در نگاه شهید بهشتی واكنشهای هیجانی هم مطابق با اسلام نیست و هم به نتایج متضاد تبدیل میشود. در نگاه آیتالله دكتر بهشتی هدف نقد هدایت است. نباید در نقد به روشی اقدام كرد كه هدف از یك بحث علمی را به ضد آن تبدیل كند
بیان نظریه جدید در علم و واكنش متخصصان به آن، از بدیهیترین اتفاقهای تاریخ علم و البته از مهمترین عوامل عمیقشدن نظریههای علمی است. این قاعده در تمام حوزههای اندیشه، یكنواخت عمل میكند و تفاوتی بین علوم دینی و غیردینی ندارد. در علوم دینی نیز نظریههای جدید دركلام، فلسفه، فقه، اصول و تفسیر مطرح شده است و عالمان اسلامی به دلیل اثرگذاری اندیشههای جدید بر باورها و اعمال دینی مردم، خود را موظف میدانستند اندیشههای جدید را نقد و بررسی كنند. همچنین در تاریخ علم روشهایی برای نقد و بررسی اندیشههای جدید كشف شده است. منطق ارسطویی یا منطق جدید از جمله این روشها هستند، ولی به تنهایی برای یك نقد تأثیرگذار كفایت نمیكند. روشهای عمومی دیگری با نام «تفكر نقدی» وجود دارد و لازم است «تفكر نقدی» در بررسی اندیشهها رعایت شود. رعایتنكردن این روشها، باعث واكنش مخالف یا همراهی بدون دلیل با اندیشههای جدید میشود.
از مهمترین اندیشههای مطرحشده در علوم و معارف اسلامی اندیشههای دكتر علی شریعتی است. در واکنش به نظریات شریعتی، یكی از استادان مدرسه علمیه منتظریه قم، در پایان درس «نهایه» خود، سه مسئله خاتمیت وحی و نقش انبیا، امامت و معاد را در نوشتههای دكتر علی شریعتی ذكر و آنها را خلاف اعتقادات اسلام و تشیع میداند.
او از سایر استادان مدرسه حقانی میخواهد در مخالفت با شریعتی به او كمك كنند. طلبههای جوان، برای درك درست یا نادرستی نقدها به استاد خود، شهید آیتالله دكتر بهشتی مراجعه میكنند. رعایت اصول و قواعد نقد باعث مخالفت شهید بهشتی با استاد مدرسه علمیه منتظریه میشود. شهید آیتالله دكتر بهشتی در اولین واكنش، اظهار نظر را به فرصت دیگری واگذار میكنند. به نظر ایشان شرط اول یك نقد علمی پرهیز از هیجان و آرامش در نقد و بررسی است: «یكی از اساسیترین بخشهای تعلیمی و تربیتی در همه جای دنیا، به ویژه در مؤسساتی كه بخواهد با روح اسلام اداره شود، همین تبادل نظر منطقی روشنگرِ سازنده بیجنجال است. در حقیقت آنچه من امروز با شما در میان مینهم عمل كردن به یكی دیگر از اصولی است كه همیشه با شما در میان میگذاشتم، خو بگیرید به اینكه آرام، منطقی و روشن سخن بگوید. منظورم از آرام سخنگفتن این است كه انسان همیشه مواظب حق باشد و حرف بزند، یعنی با تقوا سخن بگوید» (شریعتی جستوجوگری در مسیر شدن، ص ٣٧). در نگاه شهید بهشتی واكنشهای هیجانی هم مطابق با اسلام نیست و هم به نتایج متضاد تبدیل میشود. در نگاه آیتالله دكتر بهشتی هدف نقد هدایت است. نباید در نقد به روشی اقدام كرد كه هدف از یك بحث علمی را به ضد آن تبدیل كند. نكته دیگری كه شهید بهشتی در نقد افكار دیگران به آن توجه داشتند، طرح آن نظریه در بین متخصصان است. به ویژه مباحث مربوط به دین كه میتواند نتایج خطرناكی در پی داشته باشد: «بنده نه فقط در اینجا، بلكه هیچ وقت به این قبیل سؤالات دوستان و غیر دوستان پاسخ نخواهم داد. این مسئله اگر قابل بحث است در میان جمع رفقایی قابل بحث است كه از نظر بلوغ علمی و فكری، بهخصوص در مباحث فلسفه متعالیه و حكمت متعالیه از یكسو و مباحث كتاب و سنت از سوی دیگر به حدی رسیده باشند كه بتوانند از عهده بحث برآیند. رسیدگی به این نوع مسائل پیچیده، چه وقت جزء واجبات اولیه و نخستین یك مسلمان بوده كه ما حالا خودمان را موظف به طرح آنها بدانیم؟» (همان ص٤٧) «از مهمترین امور در تفكر نقدی این است كه ناقد مدعا یا دلیل شخص را به صورت دقیق توضیح دهد.» (تفكر نقدی، مصطفی ملكیان، ص٩). در درسهای مراجع تقلید، توضیح نظری كه قصد بررسی و نقد آن را دارند گاه چند روز طول میكشد. آیتالله دكتر بهشتی نیز درباره سخن دكتر شریعتی پنج احتمال میدهند و همه آن احتمالات را بررسی میكند. ایشان در ادامه نشان میدهد این احتمالها همسو با ختم نبوت است و دلیلی برای نادرستی سخن دكتر علی شریعتی نیست. از كارهای مهم در تفكر نقدی، بررسی علت مخالفت با یك اندیشه است. از نگاه شهید بهشتی باید علت مخالفت اندیشهها با یكدیگر مشخص شود. ممكن است دو فكر در مبانی و اصول پایه با هم اختلاف داشته باشند، در این صورت باید در مورد مبنا با یكدیگر گفتوگو كرد. ممكن است كسی مبانی خود را مسلم و یقینی بپذیرد و با توجه به مبانی خود حكم به ارتداد یا ابطال اندیشه بدهد. آیتالله دكتر بهشتی مخالفت حرفهای دكتر شریعتی با نظرات استاد محترمِ مخالف دكتر شریعتی را اختلاف مبانی میداند و خود آیتالله دكتر بهشتی نیز مبانی استاد محترم مخالف دكتر شریعتی را قبول ندارد: «اساسا باید توجه داشت كه اصیلترین جهت نیاز به وحی كه ركن برهان نبوت را تشكیل میدهد، این است كه عقل با همه تكاملش كافی نیست كه راه دقیق سعادت و آخرت را نشان بدهد. بنده اصلا در بحث نبوت این دلیل را نارسا و ضعیف اعلام كردم. ما بحث نبوت را به این شكل در قرآن سراغ نداریم؛ گرچه در سنت احیانا هست. باید سنت را بررسی كرد و دید استناد این سخن به صاحب سنت تا چه اندازه صحیح است» (شریعتی در مسیر شدن، ص٥٤). به همین دلیل آیتالله شهید بهشتی در نسبت ارتداد به مرحوم دكتر علی شریعتی میفرماید: «بنده از این عبارت این معنی ارتدادی انحرافی را نه قبلا فهمیده بودم و نه حالا میفهمم.» (همان، ص٥٠).
اعتماد- 7تیر 94