اين كتاب مجموعه سيزده بحث است كه با عنوان «شناخت از ديدگاه قرآن» توسط آيتالله شهيد دكتر بهشتي در سالهاي1356 – 57 ارايه شده است. مكان اين بحثها منزل شخصي ايشان است. از هنگام بازگشت ايشان از آلمان، يعني تابستان سال1349 ، به علت مراجعات فراواني كه جهت ديدار و بحث و گفتگو با ايشان صورت ميگرفت و با توجه به نظمي كه ايشان در تنظيم وقت خود داشتند، تصميم بر اين گرفتند كه بعد از ظهر روزهاي چهارشنبه را به اين امر اختصاص دهند. از نتايج اين تصميم يكي اين بود كه برخي از افراد كه در اين ديدارها شركت داشتند درخواست طرح مباحث نظري ديني را مطرح ميكنند كه با استقبال ايشان مواجه ميشود. يكي از موضوعاتي كه قرار ميشود درباره آن مباحثه شود بحث «شناخت» است. براي خوانندگاني كه آن سالها را درك نكردهاند لازم به تذكر است كه اگر چه مباحث مربوط به حوزه معرفتشناسي طي عمر چند هزارساله تفكر فلسفي و كاوش علمي بشري همواره مطرح بوده و بخش مهمي از اشتغالات فكري او را تشكيل ميداده و بدين لحاظ مبحثي است هميشه زنده و حضور آن در عرصه مبادلات فكري هميشه لازم، اما طرح
بحث شناخت توسط دكتر بهشتي در آن زمان حاكي از مطرح بودن آن در گستره قابل توجهي از مبارزان و فعالان نهضت در آن روزهاست. در آن سالها مبحث شناخت در جزوات و كتابهايي با همين عنوان از سوي انديشمندان و فعالان سياسي و اجتماعي پايبند به مرام ماركسي، و طيفي از انديشهورزان و مجاهدان مسلماني كه در كنار شركت فعال در مبارزات سياسي پنهان و آشكار و بويژه حركتهاي مسلحانه زيرزميني عليه رژيم ستمشاهي به تبيين ايدئولوژي تلاشهاي معمولاً سازماندهي شده خود ميپرداختند مطرح شده و پرسشهاي فراوان پديد آورده بود. طبيعي است كه بسياري از جوانان تحصيلكرده در دانشگاه و يا خارج از آن به دنبال پاسخهايي روشن و قانع كننده براي اين پرسشها از سوي كساني كه از نظر آنها به لحاظ شناخت عميق و عالمانه از دين شايستگي پاسخگويي داشتند بودند. از جمله اين دينشناسان دكتر بهشتي بود كه بويژه در ميان روشنفكران ديني و عالمان ديني روشنبين به عنوان شخصيتي مطرح بود كه با توجه به آشنايي مستقيم با افكار غرب از طريق منابع اصلي، شناختي عميق و نقدي عالمانه از آن دارد. ايشان نيز جهت پاسخ به اين درخواست، چنانچه در بيشتر آثار به جاي مانده از ايشان مشهود و معلوم است، رهيافتي قرآني برگزيده و بدين وسيله هم به طرح و تبيين پرسشهاي مسئلههاي موجود در اين زمينه و هم به احياي قرآن به عنوان كتابي كه به باور مسلمانان راهنماي بشر است، ميپردازند. با وجود امكان ارايه مبحث شناخت به زبان فني و فلسفي، دكتر بهشتي ترجيح ميدهد با توجه به سطح مخاطبين خود، كه اگر چه از تحصيلكردگان و دانشجويان پرمطالعه آن دورانند اما همگي به ميزان كافي با مقدمات فلسفه و اصطلاحات آن آشنا نبودند، با زباني قابل فهم براي همه مخاطبين سخن بگويد. همچنين موضع ايشان در قبال مبحث شناخت قابل توجه است. ايشان در عين حال كه از طرح اين مبحث استقبال ميكنند، به محدوديت كاربرد آن اشاره ميكنند و از شركت كنندگان در آن جلسات ميخواهند كه منزلتي واقعبينانه براي مبحث شناخت قائل باشند و بدين ترتيب از افراط در طرح اهميت و شأن بحث پرهيز كرده و آن را در جايگاهي كه شايسته آن است بنشانند. نكته ديگري كه در لابلاي صفحات اين كتاب مشاهده ميشود شيوه برخورد ايشان با مخاطبين است. در حالي كه در بسياري از موارد اختلاف ميزان معلومات دكتر بهشتي با سؤال كنندان بخوبي آشكار است، سعه صدر ايشان در پاسخگويي به اشكالات و ايرادات مطرح شده جذاب و دلنشين، و براي زمانه ما آموزنده است. اين خود نشان از رابطه دو سويهاي دارد كه در آن زمان ميان عالمان ديني روشنبين و روشنفكران ديني متعهد برقرار بوده است. با كمال تأسف، بحث شناخت به دليل تقارن با اوجگيري نهضت اسلامي و مسافرت ايشان به اروپا و آمريكا جهت ايجاد هماهنگيهاي لازم ميان ايرانيان مسلمان مبارز مقيم آن ديار و حركت رو به رشد مردم در ايران عليه نظام ظلم و ستم و بهرهكشي، ناتمام ماند و هيچ گاه امكان تكميل آن فراهم نشد، هرچند در سال1359 بحثهايي در اين موضوع، و اين بار عنوان «شناخت از ديدگاه فطرت»، در طي جلساتي محدود توسط ايشان در شاخه دانشجويي حزب جمهوري اسلامي مطرح شد كه مجموعه آن با همين عنوان از سوي بنياد نشر آثار وانديشههاي شهيد آيتالله دكتر بهشتي منتشر گرديده است.