ازجمله ویژگیهای شهید بهشتی این بود که خودش را در لباس روحانیان محدود نمیدید، همانگونه که میگفت من هر طورشده حرف خودم را میزنم حتی شده روی سن سینما هم میروم و حرفم را میزنم. ایشان همیشه خودش را بهعنوان مربی معرفی میکرد و معتقد به ساختن کادر بود که این ویژگی جزء خصوصیات آیندهنگری اوست
زهرا سلیمانیاقدم/ محمدحسن اصغرنیا از جانبازان حادثه هفتتیر در حزب جمهوری اسلامی که به واسطه آن بهشتی و 72 تن از یارانش شهید شدند، هماکنون بهعنوان یکی از بازماندگان این حزب به فعالیتهای خود ادامه میدهد. وی که بنیاد «جهت» (جانبازان هفتتیر) را تشکیل داده علاوهبر فعالیت در راستای اهداف این بنیاد بهعنوان عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی نیز مشغول تدریس است. او در مصاحبه پیشرو با فرهیختگان به بیان اندیشهها و مصادیق آزادیخواهی و بنیادهای دموکراتخواهی شهید بهشتی در فعالیتها و رفتارهای سیاسی ایشان میپردازد.
***
مبنای اندیشه شهید بهشتی از چه باوری نشأت میگرفت که وی را همیشه بهعنوان یکی از آزاداندیشان انقلابی معرفی میکنند؟
شهید بهشتی یک انسان آزاده بود که خودش و تمام روش و منشش را در میدان فرهنگ اسلامی یافته بود و سعی میکرد در تمام این مراحل نخست خودش باشد و دوم جامعه را به سوی اندیشه و مدیریت افرادی که دارای اختیار هستند و راه و روششان را خودشان انتخاب میکنند، نه به صورت تقلیدی بلکه به صورت اکتسابی، جهت بدهد. او با وجود اینکه دروس جدید را خوانده بود درسهای قدیم حوزه علمیه را هم میخواند و نسبت به آنها اشراف داشت و بعد وارد دانشگاه شد؛ از اینرو هم دانشگاه را خوب میشناخت و هم حوزه را. البته منظور از دانشگاه، فضای دانشگاه قبل از انقلاب است. او شاگرد اول دوره دکتری در دانشگاه تهران شد.
از مصادیق آزاداندیشی وی بعد از انقلاب و فعالیتهای سیاسی ایشان بگویید و از تلاشهای ایشان برای بالابردن روحیه دموکرات داشتن وآزادیخواهی میان انقلابیون در تشکیلات دولتی که رو به شکلگیری بود.
بهعنوان مصداق فکری در آزاداندیشی ایشان میتوانید به کتابهای وی مراجعه کنید. یکی از کتابهای او به آزادی و مختار بودن انسان و بایدی این قضیه اختصاص دارد. از مصادیق آزاداندیشی و دموکرات بودن ایشان نیز میتوان به نحوه تشکیل حزب جمهوری اسلامی اشاره کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، 29 بهمن 57 وی به این خاطر که چهره دموکراتیک اسلام را ترویج بدهد اولین جامعه مدنی را به نام حزب جمهوری اسلامی تشکیل داد که دبیری کل آن را نیز برعهده گرفت. دموکرات بودن ایشان زمانی خودش را نشان داد که از همه عقاید، اندیشهها و گروهها برای این حزب عضوگیری کرد. هر حزبی اعضای شورای مرکزی دارد که توسط کنگره حزب انتخاب میشوند اما شهید بهشتی همان ابتدا از همه کسانی که ادعا داشتند آدمهای تشکیلاتی هستند یا خودشان را عالم میپنداشتند، دعوت به همکاری کرد که در شورای مرکزی حزب جمهوری دور هم جمع شوند. حاضران در این شورا از همه طیفی بودند. یعنی از شخصیتهایی مثل دکتر حسن آیت که از حزب زحمتکشان قبلی بود تا اعضای حزب ملل اسلامی مانند سیدکاظم موسویبجنوردی و شخصیتهایی که از اعضای هیات موتلفه بودند مانند آقای حبیبالله عسگراولادی. همچنین از اعضای جنبش مسلمانان مبارز شخصیتهایی حضور داشتند مانند دکتر حبیبالله پیمان و از دانشجویان نیز کسی مانند شهید حسن اجارهدار حضور داشت.
فکر میکنید این نوع آزادیخواهی و دموکرات بودن چه نتایجی را در ابعاد ساختاری نظام جمهوری اسلامی ایران داشته است و آیا این تاثیرات بعد از شهادت ایشان نیز همچنان ادامهدار بود؟
ازجمله ویژگیهای شهید بهشتی این بود که خودش را در لباس روحانیان محدود نمیدید، همانگونه که میگفت من هر طورشده حرف خودم را میزنم حتی شده روی سن سینما هم میروم و حرفم را میزنم. ایشان همیشه خودش را بهعنوان مربی معرفی میکرد و معتقد به ساختن کادر بود که این ویژگی جزء خصوصیات آیندهنگری اوست. وی وقتی حزب جمهوری اسلامی را هم تشکیل داد و بسیار پافشاری داشت که ما باید کادرسازی کنیم تا به مدیریت جامع دست یابیم. ایشان هر نهالی را که میکاشت سعی میکرد تا آنجایی که میتواند از آن مواظبت کند. مثلا وقتی به هامبورگ رفت مرکز اسلامیای در آنجا تاسیس کرد و هنگام بازگشت محمد مجتهدشبستری را جایگزین خود کرد. با تصمیم به بازگشت آقای مجتهدشبستری، من وقتی نظر ایشان را درباره جایگزین بعدی پرسیدم ایشان گفت من رفته بودم به اردکان یزد و فرزند ارشد آیتالله خاتمی را بسیار مناسب دیدم و ایشان را انتخاب کردم. بعد میبینیم که ایشان به جای مجتهدشبستری به هامبورگ رفت. این مساله نشان میدهد که ایشان از نهالی که کاشته بود با دقت بسیاری مراقبت میکرد. ایشان گرچه عمر کوتاهی داشت و فقط 53 سال عمر کرد اما فعالیتهای مهمی داشت که نشاندهنده با برنامه بودن ایشان بود. مثل تشکیل جامعه روحانیت مبارز قبل از انقلاب و بهعنوان رئیس قوه قضائیه معمار قوه قضائیه بعد از انقلاب. او با همراهی چهار نفر از همفکران خودش مثل آیتالله موسویاردبیلی، آیتالله هاشمیرفسنجانی و حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای و آیتالله شهید دکتر محمد باهنر پایهگذار حزب جمهوری اسلامی شدند.