بهشتي شخصيت مؤثر و گيرايي مي باشد. مطمئناً در ظاهر و اگر بتوان بر اساس اين گفتگو قضاوت كرد، از لحاظ فكري و عقلي هم مؤثر و گيرا است. او با اعتماد به نفس فوق العاده و به طور آرام و شمرده و انگليسي خوب، صحبت مي كند. رفتار او درتمام مدت آرام و غيراحساسي بود. به نظر مي رسيد كه او سعي داشت به ما بفهماند كه بهبود روابط بيشتر به نفع آمريكا بوده تا به نفع ايران. ايران انقلابي از حمايت و تفاهم آمريكا استقبال خواهد نمود ولي به هيچ وجه به آمريكا وابسته نخواهد بود
حمید قزوینی
واقعه 13 آبان 1358 و تصرف سفارت آمريكا توسط دانشجويان پيرو خط امام يكي از مهمترين حوادث سالهاي نخست پيروزي انقلاب اسلامي است. آثار و بازتابهاي اين حادثه تاريخي را از جهاتي ميتوان بي نظير دانست و شايد به دليل همين ويژگيها بود كه رهبر انقلاب، امام خميني(ره) آن را انقلاب دوم ناميد.
موضوع كشف و انتشار اسناد موجود در سفارت آمريكا و تبعات سياسي آن از جمله موضوعات مهم و مرتبط با اين حادثه است كه همچنان مورد بحث و بررسي محافل علمي، رسانه اي و سياسي قرار دارد.
يكي از سوژه هاي سياسي و رسانه اي آن سالها كه همچنان در كانون توجه است چگونگي ملاقات آيت الله دكتر سيدمحمدحسيني بهشتي با ديپلماتهاي آمريكايي در آبان 1358 و نحوه انتشار اسناد اين ملاقات و محتواي مذاكرات است.
ماجرا از آنجا آغاز مي شود كه دو ديپلمات سفارت آمريكا در پي درخواستهاي متعدد از طريق وزارت امور خارجه ايران در اوايل آبان 1358 (چند روز پيش از تصرف سفارت آمريكا) به ديدار آيت الله بهشتي مي روند و گزارشي از اين ديدار را تهيه و به مراجع ذيربط خود ارسال مي كنند.
با تصرف سفارت آمريكا و دستيابي دانشجويان به اسناد موجود در آن به مرور بخشي از اسناد تحت عنوان افشاگري عليه برخي چهره هاي سياسي وقت منتشر شد. در اين ميان سازمان مجاهدين خلق (منافقين) با دسترسي به سند مذاكره آيت الله بهشتي و ديپلماتهاي آمريكايي اقدام به انتشار بخشهايي از آن كرد و خواستار پاسخگويي دكتر بهشتي شد. اعضاي سازمان مدعي بودند كه دانشجويان در هماهنگي با بهشتي و رهبران انقلاب از انتشار اين سند سر باز زده اند تا چهره سياسي بهشتي نزد افكار عمومي خدشه دار نشود.
اين سند بعدها به صورت كامل در مجموعه اسناد لانه جاسوسي كه توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي منتشر شده به چاپ رسيد كه باز هم به سوژه اي براي محافل سياسي و رسانه اي مبدل گشت.
اكنون پس از 30 سال به نظر مي رسد بررسي اسناد اين مذاكره و حاشيه هاي مرتبط با آن ميتواند گوشه هايي از يك مقطع تاريخي و حساس معاصر را به تصوير كشد.
بهشتي چگونه مي انديشد
پيش از ورود به بحث ضروري است نوع نگرش شهيد بهشتي به روابط خارجي و ارتباط با ساير كشورها مورد توجه قرار گيرد. البته رسيدن به يك تعريف جامع در اين زمينه چندان آسان نيست، زيرا از يك سو شهيد بهشتي دوران كوتاهي (كمتر از 3 سال) پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل نظام جمهوري اسلامي در قيد حيات بوده و در اين زمينه مطالب چنداني را به يادگار نگذاشته است و از سوي ديگر در همين دوران كوتاه حوادث متعدد و متفاوتي به وقوع پيوسته كه برخورد با هر يك از آنها اقتضائات و الزامات خاص خود را داشته و امكان در پيش گرفتن يك سياست واحد فراهم نبوده است.
براي نمونه تا پيش از تصرف سفارت آمريكا نوعي از ديپلماسي در جريان بود كه پس از آن دستخوش تغييرات اساسي شد و نهايتاً با آغاز جنگ تحميلي شرايطي كاملاً متفاوت بر اين حوزه حاكم گرديد.
بديهي است آيت الله بهشتي كه يكي از كارگزاران نظام و از رهبران عاليرتبه انقلاب بود بايستي مواضع و نگرش خود را با شرايط زمان تطبيق ميداد. نكته حائز اهميت ديگر اين است كه ملاقات شهيد بهشتي با ديپلماتهاي آمريكايي در مقطعي صورت ميگرفت كه انقلاب تازه به پيروزي رسيده بود و مردم بيصبرانه خواستار بازگرداندن شاه به ايران جهت محاكمه بودند كه دولت آمريكا با آن مخالفت مي ورزيد. به همين دليل بايد به نوع نگاه بهشتي هنگام ملاقات بيشتر توجه داشت؛ نگاهي كه احتمالاً پس از حوادث بعدي به دليل عملكرد دولت آمريكا دستخوش تغييراتي مهم شده است.
به رغم اينها بهشتي در موارد متعدد بر اصل نه شرقي و نه غربي بودن انقلاب1 تأكيد كرده و نسبت به استقلال كشور درمذاكره با ديپلماتهاي خارجي حساسيت زيادي داشته است. او اذعان ميدارد كه «آنها مي دانند ما كشوري داراي استقلال هستيم.»2
او در عين حال مرعوب نشدن مقابل كشورهاي بزرگ تأكيد دارد3 و تصريح مي كند كه بايستي به همه كشورها نگاه يكسان و برخورد يكسان داشت اما تصريح ميكند كه بايد راهي را برويم كه ضد تشنج و تفرقه باشد.4
بهشتي همچنين به داشتن رابطه با كشورهاي مسلمان كه اسلامي رفتار نمي كنند و رفتارشان تحميلي است چندان روي خوش نشان نمي دهد.5
او در همان سالها تأكيد مي كند كه «بايد تمام خصلتها و ويژگيهاي جهاني بودن اين انقلاب را دقيقاً حفظ كنيم. شعارها، موضعگيريها، تكيه كردنها و تأكيدها، بها دادنها، اينها همه بايد طوري تنظيم شود كه به جهاني بودن آرمان و راه و ايدئولوژي اين انقلاب ذره اي خدشه وارد نيايد.»6
ابتدا يك گفتگوي مكتوب
بررسي اسناد سفارت آمريكا نشان ميدهد كه ديپلماتهاي اين سفارتخانه با وجود تلاشهاي مختلفي كه براي ملاقات با بهشتي به خرج داده اند غير از يك بار كه سند آن منتشر شده ملاقات ديگري نداشته اند.7 و پيش از آن از راههاي مختلف به دنبال گفتگو با بهشتي بوده اند. سفارت آمريكا در چنين شرايطي براي تبيين اهداف درخواست خود، سئوالاتي را از طريق فردي كه از او به عنوان واسطه ياد شده (ابراهيم يزدي وزير وقت امور خارجه) براي بهشتي ارسال مي كند تا شايد پس از مطالعه آنها وي راضي به انجام ملاقات شود. اما بهشتي باز هم تمايلي به ديدار از خود نشان نميدهد و تنها به پاسخ كتبي سئوالات اكتفا مي كند.
بهشتي در پاسخهاي خود انقلاب را پايان نيافته دانسته و در عين حال مي افزايد:
هدف ما ايجاد نظم سالم و روابط سالم در داخل ايران و با جهان خارج مي باشد. انقلاب سخت تلاش مي كند كه جهت خود را حفظ كند ولي هنوز به اهداف خود نائل نشده است. طبيعتاً ايران مي خواهد روابط انساني سالمي با تمام ملتها داشته باشد، مشروط بر اينكه خارجيان مسئله روابط انساني عادلانه را محترم شمارند.
وي در تشريح عملكرد دادگاههاي انقلاب مي گويد: «براي به مجازات رسانيدن دشمنان ملت در گذشته و افراد ضدانقلاب كنوني فعاليت مي كنند. اينان دادگاههاي عادي نيستند بلكه دادگاههاي انقلابي هستند، فعاليتهاي آنان موقت خواهد بود و بعد از آن وظايف آنان به دادگاههاي عادي واگذار خواهد شد.»
بهشتي در ادامه اشاره ميكند كه انقلاب خونين نبوده است «اما اگر انقلابي خونين نباشد به اين معني نيست كه انقلاب كاملي نداشته ايم. اگر شوراي انقلاب وجود نداشت تمام افرادي كه در حال حاضر زنداني هستند توسط مردم كشته شده بودند.»
وي در زمينه روابط خارجي نيز مي نويسد: «ايران مي خواهد كه دنياي خارج به ضد انقلابيون كمك نكرده و در امور داخلي ايران دخالت نكند. ما چيز بيشتري نمي خواهيم، نه از آمريكا و نه از شوروي. روابط ما با شوروي بايد مانند دو همسايه عادي باشد. آنها نبايد دخالت كنند و نبايد توقعات مخصوصي از ما داشته باشند.»
بهشتي درباره مداخله آمريكا در امور داخلي ايران با تأكيد بر ضرورت سكوت هر چه بيشتر آمريكا مي افزايد: «اگر ثابت شود كه آمريكا به گروههاي ضدانقلابي كمك مي كند، اين مسئله بينهايت به ضرر روابط فيمابين خواهد بود.»
مطالعه پاسخها و ارزيابي ديپلماتهاي آمريكايي به خوبي بيانگر آن است كه بهشتي از موضعي كاملاً منطقي و جانبدارانه نسبت به انقلاب و البته در چارچوبهاي ديپلماتيك با رعايت مصالح نظام و منافع ملي به طرح نظرات خود پرداخته است.8
ارزيابي سند
براي آنكه ارزيابي دقيقتري نسبت به مذاكرات بهشتي و طرفهاي آمريكايي به دست آيد بايد به بررسي و تحليل سند مورد اشاره نيز پرداخت. پيش از ورود به اين بحث يادآوري ويژگيهاي يك مذاكره موفق، بويژه در گفتگوهاي ديپلماتيك خالي از فايده نيست.
روشن است كه اساس مذاكره بر ارتباط گيري صحيح ميان طرفين است و دو طرف با وجود تأكيد بر تأمين منافع خود موظفند انعطاف هم داشته و براي رسيدن به يك توافق مشخص تلاش كنند؛ توافقي كه پس از اعتمادسازي از سوي دو طرف قابل دستيابي است. دو اصل خوب شنيدن و خوب سئوال كردن از اصول محوري مذاكره است و تسلط بر ادبيات و فن سخنوري از ضروريات آن به شمار مي آيد.
نگاهي هر چند گذرا به متن سند9 مشخص مي كند كه شهيد بهشتي از اين نظر از تسلط كافي برخوردار بوده و به خوبي از عهده يك مذاكره رسمي و ديپلماتيك با نمايندگان وزارت امور خارجه آمريكا برآمده است.
طرف آمريكايي در گزارش خود، بهشتي را برخوردار از اعتماد به نفس بالا هنگام گفتگو، آرام و غيراحساسي، با رفتار محترمانه و مسلط بر زبان انگليسي معرفي مي كند. بهشتي در اين ديدار شمرده سخن گفته و به سبك گفتگوهاي رسمي از هرگونه حاشيه پرهيز كرده و تنها به حجم زياد كارهاي خود اشاره كرده تا احتمالاً از اين طريق مدت زمان ديدار را محدود سازد.
ديپلماتهاي آمريكايي در اين ديدار خود را آماده و علاقهمند به شنيدن نظرات بهشتي معرفي كرده و بر اهميت آنها در بهبود روابط آمريكا و ايران تأكيد مي كنند. آنها به شدت تحت تأثير شخصيت بهشتي قرار گرفته و او را از نظر ظاهر و فكر مؤثر و گيرا دانسته اند.
از سوي ديگر متن سند به خوبي نشان مي دهد كه ديپلماتهاي آمريكايي خود به ديدار بهشتي آمده و در مجلس سناي سابق با او ملاقات كرده اند. از آنجا كه ديدار در محل تشكيل جلسات خبرگان قانون اساسي بوده عملاً جلسه اي مخفي و به دور از چشم ديگران و با اهدافي سري و ضدامنيتي به شمار نمي آمده است. ضمن آنكه ملاقات به پيشنهاد و هماهنگي وزارت امور خارجه و شخص ابراهيم يزدي (وزير وقت) صورت گرفته است.10
تحليل محتواي سند
بهشتي در سخنان خود احساسات عمومي مردم ايران عليه شاه و جنايتهاي سلطنت پهلوي را طي 50 سال گذشته كه با حمايت قدرتهاي خارجي بوده است يادآور شده و نسبت به تبعات پشتيباني و پذيرش شاه توسط آمريكا هشدار مي دهد.
وي همچنين مشكلاتي كه در مبادلات تجاري، مسدود شدن داراييهاي ايران و موانعي كه در انتقال قطعات يدكي و تجهيزات نظامي ايجاد شده سئوال مي كند و خواستار حل آنها مي شود.
بهشتي همچنين پايگاه مردمي گسترده انقلاب و حمايت توده هاي مردم از امام را يادآور شده و تأكيد مي كند كه نبايد اقليتي محدود كه مخالف انقلاب هستند (و احتمالاً مورد حمايت آمريكا) نظر خود را بر اكثريت حامي انقلاب تحميل كنند. او مسئوليت اصلي بهبود روابط ايران و آمريكا را متوجه طرف مقابل دانسته و تصريح مي كند كه آمريكا بايد حسن نيت خود را در عمل نشان دهد و در صورت بروز هر كودتايي آمريكا مسئول آن خواهد بود؛ اگر چه هرگونه كودتا موفقيتي در پي نخواهد داشت و شرايط آمريكا را در ايران پيچيده تر خواهد نمود.
بهشتي ضمن تبيين تبعات كودتا و تأثير آن بر روابط ايران و آمريكا اذعان مي دارد كه ارتباط با ايران بيشتر به نفع آمريكا خواهد بود و آمريكا نبايد دست به كاري زند كه تبعات آن برايش زيانبار است.
بهشتي اظهار ميدارد كه رهبري انقلاب مي خواهد با آمريكا و غرب به صورت مثبت برخورد كند ولي عميقاً به اقدامات طرف مقابل ظنين است.
بهشتي در اين مذاكره به شكلي متين و به دور از احساسات و هيجانات رايج در آن مقطع زماني موضع رهبران انقلاب را تبيين كرده و چهرهاي علاقهمند به ارتباط با جهان خارج را از انقلاب اسلامي و نظام نوپاي منبعث از آن ترسيم مي كند.
بهشتي به دليل آنكه هنوز روابط رسمي ايران و آمريكا قطع نشده و از طرفي موضوعات و مشكلات مختلفي در روابط دو كشور وجود داشته تلاش مي كند از فرصت ديپلماسي رسمي و گفتگوهاي دوجانبه براي يافتن راه حلهاي منطقي استفاده كند و در عين حال مواضع انقلابي و اعتراضي انقلاب را نيز به اطلاع طرف مقابل برساند.11
اگر بهشتي را برخوردار از تعادل و تناسب در رفتارهاي مختلف سياسي و اجتماعي بدانيم در آن صورت مذاكره مذكور مصداق بارز همين رفتار است. او خود درباره ضرورت رسيدن به فرهنگ تعادل مي گويد: «انقلاب براساس يك خصلت خاصي به وجود آمده است و خصوصيات انقلاب در آغاز اين است كه شتاب داشته باشد تا بتواند حركت خود را سريع انجام بدهد. متناسب با اين فرهنگ شتاب، روح شتاب در بسياري، مخصوصاً در نسل جوان به وجود مي آيد وليكن فرهنگ شتاب نبايد زياد پايدار باشد… و بايد از فرهنگ شتاب به فرهنگ تعادل بياييم.»12
هنري پرشت يكي از دو ديپلمات آمريكايي حاضر در ملاقات بعدها درباره بهشتي گفت: «من او را فردي باهوش، خوش مشرب، صريح و پايبند به اصول ديدم. فكر مي كنم اگر او زنده مي ماند، ميتوانست ميانه روي را ترويج كند و تأثيري مثبت بر سياست ايرانيان مي گذاشت. براي مثال، بعد از آن كه سفارت اشغال شد، من به بهشتي تلفن زدم و از او براي آزادي گروگانها و بازگشت اموالمان كمك خواستم. او گفت حداكثر تلاشش را مي كند اما مجبور بود گفت و گويمان را به خاطر شركت در شوراي انقلاب پايان دهد. من ديگر از بهشتي چيزي نشنيدم.»13
به هر حال با مطالعه دقيق سند و بررسي جوانب مختلف مرتبط با اين مذاكره بايد گفت بهشتي تلاش داشته از ظرفيتهاي قانوني و ديپلماتيك براي پيشبرد اهداف نظام نوپاي منبعث از انقلاب اسلامي استفاده كرده و آمريكا را از گرفتار آمدن در شيوه هايي كه خشم ملت را برانگيخته و زمينه هاي همكاري دوجانبه را از بين مي برد پرهيز دهد.
خيلي محرمانه 29 اكتبر 1979- 7 آبان 1358
از: سفارت آمريكا، تهران – 11390
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دي. سي – داراي حق تقدم
رونوشت براي سفارتخانه هاي آمريكا در آنكارا، جده، اسلام آباد، كابل، كويت، بغداد، دمشق
موضوع: ملاقات با بهشتي
- (خيلي محرمانه – تمام متن)
- خلاصه: هنري پرشت و من، 27 اكتبر با دكتر محمد بهشتي، نايب رئيس مجلس خبرگان و دبيركل حزب جمهوري اسلامي، يك گروه سياسي كه با خميني پيوستگي نزديكي دارد، ملاقات كرديم. بهشتي به ما يادآوري نمود كه احساسات عمومي شديدي در مورد هرگونه پشتيباني از شاه سابق وجود دارد. او از مشكلات در حمل قطعات يدكي نظامي و قراردادهاي تجاري جويا شد و به شايعات گسترده در مورد دخالت سيا در كردستان اشاره كرد. اظهار حمايت دولت آمريكا از انقلاب كفايت نمي كند. به جاي حرف عمل لازم است. او گفت كه انقلاب پشتوانه لازم را در اكثريت مردم ايران دارد و اگر لازم باشد ميتواند طبقه متوسط و اقليت متخصصين را ناديده بگيرد. بهشتي اعتماد به نفس فوق العاده اي از خود بروز مي دهد، خصومت ظاهري نشان نمي دهد، ولي در امر بهبود روابط آمريكا و ايران، او بار اصلي را به دوش آمريكا مي گذارد. پايان خلاصه.
- بهشتي ما را در اطاق انتظار ساختمان سنا پذيرفت. او تنها بود، رفتار او دوستانه و آرام به نظر ميرسيد ولي از حجم زياد كار، شكايت داشت.
- ما سلامها و آرزوهاي دولت و ملت آمريكا را ابلاغ نموديم و بر نظر خويش كه پيشرفت دولت موقت در ساختن نهادهاي جديد دولتي كه در خدمت منافع آمريكا و همچنين ايران باشد، تأكيد كرديم. پرشت كه ديدگاه واشنگتن را ابراز مي داشت، گفت كه مشكل دوجانبه اي براي هر دو كشور وجود دارد كه عبارتست از درك ناكافي و تا حدي نادرست از انقلاب در ميان مردم آمريكا و ايران. او گفت از ديدگاه هاي بهشتي در زمينه اينكه روابطمان را چگونه مي بيند و چه اقداماتي مي توان در جهت بهبود آن انجام داد، استقبال مي كند.
- بهشتي در پاسخ اول بر لزوم اينكه آمريكا حسن نيت خود را همراه حرف در عمل نيز نشان دهد تأكيد نمود. اظهار حسن نيت تنها كفايت نمي كند. او سه زمينه اصلي مشكلات را برشمرد. اول مسئله شاه بود. او پنجاه سال تباهي را بر ملت ايران تحميل نموده و هم اكنون احساسات عمومي بر عليه او خيلي شديد مي باشد. لذا ايران نمي تواند تحمل كند كه آمريكا و يا هر كشور ديگري از او حمايت كند. (نظرات بهشتي، در اين مورد مانند بقيه موارد گفتگو صريح، كنترل شده و عاري از احساسات بودند.)
- انتقاد دوم او در زمينه قراردادهاي تجاري بود. نظر او بر اين دلالت داشت كه با توجه به انقلاب، برخورد با مسائل تجاري نبايد فقط در جنبه هاي عادي تجاري محدود شود، بلكه ديدگاه سياسي نيز بايد در نظر گرفته شود. او شنيده بود كه مقدار زيادي از وجوه ايران در آمريكا توسط دادگاهها مسدود شده اند. ضرورت دارد كه دولت آمريكا با كمك براي حل اين مشكلات حمايت خود را از ايران نشان دهد.
- نگراني سوم او در زمينه قطعات يدكي نظامي و تجاري بود. واضح بود كه او اطلاعات كمي در مورد جزئيات اين قضيه دارد، ولي مي دانست كه قطعات يدكي به مقدار و سرعت لازم توسط آمريكا فراهم نمي شود.
- من گفتم در مورد شاه، پاسخ خواهم گفت و از پرشت خواستم تا نظرات واشنگتن را در زمينه هاي ديگر بيان دارد. من بر آنچه كه به هنگام طرح مسئله سفر شاه به آمريكا به منظور انجام معالجات پزشكي براي نخست وزير و يزدي گفته بودم به عنوان موضع خودمان در قبال شاه تأكيد كردم. ما شاه را به عنوان يك مقام مسئول در ايران به رسميت نمي شناسيم و از دولت موقت به رهبري بازرگان حمايت ميكنيم. ما اهميت زيادي براي تماميت و استقلال ايران قائل هستيم و به شاه تأكيد كرده ايم كه به هنگام اقامت در آمريكا هيچگونه فعاليت سياسي نبايد داشته باشد.
- بهشتي اعتراضي به اين مسئله نكرد، ولي بعد پرسيد كه پاسخ من در برابر شايعات مربوط به فعاليت سيا در كردستان و مناطق ديگر ايران چيست. من گفتم كه اين شايعات مطلقاً بي اساس ميباشند. نه سيا و نه هيچ نهادي از دولت آمريكا به هيچ شكلي در هيچ يك از فعاليتهايي كه به تماميت ايران لطمه بزند، شركت نداشته اند. من بر اساس اطلاع كامل از فعاليتهاي دولت آمريكا در ايران چنين تضميني به او دادم، در هر حال ايجاد آشوب در كردستان از هر طريقي كه باشد كاملاً بر خلاف منافع ملي خودمان خواهد بود.
- پرشت گفت كه متوجه مشكلات متعدد در زمينه تجارت هستيم ولي اين مسائل به هر دو طرف قضيه مربوط مي شوند. دولت آمريكا فعالانه در جهت حل مشكلات تلاش مي كند و در واقع در چند مورد مطالبي در جهت حمايت از ايران به دادگاهها داده است. ايران در خيلي از اين موارد دادگاه موفق گشته است. ما مي خواستيم دولت موقت بداند كه دولت آمريكا هركاري بتواند انجام خواهد داد تا اين مشكلات در جهت استحكام بيشتر روابط اقتصادي – تجاري با ايران حل شود. ولي دولت موقت بايد توجه داشته باشد كه دولت آمريكا هم جوانب سياسي را بايد درنظر داشته باشد و محدوديتهايي وجود دارد، هم قانوني و هم محدوديتهاي ديگر كه بر نقشي كه ما مي توانيم ايفا كنيم اثر مي گذارد.
- در مورد قطعات نظامي، پرشت اقداماتي را كه ما براي تضمين حل مسئله سپرده هاي ارزي اتخاذ نموده بوديم را برشمرد و گفت كه اين تضمين از ژوئيه به مورد اجرا گذاشته شده و از آن وقت هيچ مانعي از سوي دولت آمريكا بر ارسال قطعات ايجاد نشده است. موارد مجردي وجود دارد كه مشكلاتي در آن بروز خواهد كرد، ولي دولت آمريكا در منافع خود مي داند كه ارسال قطعات را تسهيل نمايد تا روند تأمين قطعات نظامي براي ايران استمرار داشته باشد. ما همچنين مي خواستيم در زمينه قطعات يدكي و تجهيزات شركتهاي تجاري نيز كمك كنيم. براي كمك در اين امر اطلاعات مشخصي لازم است.
- بهشتي مدتي را صرف توضيح و تأكيد بر حمايت تودهاي مردم از انقلاب ايران نمود. اين حمايت هنوز كاملاً مشهود و يا از لحاظ تشكيلاتي و حزبي سازماندهي نشده است. ولي حمايت عظيمي بوده و اين توده شركت كننده انقلاب براي اثبات حقانيت و حمايت از اهداف انقلاب در ايران كافي است. رهبري انقلاب بر چنين حمايت عظيمي اتكا دارد و اين حمايت از انقلاب قدرت و پيروزي انقلاب را علي رغم گزارشات و شايعات در مورد توطئه هاي وسيع منجمله امكان توطئه هايي از جانب نظاميان، تضمين مي كند. اقدام براي كودتا بسيار محتمل است، او گفت كه اگر چنين امري پيش آيد آمريكا مسئول شناخته خواهد شد، چون آمريكا داراي نقش گسترده اي در رابطه با ارتش ايران بوده است. بهشتي در رابطه با اين موضوع به گونه اي صحبت نكرد كه نشان دهد تصور مي كند تلاش براي انجام يك كودتا موفق خواهد بود بلكه مي گفت چنين اقدامي به هيچ وجه موفق نخواهد شد و هرگونه اقدام مشابه، مشكلات جدي براي آمريكا در ايران ايجاد خواهد كرد. رهبري انقلاب تصميم گرفته است كه با آمريكا و غرب به صورت دوستانه و مثبت برخورد كند ولي آنها عميقاً ظنين باقي مي ماندند.
- در پاسخ، من نكاتي را كه قبلاً توسط پرشت مطرح شده بود مبني بر ضعف در شناخت ابعاد انقلاب در آمريكا را پيش كشيدم ولي گفتم يك جنبه انقلاب براي افكار عمومي آمريكا كاملاً روشن است و آن وسعت حمايت مردمي از انقلاب است. با توجه به روابط ما با نظاميان در ايران من از فرصت استفاده نمودم تا بهشتي را از تركيب و اندازه واحدهاي مستشاري مطلع سازم. گروه مشورتي مستشاري نظامي كه از تعداد زيادي افراد متشكل شده بود در حال حاضر به گروه شش نفري كوچكي تبديل شده كه تنها هدف آن حفظ ارتباط با طرفين ايراني براي تسهيل دريافت تجهيزات نظامي آمريكا توسط دولت موقت ايران مي باشد.
- پرشت گفت كه در واشنگتن ايرانياني با دفتر او تماس مي گيرند كه از طبقات متوسط و متخصصين ايران بوده و با شاه نيز مخالفت مي كردند، ولي اكنون از ايران فرار كرده اند چون احساس مي كنند براي آنها در جوّ سياسي جديد جايي وجود ندارد. او از بهشتي خواست تا موضع رهبري انقلاب را در برابر اين افراد و ايرانياني كه به طور فزاينده نسبت به پيشرفت انقلاب سرخورده و نااميد شده اند، روشن كند.
- بهشتي در پاسخ قبول كرد كه انقلاب اشتباهاتي مرتكب شده است اما گفت در يك انقلاب با وسعت و سرعتي كه در ايران داشت بروز اشتباهات اجتناب ناپذير است. رهبري متوجه است كه نمي تواند به دور ايران حصاري بكشد و آن را از تأثيرات خارجي و منافع تجارتي و تخصصي كه به آنها احتياج دارد، منزوي سازد. رهبري انقلاب خواهان مرزهاي باز با دنياي خارج مي باشد نه مرزهاي بسته. در مورد يك ميليون اقليتي كه او مشخص نمود از انقلاب حمايت كامل نمي كنند هم همين موضع اتخاذ مي شود. ولي به اين اقليت اجازه داده نخواهد شد كه نظرات خود را به اكثريت 35 ميليون ايراني كه از انقلاب و اهداف آن حمايت مي كنند، ديكته كنند. اگر لازم باشد اين توده هاي ميليوني جمعيت ايران راه خود را به تنهايي طي خواهند نمود و در مدت 20 سال ميتوانند آنچه را كه با رفتن اين طبقه از دست داده اند و منافعي كه اين يك ميليون اقليت براي كشور داشته جبران كنند. در پاسخ اين سئوال كه آيا بهتر نيست سعي كنند حمايت اين اقليت را جلب نمايند، بهشتي تأكيد كرد كه هدف رهبري هم همين بوده و در جهت آن كوشش مي كند ولي به هيچ صورتي اكثريت به اين اقليت كوچك اجازه نخواهند داد تا اهداف انقلاب اسلامي كه ملت ايران خواهان آن هستند را تباه سازند. همانطور كه قبلاً گفته بود اين اهداف شامل جامعه اي مي شود كه آزاد، مترقي و پيرو اصول اسلامي باشد.
- نظريه: بهشتي شخصيت مؤثر و گيرايي مي باشد. مطمئناً در ظاهر و اگر بتوان بر اساس اين گفتگو قضاوت كرد، از لحاظ فكري و عقلي هم مؤثر و گيرا است. او با اعتماد به نفس فوق العاده و به طور آرام و شمرده و انگليسي خوب، صحبت مي كند. رفتار او درتمام مدت آرام و غيراحساسي بود. به نظر مي رسيد كه او سعي داشت به ما بفهماند كه بهبود روابط بيشتر به نفع آمريكا بوده تا به نفع ايران. ايران انقلابي از حمايت و تفاهم آمريكا استقبال خواهد نمود ولي به هيچ وجه به آمريكا وابسته نخواهد بود.
لينگن
ادامه دارد…
پانوشتها
- او به تنهايي يك امت بود، تهران، نشر شاهد، تيرماه 61، صص 403 و 240.
- همان، ص 411.
- همان، ص 412.
- روزنامه اطلاعات، مورخ 21/4/74.
- او به تنهايي يك امت بود، تهران، نشر شاهد، تيرماه 61، ص 411.
- روزنامه اطلاعات، مورخ 21/4/74.
- سفارت آمريكا تلاشهاي زيادي را براي ملاقات با بهشتي انجام داد كه شواهد آن در اسناد مختلف موجود است. بيشتر اين درخواستها به توصيه وزارت امور خارجه آمريكا بوده است. ر.ك: بايگاني مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، پرونده اسناد لانه جاسوسي، سند 36، مورخ 12 اكتبر 1979.
- بايگاني مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، پرونده اسناد لانه جاسوسي، سند 180، مورخ 14 مي 1979.
- همان سند 336، مورخ 29 اكتبر 1979.
- مجله شهروند امروز، شم 45، مورخ 15/2/87، ص 47.
- بايگاني مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، پرونده اسناد لانه جاسوسي، سند 366.
- روزنامه جمهوري اسلامي، ويژهنامه 2/4/61، ص 2.
- مجله شهروند امروز، شم 67، مورخ 21/7/87.
مقالات مرتبط:
تخریب بهشتی چرا؟ از نظر مسعود رجوی اگر همه مسئولان نظام یک بودند، بهشتی یک و نیم بود
اين طبيعي است كه در اداره يك انقلاب ما بايد با نمايندگان دشمن هم صحبت بكنيم