هنگامی که شهید رجایی نخست وزیر شدند، خدمت شهید بهشتی رسیده و تفاوت دستمزد کارمندان و مدیران را بر اساس اسلام سوال کردند؛ شهید بهشتی نسبت کف و سقف حقوق ها را یک به سه دانستند و این قانون از زمان نخست وزیری شهید رجایی تا پایان دوره مسوولیت مهندس موسوی اعمال شد
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران – تهران/ یک اقتصاددان اظهار کرد: در ایران پس از جنگ، مساله عدالت را حاشیه ای کردیم و همه ضرر کردند؛ هم اکنون نیز در برخی مسایل حیات جمعی با بحران هایی روبرو شدیم که اصل بقاء را به چالش کشیده است. باید به مساله عدالت اجتماعی بازگردیم.
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، فرشاد مومنی در همایش نقش سیاسی زنان در اندیشه شهید بهشتی، با اشاره به دوران هشت سال دولت قبل، گفت: آن هنگام بعضی ها، بعضی ها را با شهید رجایی مقایسه می کردند و من مدام برای خانواده شهید رجایی به خاطر این مساله، آرزوی صبر می کردم. فکر می کنم جفایی بزرگتر از آن به شهیدرجایی نمی توان تصور کرد.
وی اظهار کرد: وقتی شهید رجایی از شهید بهشتی معنای حکومت اسلامی را جویا شد، شهید بهشتی، حکومت اسلامی را به معنای امامت عدل و امامت عدل را به معنای به مشام رسیدن بیشتر بوی دین و اخلاق هنگام رفتن به بالا و پیشروی در حکومت دانستند. حال ببینید قرار ما چه بود و چه شد! همه ما در این غفلت سهم داریم.
این اقتصاددان با تاکید بر این که خلاء معرفتی در ایران درمورد عدالت به طور غیر متعارفی نگران کننده است، به مساله حقوق های نجومی اشاره کرد و گفت: هنگامی که شهید رجایی نخست وزیر شدند، خدمت شهید بهشتی رسیده و تفاوت دستمزد کارمندان و مدیران را بر اساس اسلام سوال کردند؛ شهید بهشتی نسبت کف و سقف حقوق ها را یک به سه دانستند و این قانون از زمان نخست وزیری شهید رجایی تا پایان دوره مسوولیت مهندس موسوی اعمال شد.
مومنی افزود: طی 25 سال گذشته مرتبا در این باره حساسیت زدایی شده است. یک بخش ماجرا، منافع است؛ از طرف دیگر در نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع درک از عدالت وجود ندارد و به طرز غیر متعارفی نیز تلاش برای حساسیت زدایی در این باره شده است و میبینیم وقتی پای سیاست درمیان است با ربع قرن فاصله، این مساله جدی گرفته می شود ولی ما وجوه نابرابری های بسیار شکننده آورتر از دستمزدها هم داریم اما کسی متعرض آن ها نمی شود و تا وقتی که نابرابری های ناموجه وجود دارد، ایران روی خوش نمی بیند. رکن اساسی بقا، عدالت است. درمورد جایگاه زنان نیز از این منظر بهتر می توان مسایل را درک کرد.
وی با اشاره به دیدگاه شهید بهشتی درمورد ریاست جمهوری زنان، گفت: یک سلسله حقوق مشترک انسانی برای زن و مرد وجود دارد و از نظر وی این حق، به زنان نیز تعلق می گیرد اما سطح فکری افراد حاضر در مجلس خبرگان برای درک این مساله کفایت نمی کرد. در مسایل اجتماعی نابرابری های موجه باید از نابرابری های غیر موجه جدا شود.
این اقتصاددان با اشاره به سخن شهید بهشتی مبنی بر این که مسایلی را به اسلام نسبت می دهند که ربطی به اسلام ندارد، گفت: اگر در نظام تخصیص، عدالت را مورد توجه قرار دهیم، بسیار مفید خواهد بود.
*** طرح برخی مسایل به نام دین، مایه شرمساری است
مومنی با تاکید بر این که بسیاری از مسایلی که امروز به نام دین زده می شود، مایه شرمساری است، گفت: در اندیشه های شهید بهشتی با منطق فطرت روبرو می شویم. وی در مورد عدالت نیز، در کتاب باید ها و نباید ها در قرآن، به خوبی سخن می گوید و با مطالعه این کتاب میبینیم که آن چه امروز به نام امر به معروف و نهی از منکر مطرح می شود با دیدگاه قرآن فرسنگ ها فاصله دارد. با درک این موضوع می توان اثر معکوس امر به معروف و نهی از منکر را دریافت.
وی ادامه داد: جامعه ای که نسبت به مساله عدالت غیرحساس شود، در آن علم، عقل و اخلاق رشد نمی کند، شهید بهشتی از تعبیر لجن برای چنین جامعه ای استفاده می کند. شهید بهشتی می گوید که جامعه ای که فهم عالمانه از مساله عدالت نداشته باشد، در آن استفاده ابزاری از دین بسیار رایج خواهد شد. راه نجات از این مساله شناخت و مطالبه عدالت است.
این اقتصاددان با اشاره به این که در بحران سال 2008، ظرف یک سال 48000 میلیارد دلار از دارایی های مالی جهان ارزش زدایی شد، گفت: اگر می خواهید اندازه این رقم را بیشتر درک کنید، آن را با جی.دی.پی. ایران مقایسه کنید که کمتر از 500 میلیون دلار است.
*** شرایط ایران ذاتا نابرابرساز و راه نجاه ما از تفکر طالبان و داعشی، عدالت است
مومنی با اشاره به این که با نظریه “ربا” شهید بهشتی می توان دریافت که چرا اکنون دچار چالش شده ایم، گفت: ما درمورد پیامدهای جامعه نابرابر ساز آگاهی کامل نداریم؛ با توجه به ویژگی های اقلیمی، شرایط سیاسی و تاریخی ایران ذاتا نابرابرساز هستند، ما برای بقا حتما باید نسبت به این مساله حساس می شدیم.
وی تصریح کرد: اهمیت این مساله در شرایط کنونی نسبت به هر دوره دیگر تاریخی بیشتر است چرا که قرائت های طالبانی و داعشی و القاعده ای از اسلام بازتاب نابرابری های بی سابقه در جهان اسلام است بنابراین وقتی ما هم در کشور حساسیت کافی درمورد این مساله نداشته باشیم، اصلا گمان نکنید که قدرت تفکر طالبانی و داعشی در ایران کم است.
این اقتصاددان ادامه داد: اگر کشور بخواهد از این مهلکه در سطح منطقه و داخل نجات پیدا کند، بازگشت به وجوه علمی و روش شناختی است. برای واکسینه کردن اسلام در برابر طالبان و داعش به لحاظ معرفتی بازگشت به اندیشه هی شهید بهشتی است و ما هیچ متفکری در جهان اسلام در استانداردهای شهید بهشتی نمی شناسیم.
مومنی با اشاره به این که شهید مطهری که از مطرح ترین و برجسته ترین اسلام شناسان عقل گرا است، گفت: وی در تبیین عقل گرای ربا، تا یک جاهایی توضیحاتی می دهند و بعد می فرمایند که از این به بعد توجیهی ندارم و بر اساس تعبد حرمت ربا را می پذیرم اما شهید بهشتی می گوید که ربا مساله شخصی نیست و معرفتی است و باید تا انتها مساله را عقلی توضیح دهیم و نمی توان تعبدی ربا را پذیرفت.
وی با اشاره به این که نظریه تعمیم یافته ربا، شاهکار شهید بهشتی است، گفت: بر اساس این نظریه مازاد دستمزد که برخی افراد برای خود فراهم کردند، حکم ربا دارد.
این اقتصاددان با تاکید بر این که مطالبه سود فروشندگان نیز ربا است. بهشتی هرگز خودمطلق انگار نبود، گفت: ما تهدید منطقه ای نسبت به قرائت های شبه طالبانی و شبه داعشی از اسلام داریم که امنیت اسلام و منطقه را به خطر می اندازد که با سیستم روش شناختی شهید بهشتی می توان از این مساله دوری کرد.
*** حقوق ها، کم منزلت ترین وجه نابرابرساز ناپایدارساز ایران است
وی با تاکید بر این که مساله حقوق ها، کم منزلت ترین وجه نابرابرساز ناپایدارساز ایران است، گفت: اگر کسی می خواهد ایران را در برابر طالبانیسم نجات دهد، باید نابرابری های غیر موجه را در مرکز توجه خود قرار دهد. اگر بی عدالتی هایی که درمورد نوع انسان ها در ایران صورت می گیرد، حل و فصل شود، بیش از 75 درصد مشکلات زنان نیز حل می شود.
مومنی ادامه داد: تلقی از پیگیری حقوق زنان در ایران، یک تلقی رانت زده است؛ یعنی اگر می خواهید امتیازهایی که از طریق کارنکردن و صلاحیت نداشتن برای زنان جور کنید که مساله نابرابری را حل کنید، که این به ضد خودش تبدیل می شود و با تمام سرمایه گذاری هایی که در جمهوری اسلامی شده مغایرت دارد؛ مشاهده می شود که زنان را حاضر نیستند استخدام کنند.
*** محدودسازی نیاز جوانان به موعظه
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: متاسفانه در مساله تحکیم خانواده نیز به اعتبار دور شدن از اسلوب روش شناختی شهید بهشتی، نظام تصمیم گیری خانواده راه را گم کرده است. هم اکنون کل ماجرا را به نیاز جوانان به موعظه خلاصه کرده اند که سخیف ترین این مساله در تفکیک جنسیتی دانشگاه ها نمود پیدا می کرد.
مومنی اظهار کرد: کسیب به موعظه نیاز ندارد؛ شما شغل و حداقل های زندگی را فراهم کنید ببینید چه اتفاقی می افتد. در استانداردهای دنیا گفته می شود، یک فرد باید با منابع معادل 5 سال حقوق خود بتواند یک مسکن در استاندارد پایگاه اجتماعی خود را صاحب شود, گزارش های رسمی در ایران (که گزارش های محافظه کارانه ترین و بیش از حد خوشبینانه قلمداد می شوند) می گویند برای دو دهک آخر ایران، این دوره زمانی 94 سال است.
وی تصریح کرد: گمان می کنند ثواب است که وام ازدواج را از 3 میلیون تومان، 10 میلیون تومان کنند؛ اصلا بشود 300 میلیون تومان؛ نباید این وام برگردانده شود؟ تا زمانی که درمورد شغل فکر نکردید، وام ازدواج انگیزه ازدواج ایجاد می کند؟ چون درکی نداریم، منابع و زمان را از دست می دهیم و اوضاع را بدتر می کنیم.
این اقتصاددان با تاکید بر این که باید به بنیادها برگردیم، گفت: آیا ما بر اساس موازین عمل کردیم و به این مشکلات گرفتار شده ایم؟ تقریبا تمام مشکلات کنونی ما به دلیل فاصله گرفتن از موازین و انجام برخوردهای مصلحت گرایانه است. تقریبا همه گرفتاری های ما به دلیل فاصله گرفتن از موازین با توجیهاتی است.
مومنی با تاکید بر این که راه نجات برای بقای جمهوری اسلامی، بازگشت به اندیشه های شهید بهشتی است، اظهار کرد: با کمال تاسف برخوردی که نظام رسمی تبلیغاتی ما با اندیشه های شهید بهشتی می کند، برخورد بیش از حد ابزارگرایانه است.
وی با اشاره به این که آیت الله شهید بهشتی یک اسلام شناس با مبنا است، تصریح کرد: در برخورد با اندیشه های شهیدبهشتی، شناخت اصول روش شناختی شهید بهشتی مهم است. بهشتی یک فیلسوف علم و دین است و دیدگاه های وی پرواز را به مسلمانان می آموزد و ما در شناخت اندیشه های شهید بهشتی دچار غفلت تاریخی در جمهوری اسلامی شده ایم. در فرآیند فهم دین، عرضه دین و اداره جامعه، اندیشه های شهید بهشتی راه گشا است.
این اقتصاددان با تاکید بر این که بر اساس اندیشه شهید بهشتی، مخاطب قرآن تنها مسلمانان نیستند بلکه همه انسان ها مخاطب قرآن هستند، گفت: شهید بهشتی گامی فراتر برمی دارند و دلالت فهم اسلام برای ما را این می داند که ما باید به گونه ای اسلام را بفهمیم و اجرا کنیم که هر انسان غیر مسلمانی در هر جای دنیا منطق ما را شنید، آن را قبول کند.
مومنی با تاکید بر تقدم عقل بر نقل، گفت: من تا کنون هفت رکن از مبنای روش شناختی شهید بهشتی را استخراج کردم؛ یک رکن از روش ناختی وی که پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است، طرز برخورد با زمان از دیدگاه اسلام است.شهید بهشتی مساله پیامدهای عادلانه یا ناعادلانه استنباط دینی را صرف نظر از پذیرش یا عدم پذیرش، یک رکن می دانند.
وی با اشاره به نکته مورد تفاهم اندیشه جهانی درمورد اندیشه توسعه پایدار، گفت: جامعه ناعادلانه و نابرابر ساز جامعه ناپایدار خواهد بود. بر اساس اندیشه شهید بهشتی، اسلام شناس در فهم امور اسلامی باید مساله عدالت اجتماعی و دلالت های آن را به عنوان رکن اساسی به رسمیت بشناسد.
به نظر می رسد در نقل خبر اشتباهی رخ داده است
شهید بهشتی قبل از ریاست جمهوری شهید رجایی به شهادت رسید و من جای دیگر این مطلب را در زمان نخست وزیری شهید رجایی دیدم
لطفا متن را اصلاح فرمایید
با سلام و تشکر از توجه شما.
احمدی نژاد به قول شما خیلی بد بود.قبول.ولی چرا آقای حقوقدان با مسئولین نجومی بگیرش هیچ برخوردی نمی کند؟چند نفر اخراج شدند؟4سال گذشت هنوز هر اتفاقی میفته میگین مال قبل بوده.وقتی شما به دزد میگین ذخیره نظام دیگه فاتحه مملکت خونده.وزیر کار این مملکت میگه اینا تخلف نکردند و همه ی پولها پس گرفته شده.اگر تخلف نکردند چرا پولها پس گرفته شده؟با خودتون چند چندید؟