اين كتاب مجموعه درسهاي شهيد آيتالله دكتر بهشتي است كه در تابستان سال1359 با عنوان «شناخت» در كلاسهاي واحد دانشجويي حزب جمهوري اسلامي تدريس گرديده است. دربارة اين درسها لازم است به چند نكته توجه شود. نخست آنكه چالشي كه در آن سالها توسط انديشههاي ماركسيستي در اذهان مبارزان و فعالان پديد آمده بود و اين شاخة تفكر غربي را به عنوان تنها ايدئولوژي علمي معرفي ميكرد، دكتر بهشتي را بر آن داشت كه اولاً موضع تفكر اسلامي را در قبال آن روشن و منقح سازند و ثانياً، اعضاي حزب جمهوري را
به سلاح منطق و معرفت در برابر گروههاي سياسي كه خطمشي آنها بر ايدئولوژي ماركسيستي يا شبه ماركسيستي تكيه زده بودند مجهز كنند تا توانايي برخوردي منطقي و مستدل داشته باشند. با توجه به كثرت نوشتارها و گفتارهاي موجود در آن زمان دربارة مسألة شناخت و شبهات فراواني كه پيامد نشر آنها بود، چنانچه در فصلهاي كتاب حاضر نيز مشهود است، دكتر بهشتي تلاش بر اين دارد كه به زباني ساده و قابل فهم براي افرادي كه احياناً داراي سابقة مطالعات فلسفي نيستند به طور فشرده و منظم به مبحث مذكور بپردازند. اما انگيزة ارائة اين مباحث صرفاً به برخوردي انفعالي در قبال وضعيتي كه پديد آورندة عمدة آن رواج انديشههاي ماديگرايانه و به ويژه ماركسيستي در دهة چهل و پنجاه بود محدود نميشود. دكتر بهشتي با عنوان اين مباحث درصدد تشريح ايدئولوژي انقلاب و حركت اسلامي در ايران نيز هست. رهيافت برگزيده در اين كتاب، شيوة بحث فلسفي به دور از پيچيدگيهايي است كه تنها اهل فن به آن آگاهي دارند. موضوع بحثهاي مطرح شده معطوف به يكي از گونههاي ارتباط انسان با محيط زندگياش، يعني رابطة آگاهي و شناخت است. اين رابطة آگاهانه، ميان انسان و خويشتن او نيز برقرار است كه آن را “خودآگاهي” ميناميم. اهميت طرح مبحث شناخت، حتي در زمانة ما كه ديگر نام و نشاني از انديشههاي مادي و ماركسيستي در جامعة ما نمانده، با توجه به انسانشناسي دكتر بهشتي روشنتر ميشود. از ديدگاه ايشان، وجه تمايز انسان از ديگر موجودات، آزادي اوست و اين آزادي در انتخابگري وي تبلور مييابد. از همين رو، شناخت و آگاهي انسان مقدمهاي لازم براي انتخاب آگاهانهاش ميباشد و بحث دربارة شناخت كه اساساً موضوعي است مربوط به حوزة معرفتشناسي، ضرورتي انكارناپذير مييابد.