نویسنده بر این باور است که هر چه زمان می گذرد، خلا وجود شهید بهشتی در سپهر اجتماعی و سیاسی ایران بیش از پیش احساس می شود. هنر شهید بهشتی این بود که توانست “جمهوریت” و “اسلامیت” را در قانون اساسی کنار هم بنشاند تا هم “حق تعیین سرنوشت مردم” نهادینه شده، و همه امور کشور متکی بر آراء ملت باشد، و هم عقیده و ایمان اکثریت جامعه به مکتب اهل بیت پیامبر ص حرمت داشته باشد؛نه کسی زمامداری جامعه را حق خویش بپندارد که می تواند آن را در خاندان خویش موروثی کند، و نه حق داشته باشد موازیندینی و قانونی را نادیده بگیرد؛ نه استبداد بار دیگر در این مرز و بوم جان بگیرد، و نه استعمار بتواند بر مقدرات این کشور چیره شود.
برای تهیه این کتاب به لینک زیر و یا نمایندگی های فروش این بنیاد مراجعه نمایید.