مسئله داشتن تحصیلات دانشگاهی نیست مسأله داشتن روحی سرشار و آگاهیهای گسترده است که امکان میدهد، روحانی و دانشجو زبان یکدیگر را بفهمند و از این راه بتوانند میان تحصیلکردهگان و آگاهان جامعه و کل جامعه، پیوندی ریشهدار مؤثر به وجود بیاورند از آنجا که مرحوم مفتح یکی از این چهرههای فعال بودند مناسب بود که در ساگرد شهادت ایشان یک چنین خاطرهای به صورت یک یادبود و یک روز پیوند تجدید بشود
سوال: قدری در مورد شخصیت ایشان و رابطه خودتان با ایشان توضیح بدهید.
بهشتی: بسمالله الرحمن الرحیم، «مرحوم دکتر مفتح از دوستان قدیم من بودند و اولین آشنایی ما با هم در سال 1325 بود که من به قم آمدم مربوط میشد به 34 سال پیش. آن موقع به درس کفایه مرحوم آقای داماد میرفتیم که ایشان هم در همان درس حاضر میشدند و همچنین در درس مکاسب همان موقع ما با هم آشنا و دوست بودیم. بعد که در قم یک گروه فعال فرهنگی به وجود آوردیم ایشان در آن گروه عضویت داشتند. در سال 1333 و در سال 1336 که دبیرستان دین و دانش را به عنوان یک دبیرستان مترقی فرهنگی اسلامی تأسیس کردیم ایشان به عنوان تدریس یک سال یا دو سال در آنجا شروع به کار کردند و بعد هم رسماً همکاری میکردند.
در سال 1339 یا 1340 که کانون اسلامی دانشگاهیان قم را به وجود آوردیم. مرحوم آقای مفتح رسماً مسئولیت این کار را پذیرفتند و همکاری داشتند. بعد در یک کار تحقیقی که دسته جمعی آغاز کردیم ایشان هم عضویت داشتند، در جلسات بحثی که روزهای پنجشنبه با عدهای از برادرها داشتیم، حاضر بودند و به هر حال همینطور با هم مأنوس بودیم تا سال 49. ده سال قبل که من تهران بودم ایشان هم تهران بودند و ما با هم همسایه بودیم و انس و آشنایی و همکاریمان بیشتر بود یک فعالیت تحقیقاتی شروع کردیم، در تهران در سال 49 ایشان در آن عضویت و همکاری داشتند.
در شورای مرکزی روحانیت مبارز تهران من و دکتر مفتح عضو منتخب قسمت شمیرانات بودیم و ایشان باز در شورای مرکزی هم بودند. به هر حال با هم دوستی و همکاریهای نزدیک داشتیم و اینک ایشان به خیل شهیدان پیوستهاند و ما هم در راهیم. انشاء الله
سوال: نقش ایشان به عنوان یک روحانی مبارز در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی چه بود؟
بهشتی: ایشان در جریان انقلاب سال 1341 و 43 شرکت فعال و بسیار مهیجی داشتند و بعد هم در این دوره اخیر در راهپیماییها و ایجاد جلسات و اینها نقش زیادی داشتند وقتی که مسجد جاوید رفتند به عنوان امام جماعت آنجا پایگاهی بود برای سخنرانیهای مؤثر و سازنده و بعد آن نماز عید فطر با شکوه قیطریه که در پی برنامههای مسجد قبا به وجود آمد در راهپیمایی روز 14 شوال 16 شهریور ایشان و یکی دیگر از برادران مسئولیت بخش قیطریه را بعهده گرفتند و همان جا بود که سر سه راه دولت مأمورین حمله کردند ایشان به زمین افتادند و بعد چون زخمی شده بودند بردند به یکی از منازل و به هر حال بعد هم ایشان همچنان فعالیت داشتند.
سوال: با فقدان ایشان چه لطمهای متوجه جمهوری اسلامی شد؟
بهشتی: معلوم است که هر یک از چهرههای فعال فقدانشان یک کمبود به وجود میآورد و هر یک از این عناصر ارزنده که از دست میروند به این آسانی جایشان پر نمیشود. البته یک ملت اسلامی متکی به خدا و پویا باید همواره در حال حرکت زاینده و فزایندهاش عناصر لازم را بسازد، به وجود بیاورد ولی طبیعی است کسانی که در یک حرکت 20 یا 30 ساله ساخته شدهاند، به وجود آمدهاند، در چند روز و چند هفته و چند ماه یک حرکت به آسانی به وجود نمیآیند.
سوال: رابطه ایشان با امام
بهشتی: ایشان از شاگردان امام بودند، در درس امام حاضر میشدند، بعد هم در مدتی که امام در نجف بودند خوب ایشان بیارتباط نبودند و در این اواخر مخصوصاً بیارتباط نبودند با امام ارتباط داشتند امام هم به ایشان علاقه داشتند و پس از شهادتشان امام پیامی اعلام کردند که نشاندهنده این رابطه هست.
سوال: به نظر شما چرا پیکان حمله امپریالیسم و ایادی آن در داخل متوجه روحانیت است؟
بهشتی: برای اینکه به قول مرحوم دکتر شریعتی که یادش زنده باد آنها تجربه کردهاند که روحانیت همیشه سنگر مقاومت است و هیچگاه حاضر نیست امضایش را زیر هیچ قرارداد ننگینی بگذارد و حتی حاضر نیست هیچ قرارداد ننگینی را که دیگران امضاء میکنند تحمل کند و در برابر سکوت کند.
سوال: همانطور که میدانید حضرت آیتالله العظمی جناب آقای منتظری روز شهادت آیتالله دکتر مفتح را روز پیوند دانشجو و روحانی اعلام نمودهاند، قدری در این زمینه توضیح بدهید.
بهشتی: مسئله این است که دستهای بیگانه و دستهای کفر و ظلم در جامعه ما همواره کوشیده است که نسل جوان را به سوی فرهنگ خودش بکشاند و از فرهنگ اسلام بیگانه کند و از این طریق نوع خطرناکی از خود بیگانگی را در جامعه به وجود بیاورد. خوشبختانه همواره این علاقه وجود داشته و چهرههای مؤثری وجود داشتهاند که بر ضد این توطئه شوم دشمن حرکت کنند و موفق باشند، خوب یک گروه دوستان ما از این گروهند که ما و آنها هم تحصیلات حوزهای را ادامه دادیم و هم تحصیلات دانشگاهی داشتهایم، هم در حوزه تدریس کردیم، هم در آموزش و پرورش و دانشگاه هم با دانشجو و فرهنگی و معلم و استاد بودهایم و با روشنفکران متعهد و هم با روحانیت و توده مردم، پس در حقیقت جمعی از روحانیون اینها تکیه کردند روی رابطه سازنده و خلاق میان دانشجو و روحانیت و در میان چهرههای اخیر مرحوم آیتالله طالقانی جزو پیشگامان این راه بودند بسیاری از روحانیون که حتی تحصیلات دانشگاهی نداشتهاند در این راه قدم برداشتند. مسئله داشتن تحصیلات دانشگاهی نیست مسأله داشتن روحی سرشار و آگاهیهای گسترده است که امکان میدهد، روحانی و دانشجو زبان یکدیگر را بفهمند و از این راه بتوانند میان تحصیلکردهگان و آگاهان جامعه و کل جامعه، پیوندی ریشهدار مؤثر به وجود بیاورند از آنجا که مرحوم مفتح یکی از این چهرههای فعال بودند مناسب بود که در ساگرد شهادت ایشان یک چنین خاطرهای به صورت یک یادبود و یک روز پیوند تجدید بشود و این روز به نام روز پیوند دانشجو با روحانیت و روحانیت با دانشجو اعلام بشود. امیدوارم خاطره این روز همواره گرامی بماند و پیوند میان روحانی و دانشجو همواره پیوندی مبارک یعنی پر برکت برای اسلام و امت اسلامی باشد.
منبع:
فرید قاسمی، یادنامه شهید بهشتی، تهران، ستاد بزرگداشت هفتم تیر، 1365، صص 135-137