از دیدگاه شهید بهشتی کسانی که با آزادیهای انسانی و مشروع مخالفت میکنند، سراپای حساسیتی که نسبت به این آزادیها نشان میدهند مربوط به آزادی دیگران است اگر نه در مورد خود، اتفاقا برخوردی افراطگرایانه در مطالبه آزادی تا خشونتورزی بیحد و حساب نسبت به دیگران دارند
33سال از شهادت قافلهسالار و سیدالشهدای انقلاب اسلامی و یاران ارجمند ایشان میگذرد. در این مدت به نسبت طولانی غمها، شادیها و فراز و فرودهای بیشماری را تجربه کردهایم اما هر روز که میگذرد احساس نیاز به اندیشهها و افکار ارجمند شهید بهشتی و همینطور احساس نیاز به دنبالهروی از سیره عملی این مرد استثنایی تاریخ معاصر ایران افزایش پیدا میکند. در شرایط کنونی که جهان اسلام درگیر اندیشه بنیادگرا، خشونتآمیز و ضدتوسعهای امثال طالبان، گروهک تکفیری – سلفی «داعش» و «القاعده» شده است احساس نیاز به وجوه نظری و عملی شهید بهشتی از هر دوره تاریخی دیگری بیشتر احساس میشود. اندیشه بنیادگرا و خشنی که در جهان به بدترین شکل ممکن از اسلام دفاع میکند و جز ننگ و ناامیدی از دین خدا بذر دیگری نمیپاشد، در سطح نظری بر اساس سه مولفه استوار است. نگرشهای ایستا، انتزاعی و کوتهنگرانه بنیادگرایان اسلامی، مقبولیت اسلام را به مخاطره انداخته است. در چنین شرایطی، برای نجات اسلام از این فتنه عالمسوز، موثرترین راه بازگشت به نگرشها و ارزشها و اندیشههای افرادی چون آیتالله شهید دکتر بهشتی است. این نگرش ضداسلامی در مواجهه با اندیشه والای آزادی در اسلام و برای بیاعتنایی به آزادیهای مشروع و قانونی، مانند همه اسلاف خود در گوشه و کنار جهان معمولا با پنهانشدن پشت تمایلات دینی، تمایلات جنگافروزانه و ضداسلامی را پنهان میکند و به این ترتیب هم با بد دفاعکردن از ارزشهای والای انسانی- دینی، درباره آنها بذر تهدید میپراکند و هم بنیاد آزادی خداداد را از انسانها میگیرد. از دیدگاه «روششناختی» این رویکرد به برخورد مطلقانگارانه با مساله دانش و اطلاعات انسانها باز میگردد. بسیاری از بنیادگرایان وطنی نیز با همین توهم است که به جای برخورد انسانی و آزاداندیشانه با عقاید دیگران با تاکید بر منطق و استدلال قرآنی، اشتباهات خود را از این ناحیه مرتکب میشوند. یک نکته استثنایی و بسیار ظریف در این مساله وجود دارد که به نظر میرسد دقت ژرفاندیشانه شهید بهشتی به آن میتواند برای اسلام و ایران راهگشاییهای قابل اعتنایی داشته باشد. از دیدگاه شهید بهشتی کسانی که با آزادیهای انسانی و مشروع مخالفت میکنند.
سراپای حساسیتی که نسبت به این آزادیها نشان میدهند مربوط به آزادی دیگران است اگر نه در مورد خود، اتفاقا برخوردی افراطگرایانه در مطالبه آزادی تا خشونتورزی بیحد و حساب نسبت به دیگران دارند. در اینجا آیتالله شهید دکتر بهشتی مساله ظریف و نکته بسیار قابل تامل دیگری را نیز مطرح میکنند که میتواند برای برخورد فکری با اندیشه افراطگرایی در جهان اسلام بسیار موثر واقع شود. ایشان در کتاب ارجمند «بانکداری، ربا و مسایل مالی در اسلام»، هنگامی که به طور همزمان رویکردهای افراطی راستگرایانه و چپگرایانه را مورد نقد قرار میدهند، روی مساله بسیار مهم «تقدم عدالت بر آزادی» تاکید میورزند. از دیدگاه ایشان در غیاب عدالت، آزادی نیز معانی و کارکردهای مثبت خود را برای ارتقای کیفیت زندگی انسانها تا حدود زیادی از دست میدهد. از این زاویه است که آیتالله شهید دکتر بهشتی برای توفق آرمانهای اسلامی، همه مسلمانان را به نگرشهای پویا، فرارشتهای و دورنگری دعوت میکنند و یک مولفه اساسی این رویکرد، اهتمام به ترکیب خردمندانه «عدالت و آزادی» در عرصههای نظری و عملی است. به باور نگارنده، در برخورد با میراث بزرگ ایشان یعنی قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، مساله دقیقا به همین صورت است و عبارت ارزنده، ثمربخش و مشروع توجه نظری و عملی به قانون اساسی بهمثابه یک نظام حیات جمعی و مطالبه «اجرای قانون اساسی» نیز راهگشاییهای خود را از این زاویه بهتر نشان میدهد چراکه اصول اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زیستمحیطی قانون اساسی تنها در قالب یک نگرش سیستمی میتواند در سطح نظری سازگاری خود و در سطح عملی کارآمدی خود را به نمایش بگذارد. گمان اینجانب این است که برای ارایه مدل ثمربخش از اسلام در سطح نظر و هم بهعنوان یک نمونه امیدبخش برای جهان اسلام در حیطه عمل، بازگشت به بنیانهای روششناختی شهید بهشتی میتواند برای ایران نجاتبخش باشد. در عرصه عملی توصیه این است که عالمان راستین و اسلامشناسان دلسوز و علاقهمندان واقعی جمهوری اسلامی، تلاشهای موفق و منحصر به فرد آیتالله شهید دکتر بهشتی را در زمینه تقریب مذاهب اسلامی در بعد نظری و عملی در مرکز اسلامی هامبورگ، مورد توجه قرار دهند. به این صورت است که میتوانیم چشماندازهای امیدوارکننده برای جهان اسلام و برای قومیتها و مذاهب گوناگونی که زیر چتر ایران جمع شدهاند مهیا و زندگی باکیفیت عالی و آینده امیدبخشی را برای آنان رقم بزنیم.