تشكيلاتى و همچنين در مجموعه‏هايى كه در يك بخش از كار حضور دارند، برنامة انتقاد از خويش را شروع كنيم و انتظار دارم در گزارش‏هاى هفتگى كه بخش‏هاى هر واحد تهيه مى‏كنند، يعنى از پايان هفتة آينده منعكس باشد. ماهى يك بار كافى است (يعنى هر چهار هفته يك‏ بار). ولى اولينِ آن هفتة آينده باشد. قدرى هم ببينيم عيب خودمان چيست. انتقاد از خويشتن معنايش اين است كه در جلسه‏اى كه دور هم نشسته‏ايم، هر كسى شجاعت داشته باشد بگويد نقص‏هاى خود من چيست. خودش نقص خود را بگويد. بگويد من خودم را مطالعه كردم و احساس مى‏كنم كه اين نقيصه‏ها را دارم. بعد به حكم «اَلمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِن»، برادرها و خواهرهاى ديگر هم برای نقص‏هايى كه او نتوانسته بشناسد و در خودش ببيند، آينة او بشوند تا در اين آينه اين نقص‏ها را ببيند. نقص‏هايش را به او بگويند، اما نه كينه‏توزانه و به منظور تحقير؛ كه اين انتقاد از خويشتن نيست، اين به جنگ يكديگر رفتن و يكديگر را سركوب كردن و خفت ‏دادن و سبک کردن يكديگر است. اين غلط است. انتقاد كنيم به منظور اصلاح، تذكر ناصحانه و دلسوزانه. امروز چهارشنبه بيست‌وهفتم خرداد است. ان‌شاءالله تا چهارشنبة آينده هر يك از حوزه‏ها، هر يك از مجموعه‏هايى كه در يك بخش با هم همكار هستند، يك جلسه انتقاد از خويشتن داشته باشند. چند بار اين را تمرين كنيم تا دچار آن غرور و خودپسندى نشويم و بتوانيم خويشتنِ خويش را بهتر بشناسيم و در رفع نقايص اين خويشتنِ خويش بهتر كار كنيم.

بنده از همين حالا به برادرها و خواهرها عموماً و به برادرها و خواهرهايى كه در روزنامه و نشريات يا در بخش تبليغات و اعزام مبلغ هستند، خصوصاً عرض مى‏كنم كه مبادا زبان و قلم ديگران نسبت به آقاى بنى‏صدر يا اشخاص اطراف ايشان بى‏مهار و بى‏تقوا بشود و آن‏وقت بگويند آقاى بنى‏صدر ديگر هيچ كمال و ارزشى ندارد. نه‏خير، ايشان داراى كمالات و ارزش‏هايى بودند و هستند. داراى ضد ارزش‏هايى هم بودند و هستند و آنچه هست نتيجة جمع‏بندى آن‌هاست. اگر بى‏انصافى و بى‏عدالتى حتى در اين برخوردها به اخلاق ما رخنه كند، آن‏وقت ما هم به پاكى و طهارت و نورانيت اين اسلام ضربه زده‏ايم. در حوزه‏هاى تشكيلاتى هم اگر همين‏طور منصفانه بنشينيم و انتقاد كنيم، بسيار خوب است. از آقاى بنى‏صدر بايد همان‏گونه انتقاد بشود كه فرض كنيد داريد از خودمان انتقاد مى‏كنيد نه بيش از آن. در راه‏پيمايى‏ها و تظاهرات هم بايد همين‏طور باشد. تا آنجا كه در توان داريد در شعارهايى كه داده مى‏شود، اظهار نظرهايى كه مى‏شود، عكس‏هايى كه برداشته مى‏شود و امثال اين‌ها، كرامت اخلاق متعالى اسلامى بايد به چشم بخورد. عقده خالى‏ كردن‏ها و كينه‏توزى‏هاى بى‏معنى نبايد باشد. ديروز يكى از برادران شما گفت كه ساعت 12 دو شب قبل، نوارى را از تظاهرات آبادان پخش مى‏كردند كه البته من نشنيدم، او هم نگفت چه بود چون فرصت كوتاه بود؛ اما نسبت به آقاى بنى‏صدر بسیار زننده بود. من ديروز صبح تلاش كردم با مسئول راديو و تلويزيون تماس بگيرم كه اين‌ها را پخش نكنيد. ما كه نمى‏خواهيم سيماى زيباى جمهورى اسلامى را اين‌بار از اين طريق لكه‏دار و خدشه‏دار كنيم. و چون دوست ندارم كه نسبت به نشريات و مانند آن‌ها ‏طورى سخن بگويم كه در كار آن‌ها دخالت كرده باشم، از برادرهایی كه در روزنامه هستند و اينجا حضور دارند، خواهش مى‏كنم به روزنامه‏هاى اطلاعات، كيهان و صبح آزادگان هم همين تذكرات را بدهيد. متعهديد برويد يا تلفن كنيد و بگوييد. ما نبايد در اين جريان بگذاريم چهرة پاك و نورانى اسلام و انقلاب اسلامى در دنيا لكه‏دار بشود. در همين داخل، ما نبايد بگذاريم كه فطرت پاك نسل جوان و نوجوان ما از مسلمان‌ها و جريان مكتبى مشمئز شود كه اين چه اخلاقى است اين مكتبى‏ها دارند. در حزب جمهورى اسلامى به عنوان يك تشكيلات، رعايت اين نكته بايد سريع‌تر و همه‏جانبه‏تر باشد. همچنين در داخل تشكيلات و در داخل حزب، بايد صداقت، صميمت، انصاف، برخوردِ حق‏طلبانه و حق‏پرستانه را با هر برادر، خواهر و هر جريانى رعايت كنيم. گاهى هم رويدادهايى پيش مى‏آيد كه حتى بعضى از افراد ساخته‏شدة ما در برابر آن‌ها عمل‏ها يا عكس‏العمل‏هايى شتاب‏زده نشان مى‏دهند كه با واجبات و وظايفى كه از نظر اخلاقى نسبت به حفظ منزلت و كرامت و ارزش يكديگر بر عهده داريم، منافات دارد. وقتى چنين جريانى پيش مى‏آيد، ديگران را مأيوس نكند كه اين هم حزب جمهورى اسلامى و اين هم فلان فرد از برادرهاى ما!

برادرم! خواهرم! هر يك از كسانى كه اينجا هستند، ممكن است يك‌بار، دوبار يا پنج‌بار بلغزد. لغزش آن‌ها شما را بى‏تاب نكند. نگاه كنيد ببينيد اگر به خود مى‏آيند، اگر در صدد اين هستند كه اين لغزش تكرار نشود، خوشحال بشويد. بگوييد بله اينجا جايى است كه در آن افراد مى‏لغزند، اما بيدار هم مى‏شوند و جلو خودشان را هم مى‏گيرند. هر جا اين‏طور باشد، جاى خوبى است. اينجا محل ملائكه نيست كه در آن هيچ لغزشى نباشد. لغزش هست چون جاى انسان‌هاست. اگر جاى انسان‌هاى متقى و مجمع متقين باشد، معنايش اين است كه اين‌ها هر بار دچار لغزش مى‏شوند، به خود هم مى‏آيند. حالا يا خودشان به خود مى‏آيند يا ديگران به آن‌ها تذكر مى‏دهند و به خود مى‏آيند و بيدار مى‏شوند. آن‏وقت جاى خوبى مى‏شود، معبد مى‏شود، محل تربيت و خودسازى مى‏شود، محل جهاد مى‏شود. از اين‏گونه حوادث پيش مى‏آيد، در هيأت اجرايى، در شوراى مركزى، در تجمع‏هاى ديگر و در شوراهاى هر واحد مطرح مى‏شود، تذكر داده مى‏شود، افراد نقص و عيب كارشان را مى‏فهمند و در صدد جبرانش هم برمى‏آيند. تا کنون در اينجا نسبت به برخى از همكارانتان بدگمانى پيش آمده است. اين بدگمانى را البته بايد از مجراى صحيح و با شيوة صحيح، تعقيب كرد. نمى‏شود بى‏تفاوت بود. متعهدانه بايد با آن برخورد كرد. گاهى هم اين طرز تعقيب كه ناشى از احساس تعهد بوده، انگيزة خوب اما شيوة بدى داشته است. مثل انسان كه گاهى مى‏خواهد بچه‏اش را تربيت كند، اما بلد نيست چه‏جور تربيت كند. با او بد برخورد مى‏كند. در آن برخوردِ بد يك ضايعة اخلاقى داشته‏ايم؛ يك ضايعة اسلامى. اين موارد پيش آمده. تا آنجا كه بنده يادم هست، چهار بار پيش آمده و اگر در طول دو سال و چند ماه فقط همين چهار بار باشد، خيلى خوب است. خدا را شكر مى‏كنيم كه احساسِ تعهد، برادرى يا خواهرى را برانگيخته تا در برخورد با يك مسأله، با جوش و خروش برخورد كند. ولى در اين جوش و خروش با شيوة بدى عمل كرده است. يك برادر ديگر را، جمعى از برادرهاى ديگر را، يك خواهر ديگر را، جمعى از خواهرهاى ديگر را ناراحت كرده و اين همة شما را ناراحت كرده است. برادرها گزارش مى‏دادند كه اين در جوّ دفتر مركزى اثر بد گذاشته و آن هم ناشى از حساسيت و تعهد شماست، كه خوب است؛ اما به شرط اين‌كه همه زود بيدار بشويد كه در داخل اينجا ممكن است افرادى دغل از آب دربيايند. در چنين مجموعه‏اى ممكن است افراد دغل هم رخنه كنند. اين دغل‏ها را بايد زود شناسايى كرد و گفت آقا جاى شما اينجا نيست. اينجا جاى افرادى است كه خودشان را ساخته باشند. در حوزه‏ها جاى افرادى است كه خودشان را مى‏سازند. در واحدهاى آمادگى جاى افرادى است كه خودشان را آماده‏تر مى‏كنند. در كانون‏ها جاى آن‌هايى است كه اول آمادگى را شروع كرده‏اند. اما برای مسئووليت‏های دفاتر و مراكز مديريت، بايد ساخته‏شده‏ها بيايند. بنابراين، اگر كسانى هنوز به اين مرحله از خودساختگى نرسيده‌اند، خودشان منصفانه بروند جايشان را به آن‌هايى كه خودساخته‏ترند بسپرند. چون اينجا بايد حالت الگو داشته باشد. تا عيبى مى‏بينند، مى‏گويند نكند آدم دغلى رخنه كرده باشد. چيزى را دنبال مى‏كنند و در اين دنبال‏كردنشان هم اشتباه مى‏كنند و برخورد نابه‌جا هم به‏وجود مى‏آيد. آن‏وقت دومرتبه يك موج ناراحتى ايجاد مى‏كند كه اى آقا، اين هم حزب جمهورى اسلامى!

برخى از برادرها و خواهرها به بنده نامه‏هايى نوشته‏اند ــ كه البته تعداشان كم بوده و در طول اين مدت شايد هفت یا هشت نامه بوده و يادم نمى‏آيد بيشتر از این دريافت كرده باشم ــ كه ما اينجا آمديم به اميد اين‌كه آن پايگاه آرمانى مقدس ماست؛ اما سرخورده شديم. ديديم نه، اينجا هم ظلم، بى‏عدالتى و سوءظن هست. البته اظهار لطف كردند نسبت به عده‏اى كه در اينجا مؤسس يا دنبال‏كننده بودند و گفته‏اند ما نسبت به آن‌ها حُسن ظن و ايمان داريم. اولاً در خود مؤسسين هم ضعف‏هايى خواهد بود و چنان نيست كه آن‌ها سراپا كمال مطلق باشند. مبادا روزى باز نقصى از آن‌ها ببينيد و بيشتر سرخورده بشويد. آن‌ها هم از همة نقايص جدا نيستند. ممكن است قدرى خودساخته‏تر باشند و خدا كند اين‏طور باشند (بنده نسبت به خودم مى‏گويم نه نسبت به برادرهاى ديگر). ثانياً مجموعة رفتارهايى را كه در اينجا مى‏بينى، مقايسه كن با مجتمع‏هاى ديگرى كه به همين اندازه بزرگ و فعال باشند. اگر ديدى كه در مجموع ارزش‏هاى مثبت بيشتر و ضد ارزش‏ها كمتر است، خوشحال باش و بدان كه در همين پايگاه و در همين محل مى‏توانى خودت را بهتر بسازى و زود دلخور و سرخورده نشو. ولى اين سخنْ حق است كه چون از اينجا چنين توقعى هست، بايد محل اجتماع برادرها و خواهرهاى خودساخته‏تر باشد. اميدوارم اين جلسه‏هاى انتقاد از خويشتن به اين خودساختگى و سرعت و شتاب آن كمك كند. از خداى متعال براى خودم و شما اين توفيق را آرزو مى‏كنم كه بتوانيم اين شعار اسلامىِ «ز گهواره تا گور خود را بساز» را همواره عملی كنيم و اين راه را برويم و لحظه‏اى از حال خويش غافل نباشيم و بدانيم كه انسان بايد همواره خود را بسازد و مراقب باشد.

يكى از شاگردان از مرحوم ميرزاى شيرزاىِ بزرگ رحمةالله‏عليه كه تحريم‏كنندة تنباكو بود، از ايشان چیزی پرسيده بود و بعد يكى از شاگردان آن شاگرد (ايشان هم مرحوم شد، خدايش رحمت كند) براى بنده نقل كرد. می‌گفت: استاد ما از ميرزا نقل مى‏كرد كه به ميرزا گفتم شما براى تداوم سير و سلوك الهى و اسلامى‏تان چه برنامه‏اى داريد و چه‌طور به خودتان مى‏رسيد؟ ميرزا به مسائل خودسازى و سير و سلوكِ طلاب خيلى اهميت مى‏داد و حتى مربیان خودْساخته‏اى را دعوت فرموده بود كه براى اين منظور به حوزة سامرا بروند. ميرزا فرموده بود: «محاسبه و مراقبه». من هر شب، در آن موقعى كه خودم با خودم تنها هستم، قبل از اين‌كه خوابم ببرد، چند دقيقه‏اى فرصت دارم كه به حساب روزم برسم و ببينم از صبح تا شب، از بام تا شام چه كرده‌ام. در كجا درست رفتم، در كجا غلط رفتم و به كمك اين حساب‏كِشىِ روزانه از خودم، مى‏توانم قدرى به خودم برسم: «حاسِبُوا اَنْفُسَکُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبُوا». چه‌قدر خوب است قبل از اين‌كه ما بخواهيم در روز رستاخيز، روزى كه ديگر نمى‏شود خود و نامة عملمان را عوض كنيم، به خدا حساب پس بدهيم. از خودمان حساب‏كشى كنيم تا نقص‏ها و عيب‏هايمان را بدانيم.

از همة برادرها و خواهرهاى متعهد استدعا مى‏كنم با ناروايى‏ها خوب برخورد كنند. برخى از برادرهايى كه در انتظامات هستند و روى بسیارى از مسائل حساس‏اند ــ و به‌جا هم حساس‏اند ــ گاهى شده كه در برخورد با يك ناروايى، بد برخورد كرده‏اند. به جاى اين‌كه خواهر يا برادرى را بسازند، او را از خودسازى پشيمان كرده‏اند. اين گناهش به عهدة شماست. وقتى مى‏خواهيم از خودمان انتقاد كنيم، وقتى مى‏خواهيم امر به ‏معروف و نهى ‏از منكر كنيم، خوب عمل كنيم. شما هم از خودتان حساب بكشيد. شما هم هر شب بگوييد حالا اين كارى كه ما براى خدا و از روى غيرت دينى كرديم، آيا شيوه‏اش هم خوب بود يا شيوه‏اش خوب نبود. اگر دائماً ما در اين حالت محاسبه و مراقبه به سر ببريم، آن‏وقت انسان‌هاى پيشرفته‏اى مى‏شويم. قرار است ما در دنيا حاملان اين دعوت باشيم. مگر قرار بر اين نيست؟ يك مجراى مهم صدور انقلاب همين است. امروز با كمال خوشوقتى يا با كمال تأسف ــ نمى‏دانم كدامش صحيح است تا بگويم ــ حزب جمهورى اسلامى و روزنامة جمهورى اسلامى در داخل و خارج بيش از همه‏جا مورد دقت است. بعد از امام به اينجا نگاه مى‏كنند. اين حرفى است كه سفراى خارجى مكرر مى‏آيند و مى‏گويند و در نشريات موجود است. روزنامة جمهورى اسلامى مثل ارگان رسمى دولت انقلابى و حكومت انقلابى جمهورى اسلامى ايران شناخته شده و اين را مكرر گفته‏اند. يك لغزش و يك اشتباه در آن روزنامه به حساب كل اين انقلاب واريز مى‏شود. يك كسرى، يك كمبود، يك لغزش در اين حزب به حساب كل انقلاب واريز مى‏شود. عين روحانيت است. روحانيين بيشتر مورد دقت‏اند. يك كار كوچك، يك لغزش كوچك يك روحانى را جامعه بر او نمى‏بخشد. گاهى روحانيين گله مى‏كنند كه چرا مردم با ما اين‏گونه رفتار مى‏كنند؟ آخر مگر ما چه گناهى كرده‌ايم؟ ما هم آدميم. جوابى كه به برادران روحانى داده‌ام اين است كه تقصير خودتان است. در اين لباس آمده‌ايد و در اين لباس آمدن معنايش اين است كه خودتان را بيشتر ساخته‏ايد. اين دلالت لفظى نيست، بلكه دلالت وضعىِ غيرِ لفظى است. يعنى اين لباس چنين دلالتى دارد. اگر اين خودساختگى را نداريد، از اين لباس دربياييد. انتظار مردم به‌جاست. مردم از كسانى كه در لباس روحانيت‏اند انتظار بيشترى دارند. «حَسَناتُ الْاَبْرارْ سَيِّئاتُ الْمُقَرِّبين»؛ كارى كه از ديگران عادى است، از شما غير عادى است. يكى از برادران روحانى و مُعمِّم كه مسئوليت دارد، مى‏گفت به حكم اضطرار گاهى مى‏شود ماشينى كه ــ اصلاً ماشين خودمان نيست ــ در محل كار هست و ما را مى‏برد، بنز 450 است. بعد مى‏بينيم از هر جا در كوچه و خيابان عبور مى‏كنيم، عابران به ما ‌چپ نگاه مى‏كنند. در حالى كه فلان آقا هشت تا بنز هم يدك مى‏كشيد و اين‏قدر درباره‏اش حساسيت نبود. گفتم اين كمال رابطة ميان ما و مردم است. يعنى مردم توقعشان از روحانيين بيشتر است؛ ولو روحانيين مسئول. برادرها و خواهرها! بدانيد در حزب جمهورى اسلامى هم اگر كمترين لغزشى از شما ببينند، بزرگ مى‏شمارند. نگوييد اين چه مصيبتى است. اين مصيبت نيست، رحمت و نعمت است. قاعده‏اش همين است. خودتان را بيشتر بسازيد كه چشم‏ها كنجكاوانه به يک‌‌یكِ اعمال و رفتار شما مى‏نگرد و توقع دارد.

باز يادم آمد گاهى می‌گویند كه در داخل حزب بعضى‏ها روى همان عادت‏هاى پيش، ليچارگويى مى‏كنند و بعضى‏ها مى‏گويند اين ليچارگويى‏ها با اخلاق برادرها و خواهرهاى تشكيلاتى ما جور درنمى‏آيد. نگوييد اين چه وضعى است، ما تا دانشجو بوديم، آزاد مى‏توانستيم ليچار بگوييم، بگوييم و بخنديم، ولى حالا ديگر اين آزادى را نداريم. هر انسانى در هر موضعى قرار گرفت كه خواست خصلت و خاصيت الگويى پيدا كند، قدرى از آزاديش را از دست مى‏دهد. همان انتظارى كه شما از امام در كمترين برخوردِ امام داريد، همان انتظار را مردم از شما، يعنى امامت‏هاى جمعى دارند. مردم شما را در موضع و درجه‏اى از امامت مى‏بينند.

فرصتى بود كه در جمع شما تجديد عهدى بكنيم. خيلى‌وقت بود كه توفيق حضور در جمع شما نصيب نشده بود. ان‌شاءالله باز گه‏گاهى بياييم اينجا بنشينيم، شما از ما انتقاد كنيد و به شما گوش كنيم. اين تجمع‏ها به خودساختگى ما كمك مى‏كند. خداوند ما را موفق‏تر بدارد تا بتوانيم از عهدة وظايف سنگينى كه بر دوشمان آمده، برآیيم و شما هر روز احساس پيشرفت در راه خدا بكنيد و اين بار سنگين امانت كه بر دوش خط امام روزبه‏روز بيشتر فرو مى‏آيد، ما را در زير خودش خم نكند و بتوانيم با قدرت و توان و با استقامت و با استمداد از خداوند اين بار سنگين را به مقصد برسانيم. چند دقيقه‏اى هم فرصت هست كه به سؤالاتى كه يادداشت كرده‏ايد بپردازيم.

حزب جمهوری اسلامی؛ گفتارها، گفتگوها، نوشتارها

صص 112 تا 117 نسخه الکترونیکی؛

 


نسخه چاپی
دیدگاه‌ها
  • بازخوانی سخنان شهید بهشتی درباره‌ی شیوه‌ی برخورد با یک مخالف سیاسی | امید فردا

    […] همراهان و همفکرانش در حزب جمهوری اسلامی را به نقل از بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های آیت‌الله دکتر بهشتی در ادامه […]

  • بهرامی

    با سلام و خدا قوت
    ای کاش شرایطی فراهم می شد تا مردم و به ویژه جوانان که با صدها علامت سئوال -در بسیاری از زمینه ها- با آن مواجه اند، می توانستند بیش از این با اندیشه های ناب و زلال ایشان آشنا شوند. مطالعه عمیق آثار آن بزرگوار راه ها و درهای تازه ای را پیش چشم هر فرد حقیقت جویی می گشاید.
    “روحش شاد”

  • عليرضا

    باسلام
    باتشكر از اين لطفي كه كرديد و اين مطالب را مهيا كرديد .اميدوارم كه نسل امروز و فرداي ما كه كاملا با انديشه هاي شهيد بهشتي نامانوس هستند اورا و انديشه اورا بهتر بشناسند و درك كنند