1. Skip to Main Menu
  2. Skip to Content
  3. Skip to Footer
سایت "بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی" تنها منبع رسمی اخبار و آثار شهید بهشتی است
گفت وگوی شفقنا با دکتر فرشاد مومنی

نادیده گرفتن علم و عقل، مخالفت با توسعه عادلانه است/ نباید از عدل اخلاقی غفلت کنیم

مومنی با اشاره به تعبیری از شهید بهشتی که «عدل، وجوه بیشماری دارد، ولی زیربنای همه انواع عدالت ها عدل اخلاقی است» بیان کرد: چقدر خوب می شد که ما می توانستیم روی این مساله تمرکز کنیم. آنهایی که شعار عدالت می دهند، اما بی اخلاقی می کنند، به مردم دروغ می گویند، به انسان ها هتاکی می کنند و غیر خودی ها را  تحقیر می کنند ازدیدگاه شهید بهشتی صلاحیت و توانایی برپایی عدالت ندارند

دکتر فرشاد مومنی که در این سال ها همواره بر لزوم بازگشت به اندیشه های شهید بهشتی تاکید داشته است، در آستانه سالروز واقعه هفتم تیرماه و ترور اتاق فکر انقلاب که آیت الله دکتر بهشتی را از ایران گرفت، به ذکر لوازم کلیدی برای جامعه عدالتخواه از دیدگاه شهیدبهشتی پرداخت و گفت: آنهایی که شعار عدالت می دهند، اما بی اخلاقی می کنند، به مردم دروغ می گویند، به انسان ها هتاکی می کنند و غیر خودی ها را  تحقیر می کنند از دیدگاه شهید بهشتی صلاحیت و توانایی برپایی عدالت ندارند. نباید از عدل اخلاقی غفلت کنیم. من تردید ندارم که از طریق بازگشت به اندیشه های شهید بهشتی می توانیم چشم اندازهای بسیار روشن تر و امیدوارکننده تری را برای کشورمان در نظر بگیریم.

دکتر فرشاد مومنی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا با اشاره به حادثه هفتم تیر و انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی اظهار کرد: یکی از پرسش های بسیار مهم که در ایام هفتم تیر به ذهن خطور می کند، این است که مناسبترین روش برای ادای دین به روح بزرگ آیت الله شهید دکتر بهشتی چیست؟ برداشت شخصی من این است که مناسبترین راه، معرفی بنیان های فکری و اندیشه ایست که از سیدمحمد بهشتی، سید الشهدای انقلاب اسلامی را ساخت. باید نشان داد که همه پس افتادگی ها، ناهنجاری ها و بحران های کوچک و بزرگ اقتصادی اجتماعی و حتی اخلاقی موجود در کشور، ریشه در برخورد سهل انگارانه با بنیان های اندیشه ای شهید بهشتی دارد و با عدول از آن اصول و موازین در مسیری قرار گرفته ایم که رانت و ربا و فساد، کانون قابل توجهی از مناسبات اقتصادی و اجتماعی کشور شده است.

mo7

باید یک بازخوانی عمیق از آثار و اندیشه های شهید بهشتی در دستور کار قرار بگیرد

او ادامه داد: اگر چنین شود، می توان به طور اصولی یک راه حل بنیادی برای رفتن به سمت بهبود وضعیت ارائه کرد؛ مضمون آن راه حل هم این است که یک بازخوانی عمیق از آثار و اندیشه های شهید بهشتی در دستور کار قرار بگیرد. شاید مناسبترین نقطه عزیمت در این مسیر، نگاه به اندیشه های شهید بهشتی از زاویه آرمان عدالت اجتماعی در اسلام است. پرداختن به این مساله چند وجه اهمیت برجسته دارد. یکی از آنها این است که در دوره سال های 1384 تا 1392 در عین حال که شعار محوری دولت وقت، عدالت اجتماعی بود، به بی سابقه ترین شکل مشاهده شده از عدالت بد دفاع شد.

این اقتصاددان تصریح کرد: چون آنها نتوانستند در چارچوب اسلوب فکری آیت الله شهید دکتر بهشتی که به بهترین شکل در اصول اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قانون اساسی منعکس شده است، برنامه ای برای برپایی عدالت عرضه کنند، در مسیری قرار گرفتند که به بدترین شکل ممکن از عدالت دفاع کردند. همه کمابیش می دانیم که بد دفاع کردن بسیار مخرب تر از خوب حمله کردن است؛ ای کاش دولت قبلی به جای بد دفاع کردن از عدالت، همانطور که در عمل نشان داد، به عدالت حمله می کرد. به طور قطع در آن صورت اوضاع و احوال کنونی ایران بهتر می شد.

گویی دولت می ترسد درباره عدالت حرف بزند

او در توضیح نکته حایز اهمیت دیگر اظهار کرد: با همه احترامی که برای دولت جدید قایلیم و با همه سپاسی که از تلاش های تنش زدایانه آنها داریم، در عین حال این انتقاد بزرگ و اساسی به آنها وارد است که مطلقا درباره عدالت سخنی بر زبان جاری نمی کنند. در صورت حمل بر صحت کردن این رفتار می توان این گونه تفسیر کرد که آنها به دلیل مشاهده اینکه در دوره قبل  به طرز غیرمتعارفی از عدالت بد دفاع شده است، گویی می ترسند درباره عدالت صحبت کنند.

مومنی با بیان اینکه به طور منطقی چون دولت درباره عدالت صحبتی نمی کند، به صورت اجرایی عملیاتی هم کاری در زمینه عدالت به صورت سیستمی و مبتنی بر برنامه عرضه نمی کند، گفت: به این طریق از مساله بسیار اساسی مشارکت فعال مردم در برپایی عدالت هم محروم می مانند. به نظر می رسد که این انفعال هر چند ریشه در سیاست های مخرب و نادرست دولت قبلی داشته باشد، اما این موضوع چیزی از خطرات غفلت از عدالت اجتماعی را کم نمی کند.

دولت بجای غفلت از عدالت، طریقه خوب دفاع کردن از آن را در دستور کار قرار دهد

او افزود: با توجه به اینکه شخصا از ارادت و آشنایی رییس جمهور محترم با سطح صلاحیت های اندیشه ای آیت الله شهید دکتر بهشتی آگاهی دارم، امیدوارم که هم ایشان و هم همکارانشان این را به عنوان هدیه ای از جانب من تلقی کنند که به جای برخورد انفعالی، نادیده گرفتن مساله عدالت و اتخاذ جهت گیری ها و سیاست های موضعی کم ثمر  و بی ثمر در این زمینه روی این مساله تمرکزی اصولی کنند و بجای غفلت از عدالت، طریقه خوب دفاع کردن از آن را در دستور کار قرار دهند. این روش هم برای خود آنها حیثیث ایجاد خواهد کرد، هم هزینه های نظام ملی را کاهش خواهد داد و هم می تواند به شرحی که در اقوال معصومین ذکر شده است، منشا برکات بسیار بزرگ برای جامعه ما باشند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: تا آنجایی که شخصا در آثار شهید بهشتی در این زمینه مرور کرده ام و از این زاویه فکر می کنم بازگشت به اندیشه های شهید بهشتی در شرایط کنونی می تواند برای ایران بسیار ثمربخش باشد، بحثم را آغاز می کنم. آیت الله شهید دکتر بهشتی در نظریه عدالت خود روی مجموعه ای از مسایل، متمرکز شده اند که هر کدام از آنها کانون های اصلی گرفتاری های نظام جمهوری اسلامی است و شاید در هیچ دوره ای به اندازه شرایط کنونی بازگشت به اندیشه های شهید بهشتی برای کشورمان ثمربخش نباشد.

او با بیان اینکه اولین مساله این است که شهید بهشتی جایگاهی بسیار رفیع و منحصر به فرد را برای کار و عمل در برابر حرف زدن و مطالبی را بر روی زبان جاری کردن قایل هستند، گفت: اکنون زمان آن نیست که به صورت مفصل و بایسته در این زمینه صحبت کنم، اما در نهایت اجمال، ایشان براساس درکی که از اسلام دارند، بر این باور هستند که در هر عرصه ای سهم عمل به آنچه اسلام ارائه کرده، بالغ بر 90درصد و سهم تبلیغ زبانی کمتر از ده درصد است. بویژه این مساله را به شکل خارق العاده و منحصربه فردی در کتاب جاودانه «بایدها و نبایدها از دیدگاه قرآن» به بحث گذاشته اند.

مومنی ادامه داد: در زمان مراجعه به این کتاب، به غیر از آگاه شدن از جایگاه رفیعی که عمل در اندیشه اسلامی عدالت دارد، بسیاری از اشکالاتی که در شیوه حکومتداری ما وجود دارد را هم به وضوح می توان شناسایی کرد و برای حل و فصل و برطرف کردن آنها راه باز نمود. ایشان در کتاب بایدها و بنایدها که موضوع محوری آن، امر به معروف و نهی از منکر است، به طور مکرر تصریح می کنند که بیش از 90 درصد ماجرای امر به معروف و نهی از منکر وابسته به عمل آمران و ناهیان است و کمتر از ده درصد آن به وجه زبانی مساله برمی گردد.

بهترین تبلیغ برای اسلام، ساختن یک جامعه نمونه مبتنی بر موازین اسلامی است

او با بیان اینکه با مراجعه به نظریه عدالت شهید بهشتی مشاهده می شود ایشان بر این باور هستند که هم در دنیا و هم در آخرت، رفاه و بهبود کیفیت زندگی و دستیابی به بهشت جاودان به بها داده می شود و نه بهانه، گفت: ایشان بهای آن را هم عمل انسان ها می دانند. نکته دیگری که ایشان از این زوایه به طرز خارق العاده ای در آثار خود شرح کرده اند، این است که حتی قیامت را هم تجلی گاه عمل انسان ها معرفی می کنند. به این معنا که گفته می شود آنچه در قیامت به میزان گذاشته می شود، عمل انسان هاست. به همین خاطر هم هست که گفته می شود نظام تبلیغاتی یک جامعه اسلامی هم باید براساس این باور شکل بگیرد که بهترین تبلیغ برای اسلام، ساختن یک جامعه نمونه مبتنی بر موازین اسلامی است، وگرنه ما حرف بزنیم و در عمل کارهای دیگری انجام دهیم، برای اسلام بیش از آنکه جنبه تبلیغ داشته باشد، جنبه ضد تبلیغی دارد.

این استاد دانشگاه با اشاره به رفتارهای دولت قبلی از این زاویه خاطرنشان کرد: دولت پیشین در تریبون های بین المللی که در اختیار داشتند، نکته های اخلاقی و دینی جذابی را مطرح می کردند، اما چون در عمل، کار را در مسیری انداخته بودند که رانت و ربا و فساد مسلط شده بود و  در بعضی از سال های آن دوره، ایران تا حدود شصت رتبه سقوط به سمت فاسدترین کشورهای دنیا را تجربه کرده بود، طبیعتا کسی آن حرف های زیبا را جدی نمی گرفت. اگر نگوییم که حتی بعضی ها به سخره می کرفتند که اگر شما این مطالب را می دانید، ابتدا خود عمل کنید، تا ما بعد از دیدن عمل شما، بتوانیم بر حرف هایتان حساب کنیم.

او ادامه داد: از این زوایه در نظریه عدالت آیت الله شهید دکتر بهشتی یک در هم تنیدگی تمام عیار بین نظریه عدالت با نظریه ربا و بین نظریه عدالت با نظریه مالکیت وجود دارد. انشاالله اگر فرصتی شد و در آینده خواستیم به شکل مبسوط تر در این زمینه مطلبی منتشر کنیم، در آنجا به تفصیل توضیح خواهم داد که برخورد ایشان با مساله ربا از این زوایه، در هم تنیدگی تنگاتنگی با مساله عدالت دارد. به همین خاطر است که در نظریه ربای شهید بهشتی سخت گیرانه ترین برخوردها با حیله های شرعی می شود. مساله اساسی هم در آنجا این است که شهید بهشتنی بیش از آنکه به شکل و ظاهر مساله ربا اهمیت بدهند، به مساله منطق رفتاری و فلسفه حرمت ربا توجه می کنند. در آن چارچوب ایشان بر این باور هستند که بنیادی ترین فلسفه ربا، نفی مفت خوارگی و برخورداری های غیر مبتنی بر صلاحیت های افراد و گروه ها به هر شکل قابل تصور است.

دکتر فرشاد مومنی با بیان اینکه این رویکرد آیت الله شهید دکتر بهشتی به مساله ربا را با عنوان «نظریه تعمیم یافته ربا» صورت بندی مفهومی کرده است، گفت: به این معنا که وقتی در دیدگاه شهید بهشتی، اصل بنیادی تناسب میان برخورداری ها و صلاحیت ها مخدوش می شود، به هر شکلی که این خدشه وارد شده باشد، حکم ربا دارد. به این ترتیب ایشان می فرمایند که یک شکل این رباخواری، زیاده خواهی های دلال ها و سوداگرهاست. از نظر ایشان اصل واسطه گری در فعالیت اقتصادی یک پدیده پذیرفته شده و ضروری است، اما برخورداری دلال ها و واسطه ها باید متناسب با سطح صلاحیت های فکری و تجربی و میزان زحمتی باشد که آنها کشیده اند؛ هر قدر که واسطه ها فراتر از آن برخوردار می شوند، از نظر شهید بهشتی حکم ربا دارد.

او تصریح کرد: ایشان در کتاب بسیار ارزشمند و منحصر به فرد «بانکداری، ربا و مسایل مالی در اسلام» به صورت دقیق با جزییات ساز و کارهای طراحی یک سیستم اقتصادی که سهم منطقی دلال ها و واسطه ها را مشخص و در برابر زیاده خواهی های آنها موضع گیری کند را توضیح داده اند. نکته دیگر این است که از نظر ایشان مفت خوارگی حتی اگر در بازار سرمایه هم اتفاق بیفتد، یعنی اگر کسانی به قصد سفته بازی و سوداگری وارد بازار سرمایه شوند، عایدات سفته بازانه حاصل از سفته بازی در بازار سرمایه هم حکم ربا را دارد.

این پژوهشگر اقتصادی ادامه داد: ایشان حتی معتقدند هر نیروی کاری -کارگر، کارمند، موقتی و دایمی- اگر در چارچوب آن قراردادی که بسته است، مسوولیت های خود را انجام ندهد و از زیر کار فرار کند و مسوولیت های خود را نادیده بگیرد، از دیدگاه شهید بهشتی از مزد دریافتی این فرد تنها آن بخشی حلال است که در چارچوب قرارداد، آن مسوولیت ها را انجام داده است. اگر فراتر از آن پرداختی به او شده باشد و ایشان هم با اینکه خود می داند از زیر کار طفره رفته است، آن پول را دریافت کند، مازاد آن از نظر شهید بهشتی حکم ربا دارد.

او با اشاره به سیطره  آموزه عدالت بر طرز نگاهی که شهید بهشتی به مساله ربا دارند، اظهار کرد: باعث تاسف بسیار است که در شرایط کنونی اقتصاد ایران، یکی از بزرگترین موانع توسعه در ایران این است که تجارت پول، موتور اصلی خلق ارزش افزوده شده است، یعنی آنچه که از دیدگاه اسلامی مذموم ترین شریط قابل تصور برای یک نظام اقتصای به شمار می رود. اگر به اندیشه های شهید بهشتی بازگردیم، این مطلب که کدام اشتباهات فاحش سیاست گذاری باعث شده است که تولید و سرمایه گذاری تولیدی در ایران کنونی، کمترین جاذبه ها و رانت، ربا و فساد بیشترین جاذبه ها را دارند ریشه یابی کنیم و با تکیه بر آن مطالعه آسیب شناختی کانون های اصلی رانت و ربا و فساد را ببندیم، می توانم شاهد شکوفایی و بالندگی تولید، گسترش اشتغال مولد، ارتقا کیفیت زندگی ایرانیان و افزایش توان رقابت اقتصاد ملی باشیم.

مومنی با بیان اینکه شاید در حال حاضر دور از دسترس به نظر برسد، اما در همین تاریخ جمهوری اسلامی می توان دوره هایی را در این راستا سراغ گرفت، گفت: دوره هایی مثل سال های جنگ که به اعتبار دلبستگی و پایبندی عملی بیشتر به آموزه عدالت از دیدگاه شهید بهشتی، شرایطی را تجربه کرده ایم که سهم رباخواری در اقتصاد ایران به نزدیک صفر رسیده بوده است. اگربخواهیم به زبان عدد و رقم صحبت کنیم، براساس گزارش های رسمی بانک مرکزی، 54 درصد کل سپرده هایی که در دوره جنگ در اختیار سیستم بانکی بوده است، سهمی معادل صفر در هزینه های تولیدکنندگان داشته است و بار هزینه های این بالغ بر نیمی از سپرده ها برای کل اقتصاد ملی هم صفر بوده است.

او با تاکید بر اینکه این مساله خواب و خیال نیست، اظهار کرد: مساله عبارت است از یک نگرش عالمانه مبتنی بر اسلوب روش شناختی شهید بهشتی، یک اراده صادقانه برای عمل بر اساس آموزه های اسلامی و یک سازماندهی مناسب برای حرکت به آن سمت است. به این دلیل که ما در عمل شاهد بودیم که بخش بزرگی از این مساله اتفاق افتاده است، می توان امیدوار بود که بازگشت به اندیشه های شهید بهشتی علاوه بر اینکه روشنگری های نظری خارق العاده دارد، دست آوردهای عملی خارق العاده ای هم برای ما به همراه دارد.

بازگشت به نظریه مالکیت شهید بهشتی هم کمک بسیاری به اقتصاد ایران خواهد بود

این استاد دانشگاه با بیان اینکه دقیقا با همین اسلوب که گفته شد، بازگشت به نظریه مالکیت شهید بهشتی هم می تواند به ما بسیار کمک کند، گفت: از این زاویه غفلت های بزرگی در نظام سیاستگذاری ایران اتفاق افتاده است. نظریه عدالت در دیدگاه شهید بهشتی از پنج کانال با نظریه مالکیت گره می خورد. ایشان در کتاب بسیار ارزشمند «اقتصاد اسلامی» این موارد را با جزییات توضیح داده اند و من تنها عناوین آنها را مطرح می کنم. امیدوارم که بتوان این موارد را به شکل مبسوط در اختیار علاقه مندان به اسلام و ایران قرار دهیم. تعدادی از این کانال ها عبارتند از مسوولیت تعیین نقش و سهم انسان از خلق ارزش افزوده، مسوولیت تعیین سهم هر نسل از مواهب خدادای موجود، تعیین ارزش مبادله و مساله قیمتگذاری.

او یکی از گرفتاری های بزرگ در اقتصاد سیاسی کنونی ایران را یک متغیر برونزا نبودن قیمت برای بازیگران اقتصادی دانست و افزود: بازیگران ما براساس ساخت سلسله مراتبی قدرت و سهمی که در بازار دارند، خود قادر هستند که راسا نقش قیمت گذاری را بر عهده بگیرند و چون بخش بزرگی از آنها هم فعالیت های غیر مولد دارند، این گونه در حال تخریب ریشه های توان اقتصادی ایران هستند. اگر ما هم به اسلوبی که شهید بهشتی در کتاب اقتصاد اسلامی در این زمینه مطرح کرده اند برگردیم، می توانیم به سادگی اقتصاد ایران را نجات دهیم. این به سادگی به معنای وضوح و قابل دفاع بودن علمی نظریه مالکیت ایشان است. گرچه گروه های پرنفوذ رانت جو، رباخوار و فاسد در یک اقتصاد سیاسی رانتی که قدرت چانه زنی بسیار بالایی دارند، به طور یقین در برابر اقدامات اصلاحی مبتنی بر اسلام حقیقی مقابله خواهند کرد.

رانت خواران، رباخواران، فاسدها و غیر مولدها دست بالای اقتصاد ایران را دارند

مومنی با بیان اینکه از اهرم آگاهی بخشی به مردم و پایبندی عملی قوای سه گانه به موازین اسلامی می توان استفاده کرد، گفت: تا این اهرم ها مهیا نباشد، نمی توان با آن گروه ها مبارزه کرد. کمااینکه تاکنون هم تلاش های کوچک و بزرگی که قوای سه گانه برای برپایی عدالت کرده اند، ثمربخشی بسیار اندک داشته است. واقعیت این است که عامه مردم و مولدها دست بالا را در اقتصاد ایران ندارند، بلکه رانت خواران، رباخواران، فاسدها و در کل غیر مولد ها دست بالای اقتصاد ایران را دارند.

او در توضیح مولفه پنجمی که شهید بهشتی در راستای پیوندهای موجود بین نظریه عدالت و مالکیت مطرح کرده اند، گفت: این مولفه، مساله بسیار سرنوشت ساز عدالت در مصرف است. آنچه که متاسفانه از شروع برنامه فاجعه بار تعدیل ساختاری تا امروز برای ایران فاجعه های بزرگ و عقب گردهای بسیار پرهزینه ایجاد کرده است. بالاخره به تعبیر ایشان با لحاظ کردن پویایی های مراحل تاریخی، مساله تعیین سهم کار و سرمایه در فرایند خلق ارزش افزوده هم یک رکن بسیار مهم دیگر از ین ماجراست.

مومنی توسعه عادلانه را با توسعه پایدار یکی دانست و افزود: نیروی محرکه اصلی پایداری، عدالت است و یکی از دلایلی که توسعه عادلانه امروز در دنیا تا این اندازه مورد توجه قرار گرفته، به این خاطر است که پایداری فقط براساس مناسبات عادلانه امکانپذیر است. به همین خاطر هم درکی که از توسعه پایدار وجود داشت که ابتدا صرفا بر ملاحظات محیط زیستی متمرکز بود، امروز جای خود را به پایداری اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در کنار پایداری محیط زیستی قرار داده است.

از دید شهید بهشتی آزاداندیشی اسلامی از مهمترین لوازم برای نیل به توسعه عادلانه است

او ادامه داد: یکی از مهمترین لوازم از دیدگاه شهید بهشتی برای نیل به توسعه عادلانه، پدیده ایست که ایشان آزاداندیشی اسلامی به مثابه زیربنای جهانی بودن دعوت به اسلام مطرح می کنند. این ایده را ایشان در کتاب بسیار ارزشمند و منحصر به فرد «حق و باطل از دیدگاه قرآن» مطرح کرده اند. ایشان به طور مثال از طریق بازگشت به سوره اعراف، آیه 158 که از قول نبی مکرم به صراحت این ایده را مطرح کرده اند که مخاطب پیام قرآن، مطلق ناس هستند یعنی همه انسان ها در همه زمان ها و همه مکان ها. شهید بهشتی می فرمایند که این مساله لوازمی دارد و باید آن لوازم را فراهم کرد.

در نگاه بهشتی نادیده گرفتن علم و عقل، مخالفت با عدالت و توسعه عادلانه است

مومنی با بیان اینکه ایشان یکی از آن لوازم را آزاداندیشی اسلامی مطرح می کنند، گفت: ایشان در چارچوب این آزاداندیشی اسلامی تصریح می کنند که راه قرآن، راه مبتنی بر علم و عقل است، بنابراین از دیدگاه شهید بهشتی تحت هر عنوانی وقتی که علم و عقل نادیده گرفته می شود، این یک نوع مخالفت با عدالت و توسعه عادلانه است.

او تصریح کرد: نکته بسیار مهم دیگری که از دیدگاه شهید بهشتی در این زمینه مطرح است و در همان کادر آزاداندیشی اسلام قرار می گیرد، در کتاب ارزشمند «نقش آزادی در تربیت کودکان» انعکاس دارد. در صفحه 15 این کتاب، ایشان این عبارت را به کار برده اند که به گمان من می تواند زرین ترین قسمت های افتخارآمیز اندیشه اسلامی در دوران معاصر باشد. عبارت این است که «نقش خدا به عنوان مبدأ هستی و آفریدگار فعال لما یرید، نقش پیامبران به عنوان رهبران و راهنمایان امت، نقش امام به عنوان زمامدار و مسوول امت و مدیر جامعه نقشی است که باید به آزادی انسان لطمه وارد نیاورد. اگر این نقش ها بخواهد به آزادی انسان لطمه وارد بیاورد، برخلاف مشیت خدا عمل شده است».

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در ماه های گذشته مجادله سیاست زده ای در ایران شکل گرفت که کسی حق دارد کسی را به زور به سمت بهشت ببرد یا خیر، گفت: موضع گیری بسیار صریح آیت الله شهید دکتر بهشتی در این عبارت قابل مشاهده است و کاش مردم ما این توفیق را پیدا می کردند که این کتاب ارزشمند را یکبار با دقت بخوانند، تا ببینند که در هم تنیدگی تمام عیار میان عدالت و آزادی در اسلام راستین که در اندیشه های شهید بهشتی متجلی است، به چه شکل و صورت زیبایی عرضه شده و چگونه می تواند مایه بازگرداندن همه آنهایی که از جمهوری اسلامی دلسرد شده اند، به اسلام و خوش بین کردن آنها به آینده ایران باشد.

برای نیل به توسعه عادلانه فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع باید بر علم و عقل مبتنی باشند

او تاکید کرد: یکی از آن متغیرهای کلیدی به عنوان لوازم گرایش به توسعه عادلانه این است که فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع بر علم و عقل مبتنی باشند، مناسبات میان دولت با مردم، مردم با دولت و مردم با مردم هم براساس آزادی مبتنی بر علم و عقل استوار شده باشد.

مومنی با بیان اینکه نکته بسیار خارق العاده دیگری که در این زمینه وجود دارد که می تواند برای امروز ایران بسیار آموزنده باشد، گفت: ما در شرایط کنونی شاهد این هستیم که رانت، ربا و فساد در اقتصاد ما بیداد می کند. از دیدگاه شهید بهشتی این مساله از دو زاویه قابلیت استفاده و صورت بندی دارد. یک زاویه این است که ما چون از موازین عادلانه فاصله گرفته ایم و آزادی های مصرح در قانون اساسی را به نحو بایسته مورد توجه قرار نداده ایم، دچار رانت و ربا و فساد شدیم و یک زاویه دیگر نیز این است که در عرصه سیاستگذاری، لوازم غیر اقتصادی حل و فصل کردن رانت، ربا و فساد از لوازم اقتصادی آن به شدت مهم تر و سرنوشت سازتر هست.

مخالفان با مشارکت مردم در سیاست و اقتصاد، دشمنان عدالت و آزادی هستند

او ادامه داد: به این دلیل که شهید بهشتی به شدت مقید به قرآن محوری در استنباط اسلامی از مسایل بوده اند، با استناد به آیه شریفه ای در سوره حدید که بحث فلسفه بعثت انبیا را بر پایه عدالت مطرح می کند -منتها با این قید که باید لیقوم الناس بالقسط باشد- برای مساله مشارکت از ناحیه مردم چه در بازار سیاست و چه در بازار اقتصاد، سهمی خارق العاده قایل هستند. این نکته بسیار کلیدی دیگر در زمینه نظریه عدالت شهید بهشتی است، بنابراین از این دیدگاه کسانی که با مشارکت واقعی و معنی دار مردم در بازار سیاست و اقتصاد مخالفت یا در این مسیر کارشکنی می کنند، دشمنان عدالت و دشمنان آزادی هستند.

دولت باید راه را برای اشتغال مولد باز کند

مومنی تصریح کرد: اگر شهید بهشتی، امروز را رویت می کردند که بر اساس گزارش های رسمی، سیاست های غلط و مخرب تعدیل ساختاری و شوک درمانی، شرایطی را به اقتصاد ایران تحمیل کرده که بیش از شصت درصد جمعیت فعال ایران با دلایل موجه و ناموجه هیچ نقشی در تولید ملی ندارند، از این زاویه بسیار آشکار و ساده توضیح می دادند که معلوم است در جامعه ای که این گونه خود را از مشارکت فعال شهروندان خود محروم کند، باید بحران وجود داشه باشد و اگر بحران وجود نمی داشت، باید تعجب می کردیم. این به طریق اولی در بردارنده راه حل ایجابی هم هست. به این معنا که دولت باید برخورد سهل انگارانه خود با مساله اشتغال مولد را به صورت اصولی مورد انتقاد قرار دهد و راه را برای اشتغال مولد باز کند. بحث های فنی جدی در این زمینه وجود دارد که در صحبت های قبلی ام در حد توان گوشه هایی از آنها را مطرح کرده ام.

او یکی دیگر از لوازم کلیدی برای جامعه عدالتخواه از دیدگاه شهیدبهشتی را شفاف سازی فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع دانست و افزود: ایشان حداقل پنج بار در کتاب ارزشمند «بانکداری، ربا و قوانین مالی اسلام» این مساله را مطرح می نند که می فرمایند عدم شفافیت را به مثابه مشخصه کلیدی سیستم های ربوی و ظالمانه در نظر بگیرید. از ین نظر می توان ژرف اندیشی شهید بهشتی را مشاهده کرد که با الهام از قرآن و سیره پیامبر گرامی و ائمه(ع) چگونه توانسته اند به صورت روشمند و مبتنی بر یک اصول روش شناختی دقیقا دست روی کانون های اصلی ماجرا بگذارند و این برای ما امیدبخش است. به این معنا که اگر واقعا اراده ای برای توسعه عادلانه و بر پایی سراپرده جامعه ای عادلانه را در دستور کار قرار دهد، کانون های اصلی تمرکز مشخص است.

این اقتصاددان با بیان اینکه مولفه دیگری که شهید بهشتی به شدت روی آن تاکید دارند، مساله «در هم تنیدگی سمت گیری های معطوف به عدالت با موضوع کارآیی و بهره وری» است، گفت:  یکی از رویه های به شدت منحط در زمینه بد دفاع کردن از عدالت اجتماعی در دولت قبلی این بود که آنها می خواستند از طریق سفله پروری و اعانه پردازی عدالت برقرار کنند. از دیدگاه شهید بهشتی، اشتغال کامل مولد و مبتنی بر کارایی و بهره وری راه برپایی عدالت است، نه دعوت به کار نکردن و برخودار شدن و محروم کردن جامعه از استعدادهای سرشار انسانی آن سرزمین.

او با اشاره به تعبیری از شهید بهشتی که «عدل، وجوه بیشماری دارد، ولی زیربنای همه انواع عدالت ها عدل اخلاقی است» بیان کرد: چقدر خوب می شد که ما می توانستیم روی این مساله تمرکز کنیم. آنهایی که شعار عدالت می دهند، اما بی اخلاقی می کنند، به مردم دروغ می گویند، به انسان ها هتاکی می کنند و غیر خودی ها را  تحقیر می کنند ازدیدگاه شهید بهشتی صلاحیت و توانایی برپایی عدالت ندارند. این هم یک متر و معیار خارق العاده است برای همه کسانی که در ایران و هر نقطه ای از جهان بخواهند به سمت عدالت اجتماعی حرکت کنند.

نباید از عدل اخلاقی غفلت کنیم

مومنی با تاکید بر اینکه نباید از عدل اخلاقی غفلت کنیم، گفت: هر کس بخواهد واقعا صادقانه در این مسیر گام بردارد، گام اول این است که ابتدا خود را به خلقیات اخلاقی مورد تاکید اسلام آراسته کند. از دروغگویی و ظلم به دیگران و دزدی و تعرض به حقوق مالکیت دیگران پرهیز کند. سخت تاکید می کنم که این مساله فقط بر زبان جاری کردن نیست، با ضریب اهمیت بالای نود درصد از دیدگاه شهید بهشتی این حسنات اخلاقی باید در عمل افراد متجلی شده باشد، تا آنها صلاحیت پیدا کنند که راجع به عدالت حرفی بزنند که گوش نواز و دلنواز باشد. به این ترتیب در هر سطحی در این مسیر بتوان گام برداشت، الگوی مسلط بر جوامع رانتی یعنی الگوی ستیز، بدگمانی و بدبینی به یکدیگر به تعبیر شهید بهشتی جای خود را به الگوی تعاون می دهد. انسان ها حاضر به تقسیم کار و مشارکت با یکدیگر می شوند، به یکدیگر اعتماد می کنند و از این طریق ابواب رحمت و برکت خداوند به روی جامعه ما باز می شود.

او در پایان تصریح کرد: صمیمانه و با اطمینان عرض می کنم که اگر نظام مدیریت توسعه کشور در آستانه تدوین برنامه ششم توسعه، برنامه را در کادری که آیت الله شهید بهشتی نظریه عدالت خود را ارائه کرده اند، قرار دهد و لوازم آن را هم پیگیری کند، شخصا تردیدی ندارم که حق جامعه ما و مردم ما این نیست که وضعیت کنونی را داشته باشند. وضعیتی که در آن شاخص فلاکت جزو بالاترین شاخص های فلاکت در دنیا باشد، 60 درصد مردم قادر به مشارکت در سرنوشت اقتصادی خود نباشند و رانت و ربا و فساد حرف اول را بزند. این حق جامعه ما نیست و به گمان من اگر به میراث اندیشه ای آیت الله شهید دکتر بهشتی برگردیم، می توانیم آنطور که ایشان فرمودند جامعه ای بسازیم که بزرگان انقلابمان وعده داده بودند و مردممان هم با جان و دل و یک مشارکت بالغ بر نود درصدی در آن نقش ایفا کردند و هزاران خون پاک شهیدان نثار این مسیر شده است. من تردید ندارم که از طریق بازگشت به اندیشه های شهید بهشتی می توانیم چشم اندازهای بسیار روشن تر و امیدوارکننده تری را برای کشورمان در نظر بگیریم.


دیدگاه‌ها