1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است
در ادامه گفت و گو با سیدعلیرضا بهشتی

پاسخ به پرسش‌هایی درباره واقعه عاشورا از منظر شهید بهشتی

با توجه به آنچه شهید بهشتی در این زمینه ‏نوشته و گفته است، شاید بتوانم بگویم این که جنبش اعتراضی حسینی در عین حفظ ‏صلابت و استواری، هیچگاه جهت کلی خود در فراهم ساختن زمینه برای ساخته شدن ‏انسان ها را از یاد نمی برد، یا به تعبیر دیگر، این که نهضت عاشورا، انسان محوری ‏خود را در هیچ یک از فراز و نشیب هایی که طی می کند فراموش نمی کند، آموزنده ‏ترین نکات مورد توجه اوست.

‏1-‏ ‏ واقعه عاشورا و حرکت امام حسین (ع) در دستگاه فکری شهید بهشتی از چه ‏جایگاهی برخوردار بود؟

‏-‏ امام حسین (ع) را از منظر شهید بهشتی از دو نظر می توان در نظر گرفت: اول این ‏که مانند همه امامان دیگر ما، پیشوا و الگویی است که هر کردار و گفتارش برای ما ‏راهنماست. او را بزرگ می داریم نه از آن جهت که نسبت نسبی با پیامبر (ص) دارد، ‏چرا که بسیاری این نسبت را داشته و دارند، بلکه از آن جهت که او را کامل ترین ‏دست پرورده مکتب انسان ساز اسلام در زمان خودش می دانیم. دوم، آن ویژگی از ‏امام حسین (ع) است که به لحاظ شرایط تاریخی که در آن زندگی می کرد برای ما ‏آموزنده است. در زمان او، روند تلبیس دنیاخواهی در لباس دینداری، به اوج خود می ‏رسد. حاصل سال ها حکومت معاویه، نهادینه شدن استفاده ابزاری از دین برای حفظ ‏قدرت سیاسی و نهادینه شدن بهره گیری از زر و زور و تزویر به شکل گسترده اش ‏است که در زمان حکومت یزید میوه داده است؛ حکومتی که دامنه تمامیت خواهی ‏اش، هیچ صدای مخالفی را تحمل نمی کرد و از کسانی که حکومت اسلامی زمان ‏خود را از جاده انقلاب پیامبر (ص) منحرف می دانستند می خواست یا رأی به ‏مشروعیت حاکمان بدهند و یا به کام مرگ بروند. جنبش اعتراضی حسین (ع) نماد ‏مقابله دو نوع اسلام است: اسلامی که به پیروی از پیامبر (ص) و انقلابش، برای ‏آزادی انسان از یوغ هرنوع بردگی در پرتو فرمانبری از خدای یگانه، و ایجاد جامعه ‏قسط و عدل تلاش می کند، و اسلامی که از انسان ها می خواهد برای معیشت دنیای ‏خود، تن به ذلت و خواری و فراموش کردن کرامت انسانی خویش بدهند. اسلام نوع ‏نخست، هیچ شکلی از اشکال ظلم را بر نمی تابد، در حالی که اسلام نوع دوم، با ‏توسل به فتاوی عالمان حکومتی، هر گونه ظلمی را مشروع جلوه می دهد. امام حسین ‏‏(ع)، نمادآزادیخواهی است و در این راه تا جایی پیش می رود که جان خویش را فدا ‏می کند تا فروغ مشعل آزادیخواهی خاموش نشود و این درسی است که برای همیشه ‏تاریخ می ماند، هر چند مصیبت هایی که آن روز بر او و خاندان پیامبر (ص) رفت، ‏دل هر انسان در هر زمان و مکانی که باشد به درد می آورد. ‏

‏2-‏ بزرگترین نکته ای که شهید بهشتی از امام حسین (ع) آموخته بودند چه بود و چگونه ‏در زندگی فردی و اجتماعی، به خصوص در دوران انقلاب، بکار می گرفتند؟

‏-‏ از شهید بهشتی دو اثر منتشر شده که مستقیما درباره انقلاب حسینی است: یکی ‏کتاب «بایدها و نبایدها» که به طور مفصل به تفسیر آیات امر به معروف و نهی از ‏منکر در قرآن می پردازد و مصادف است با ایام محرم و طی آن، این اصل مهم ‏اسلامی که ضامن سلامت جامعه اسلامی و راهنمای دیدبانی حکومت است تشریح ‏می گردد. دیگری، کتاب «مبارزه پیروز» که در چند جلسه در مرکز اسلامی هامبورگ ‏ایراد شده و به تحلیل تاریخی این حادثه تاریخی می پردازد. برای شهید بهشتی که ‏یک مصلح بود و دغدغه اصلاح جامعه پیرامونش، سراسر کارنامه سی ساله فعالیت ‏اجتماعی اش را پوشش می دهد، خط مشی انتخاب شده از سوی امام حسین (ع) در ‏راه اصلاح جامعه و نیز تاکتیک های هوشمندانه ای که اتخاذ کرده، به مثابه درس ‏های شیوه رهبری حرکت مصلحانه است. با توجه به آنچه شهید بهشتی در این زمینه ‏نوشته و گفته است، شاید بتوانم بگویم این که جنبش اعتراضی حسینی در عین حفظ ‏صلابت و استواری، هیچگاه جهت کلی خود در فراهم ساختن زمینه برای ساخته شدن ‏انسان ها را از یاد نمی برد، یا به تعبیر دیگر، این که نهضت عاشورا، انسان محوری ‏خود را در هیچ یک از فراز و نشیب هایی که طی می کند فراموش نمی کند، آموزنده ‏ترین نکات مورد توجه اوست. منش و روش شهید بهشتی در میدان اندیشه و عمل، ‏گواه بر این است که در پایبندی به این اصل مهم، تلاشی در خور تحسین کرده است.‏

‏3-‏ اخیرا نقل قولی از شما در قیس بوک و دیگر شبکه های اجتماعی در حال بازنشر ‏است که نقل به مضونش این است که شهید بهشتی هیچ وقت موافق عزاداری برای ‏امام حسین (ع) نبوده اند، آیا این نقل قول درست است؟

‏-‏ خیر. آنچه می گفتم این است که شهید بهشتی از این که در گرامیداشت شهادت امام ‏حسین (ع)، جهت گیری عزاداری ها از فهم فلسفه قیام امام دور افتاده و به مناسک ‏پرشور و احساسات اما خالی از آگاهی بخشی نسبت به اهداف نهضت کربلا محدود ‏شده است نگران بود و به همین جهت، نه خودشان به مجالس عزاداری رایج می ‏رفتند و نه ما را به چنین مجالسی می بردند. ایشان معمولا در خانه می ماندند و به ‏کارهای مطالعاتی خود می پرداختند. شهید بهشتی دل نگران غلبه مناسک دین بر ‏روح دین بود و تاریخ هم نشان می دهد که هرگاه در هر دینی این اتفاق افتاد، آن ‏دین کارایی خود به عنوان مکتب راهنمای عمل را از دست می دهد و بازیچه ‏دکانداری دین فروشان می شود. مگر در زمان خود امام حسین (ع) به غیر از این ‏بود؟ اصلا مگر امام قیام نکرد تا دین جدش را که به انحراف کشیده شده بود احیاء ‏کند؟ مگر امام در سخنان خود در منی که در ایام حج سال پیش از سال حرکت به ‏کربلا خطاب به صحابه و تابعین آنها را مورد سرزنش قرار نمی دهد که چرا منبرها را ‏به آخوندهای درباری واگذار کرده اید و در مقابل تحریف دین پیامبر (ص) سکوت ‏پیشه کرده اید؟ شهید بهشتی، در عین حال که از منتقدان می خواهد در برخورد با ‏عزاداری هایی که صرفا با شور درآمیخته اما از شعور تهی گشته روشی مناسب، ‏معتدل و سازنده در پیش گیرند، نسبت به این گونه عزاداری ها منتقد بود. در مورد ‏عزاداری هایی که دکانداری دینی بود، انتقادات شهید بهشتی صراحت بیشتری ‏داشت. باید مراقب بود که روح عزاداری ها با آگاهی بخشی نسبت به فلسفه نهضت ‏حسینی حفظ شود، وگرنه جولانگاه شیادان و جاهلانی می شود که حیاتشان در گرو ‏عوامفریبی است. خطر زمانی پیش می آید که سایه مرثیه خوانان کم اطلاع که ‏حاضرند برای بازارگرمی به هر وسیله ای متوسل شوند بر حضور عالمان آگاهی که ‏تنها با تکیه بر مستندات تاریخی تصدیق شده و با الهام از معارف قرآنی سخن می ‏گویند بر مجالس عزاداری سنگین تر شود.‏

‏4-گروهی از صاحب نظران معتقدند که نگاه برخی فعالان سیاسی صدر انقلاب 57 از جمله ‏شهید بهشتی به واقعه عاشورا یک نگاه سیاسی بوده است. این نگاه در مقابل نگاهی است که ‏عاشورا را یک حرکت عرفانی می داند. شهید بهشتی به عاشورا نگاهی عرفانی داشت یا ‏نگاهی سیاسی؟

‏-‏ من اظهار نظر صریحی در این مورد از ایشان ندیده ام، اما به یاد دارم که هر دو نظر ‏را قابل مطالعه و برای هر یک نقاط ضعف و قوتی بر می شمردند. توجه به یک نکته ‏مهم در دستگاه فکری شهید بهشتی ضروری است و آن این که او عرفان را در میدان ‏عمل متجلی می دید. شاید این بتواند به عنوان نقطه شروعی برای پاسخ یابی به این ‏سؤال باشد.‏


نسخه چاپی
دیدگاه‌ها