1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است
دوره آثار-20

پيامبری از نگاهی ديگر

كتابي كه پيش روي شما قرار دارد، گفتارهايي از شهيد آيت‌الله دكتر بهشتي در زمينة وحي، نبوت و خاتميت است. آيت‌الله دكتر بهشتي، امكان اثبات عقلي خاتميت را منتفي مي‌داند و به شبهات مطرح شده در اين زمينه پاسخ مي‌دهد. پاسخ‌هايي كه در رابطه با فهم چرايي پايان يافتن سلسلة پيامبري در زمان پيامبر اكرم (ص) مطرح است به لحاظ اثبات نقلي است، هر چند براي فهم علت مي‌توان به جامعه‌شناسي تاريخي روي آورد. در طي اين مباحث است كه دو نقش رسالت و امامت پيامبران مورد بررسي قرار مي‌گيرد كه در يكي پيام آگاهي‌بخش، و در ديگري پيشواي مجسم آن پيام بودن، تحقق مي‌يابد. معناي راهنمايي و مفهوم پيشوايي، در خلال مباحث مختلف كتاب با دقت تعريف و تحديد مي‌گردد و از زائده‌ها و شائبه‌هايي كه پيرامون آنها شكل گرفته، مبرا مي‌گردد.

دربخشی از کتاب می خوانیم:

خدا از پیغمبرها پیمان گرفت که من به شما کتاب و حکمت می‌دهم، شما با این سرمایه در میان خلق می‌روید، اما یادتان باشد که نمی‌روید دستگاه بستة متحجّرِ محدودِ قفس‌مانندِ مرید و مرادی درست کنید. می‌روید آدم روشن، آدمی دارای بینش وسیع، آدمی پیوسته به خدا بسازید، نه آدمی پیوسته به خودتان. کتاب و حکمتی که به شما می‌دهم، این سرمایة بزرگ برای این نیست که شما خودتان میان خلق خدا بت بشوید. پیغمبر هم نباید بت بشود؛ هیچ پیغمبری.

من مکرر و با صراحت خواسته‌ام این روشنایی را برای دوستان هم‌فکرمان، برادران و خواهرانی که می‌خواهند بینش صحیحی از اسلام و نظام اسلامی داشته باشند، ایجاد کنم که همة شما بیایید همکاری کنید تا رابطة بین عالم دینی و مردم از رابطة منحرفِ منحطِ ذلت‌آورِ مرید و مرادی خارج و تبدیل شود به رابطة عالم و متعلِّم… آنچه ما الان داریم چیز عجیبی است.

حضرت استاد در کلاس همچون بتی است که نمی‌شود گفت بالای چشمش ابروست. خیال نکنید این انحراف در جامعة ‌ما فقط در رابطة بین مردم با عالمان دین به وجود آمده. استادهای دانشگاه به طاغوت‌ها خیلی بیشتر شبیه‌اند تا به معلم‌ها. عالمان دین هم به طاغوت‌ها خیلی نزدیک‌ترند تا به انسان‌های نمونة روشنگر سازنده. چرا؟ چون مردم ما طاغوت‌پرور هستند. ما باید مردم را بیدار کنیم. مردم را از طاغوت‌پروری بر حذر بداریم. من گمان نمی‌کنم علاجی جز این داشته باشد. اگر فکر می‌کنید که ما بیاییم خودمان را نصحیت بکنیم بدون این‌که شما بخواهید ما را به راه راست بیاورید، این محال است. تا شما مردمی نشوید که مراقبِ به اصطلاح رهبران و راهنمایانتان باشید، تا شما در مورد مراقبت از گفتار و رفتار کسانی که بر کرسی هدایت و رهبری جامعه نشسته‌اند، احساس وظیفه نکنید، تا شما با چشم باز به همه چیز ننگرید و با انصاف به هر کار چشم ندوزید و با فکر باز هر کار و هر گفتار را ارزیابی نکنید، همین آش است و همین کاسه. تا خر هست، یک خرسوار را پایین بیاورید، دیگری سوارش می‌شود.

در جامعه‌های رشدیافته میان مردم و زمام‌داران سیاسی‌شان چگونه رابطه‌ای است؟ رابطه‌ای است که از زمام‌دار انتقاد می‌کند؛ زمام‌دار را محاکمه می‌کند. اما این رابطه در جامعه‌های رشدنیافته چیست؟ زمام‌دار، بتی است که او را می‌پرستند. نه حقّ بازخواست از او را دارند، نه حقّ محاکمه او را. حساب، حساب رشد یافتن و رشد داشتن است. اگر جامعه‌ای رشد دارد، روابط این جامعه با همة کسانی که در آن زندگی می‌کنند، روابطی است انسانی بر اساس حقوق و حدود متقابل.

صفحات 266 و 270 تا 273


دیدگاه‌ها