1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است

پیامدهای سیاسی اجتماعی فاجعه هفتم تیر

حجم تبلیغات منفی علیه دکتر بهشتی در حدی بود که امام خمینی (ره) پس از شهادت ایشان فرمودند: ” آنچه که من راجع به ایشان متاثر هستم، شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود”

در سال‌ ‌های بعد از انقلاب جبهه ضد انقلاب پس از چند شکست سیاسی در پی جبران آن برآمد. عزل بنی‌صدر در اول تیرماه ۱۳۶۰ و پیش از آن شکست قیام مسلحانه سازمان مجاهدین خلق در تاریخ ۳۰/۳/۱۳۶۰ از جمله ناکامی‌هایی بود که آنها را به سمت طراحی یک سلسله ترور جهت جبران شکست‌ها سوق داد. انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی با هدف وارد کردن یک ضربه کاری بر پیکر نیروهای خط امام و وفادار به انقلاب، در تاریخ هفتم تیر ماه در راستای تحقق همین اهداف صورت گرفت. البته دشمن به اهداف خود از این اقدام تروریستی دست نیافت و در پی این حادثه حتی یک روز هم حالت فوق‌العاده اعلام نشد، هرچند پیامدهای منفی و مثبت آن بر تحولات آینده جامعه تاثیر گذاشت. از پیامدهای منفی این فاجعه، از دست دادن بسیاری از نیروهای ارزنده و وفاداربه انقلاب بود که می‌توانستند منشا خدمات ارزنده‌ای برای انقلاب باشند. این حادثه همچنین فضایی را که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی درعرصه‌های مختلف رشد و گسترش اندیشه‌ها، پیشرفت علمی و فرهنگی و تعالی جامعه اسلامی به وجود آمده بود و تحت تاثیر قرار داد. مردم در چنین شرایطی که اساسا به حزب و گروه با شک و تردید می‌نگریستند، در این باره دیدگاهی مطلقا منفی پیدا کردند. فعالیت‌های حزبی پس از این فاجعه سالها با رکود مواجه شد. از دیگر پیامدهای منفی این فاجعه،روی آوردن مسئولان به مقررات امنیتی برای حفظ جان خود بود که با وجود ضرورت های مهم آن تا حدودی مایه فاصله گرفتن آنان از مردم شد. اما پیامد‌ها و دستاوردهای مثبت فاجعه هفت تیر را نیز می‌توان این گونه برشمرد:

۱- پیروزی کامل خط امام

هرچند که بعد از استعفای مهندس بازرگان در ۱۵/۸/۱۳۵۸ سیر جامعه به سمت حاکمیت نیروهای خط امام پیش رفت، ولی وجود بنی صدر و گروه‌های سیاسی، مدتی این فرایند را به تعویق انداخت. بعد از سقوط بنی صدر، به فاصله شش روز این حادثه تلخ روی داد که افکار مردم را تحت تاثیر قرارداد وموجب شد حتی تا سالیان بعد از آن نیروهای خط امام همچنان در صدر فعالیت‌‌های سیاسی جامعه باشند بدین ترتیب جلوی هرگونه حادثه انحرافی در روند انقلاب گرفته شد.

 ۲- بی‌اثر شدن تبلیغات دشمن

تا آن زمان یکی از راهکارهای دشمن، شایعه پراکنی و بدبین کردن مردم نسبت به مسئولان بود. چون انقلاب، سالهای اولیه خود را پشت سر می‌گذاشت ومردم با مسئولان خیلی آشنایی نداشتند،گاه این تبلیغات و شایعات به راحتی در سطح جامعه مورد پذیرش واقع می‌شد. اما با شهات دکتر بهشتی ، که بیشترین تهاجمات و شایعات نیز علیه او صورت می‌گرفت، مردم متوجه شدند که این شایعات بی‌اساس است به همین علت دروغ‌پراکنی بیگانگان و عوامل داخلی آن کاملا با بی‌تفاوتی مردم روبه رشد ودر مقابل اعتماد کامل به مسئولان زحمتکش و فداکار چندین برابر و همچنین مشارکت آنان را در عرصه‌های مختلف سیاسی ، اجتماعی کشور، بیشتر کرد به طوری که در نماز جمعه‌های بعد از ۷‌تیر جمعیت نمازگزار به مرز۵/۱میلیون نفر می‌رسید. همچنین در انتخابات ریاست جمهوری پس از آن شهید رجایی ۱۳ میلیون و سپس آیت الله خامنه‌ای ۱۶ میلیون رای در انتخابات دوره دوم و سوم ریاست جمهوری کسب کردند که نشان از حضورگسترده ملت همیشه در صحنه بود.

۳- نابودی و اضمحلال کامل گروه‌های سیاسی ضد انقلاب

پس از پیروزی انقلاب، فضای باز سیاسی جامعه باعث رقابت گروه‌های سیاسی متعدد موجود در جامعه شد. این رقابت‌ها ابعاد منفی بسیاری هم داشت که یکی از آنها عدم ثبات سیاسی کشور و ایجاد بحران‌های متعدد بود. از سوی دیگر ناآگاهی جامعه درباره چهره‌های ضد انقلاب وتوطئه‌های آنها، معرفی نیروهای وفادار به انقلاب را برای مردم هم با مشکل مواجه کرده بود. در چنین شرایطی فاجعه ۷ تیر به طور کامل گروه‌های ضد انقلاب را به نابودی کشاند. سید محمد کیاوش از مجروحان فاجعه ۷ تیر در این باره می‌گوید:” این خون‌های شهدای هفت‌تیر سبب شد چهره‌های منافق و لیبرال و ضد انقلابی، که بی‌حساب سر سفره این انقلاب نشسته بودند بدون اینکه کوچک‌ترین کاری برای این انقلاب کرده باشند، به خوبی برای مردم روشن شود و این کار کوچکی نبود و نشان دهنده ارزش این خون‌ها بود.

۴- روشن شدن مظلومیت آیت الله بهشتی

آیت الله بهشتی در مقابل انحرافات فکری و بنیادین مخالفین، شجاعانه مقاومت می‌کرد. همین مسئله باعث شده بود تا دشمنان به ترور شخصیت ایشان روی آورند و انواع تهمت‌ها و دروغ‌ها را در مورد او منتشر کنند. محورهایی چون مسائل اعتقادی، سیاسی ، اقتصادی و شخصیتی با شعارهای فریبنده در جامعه پخش می‌شد که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود:

– بهشتی انحصار طلب است.

– بهشتی قصری در شمال دارد که ۷ میلیون تومان قیمت دارد، نوکر و کلفت دارد.

– بهشتی آمریکایی است و با ژنرال‌هایزر ملاقات کرده است.

-بهشتی از فعالیت‌های مبارزان در آلمان جلوگیری می‌کرد.

– زیرسیگاری بهشتی از طلا می‌باشد و …

حجم این تبلیغات منفی علیه دکتر بهشتی در حدی بود که امام خمینی (ره) پس از شهادت ایشان فرمودند: ” آنچه که من راجع به ایشان متاثر هستم، شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود”.

چهره دکتر بهشتی که تا آن زمان در اثر فشار روانی دشمن، غیر واقعی جلوه داده شده بود پس از شهادت به الگویی برتر برای همه نسل‌ها مبدل شد. این شهادت دکتر را تا درجه‌ ای ارتقا داد که به او لقب” سید الشهدای انقلاب اسلامی” دادند.

۵- به صحنه آوردن افراد خنثی و بی‌تفاوت

گویی انقلابی را که در سال ۱۳۵۷ همه مردم با هم آن را آغاز کرده بودند، محافظت و پاسداری از آن به گروه خاصی از مردم سپرده شده بود و دیگران با توجه به حضور این نیروها، پاسداری انقلاب را از خود ساقط می‌دیدند اما بعد از جریان هفتم تیر ملت انسجام بیشتری یافت و برگروه‌های حزب اللهی( که حتی تا آن لحظه در مقایسه با تک تک گروه‌های سیاسی بیشترین افراد را در اختیار داشتند) افراد خنثی و کناره‌گیر جامعه نیز افزوده شدند که دیگر حالت‌های گذشته را نداشتند و به نیروهای مومن وانقلابی تبدیل شدند.این روند بر وزن سیاسی نیروهای متعهد در نظام اسلامی تاثیر شگرفی گذاشت.

منبع: وبلاگ منتظران منجی


نسخه چاپی
دیدگاه‌ها