سخنراني منتشر نشده ای از دكتر بهشتي در سمينار نهضت سوادآموزي
عزيزان! بيش از هر چيز ما در اين نظام جديد احتياج داريم كه دستمان را براي مردم رو كنيم. اين بيش از همه چيز مورد نياز است. ما اگر با اين مردممان صريح و صديق برخورد نكنيم مطمئن باشيد مهمترين امكان را به دشمنان اسلام و انسانيت و انقلاب دادهايم كه به سرعت زمينههاي رشد جامعه ما را از بين ببرد. چون وقتي كه با مردم اينطور باشيم، همهچيز ما روشن باشد، ممكن است بنده چندين نقص داشته باشم بگذار كه مردم جنبههاي مثبت و منفي من را بدانند
تلاش برای روشنگری نقاد و آموزش سیاست اخلاقی و سیاستمداران مسلمان متخلق و متعهد در جامعه اسلامی نوپای سال های صدر انقلاب از عمده ترین و موثر ترین اهداف و آرمان های شهید دکتر بهشتی بود و سیدالشهدای انقلاب با وجود تمام مسئولیت ها و مشغله های سیاسی و علمی و انقلابی خود دمی از آن غافل نمی شد. بویژه بهشتی مخاطب عمومی و حوزه عمومی را بهترین فرصت و فضا برای انتقال تجربیات و دانش و آموزش سیاسی و تذکر و تربیت اخلاقی می دانست و بر این باور بود که نباید گذاشت سنگینی چهره ها و بزرگی شخصیت ها مانع از شناخت و نقد آگاهانه و آزادانه آنها شود. شهید در این سخنرانی که در سمينار نهضت سوادآموزي ایراد کرده، پافشاری و اصرار مدیران و رهبران کشور را بر صداقت و راستگویی موجب دوام و بقای سالم و بدور از ظلم و زور ایران دانسته و پرهیز از دروغ و ریاکاری در مدیریت کشور را به مثابه یکی از اصول اساسی حاکمیت مکتب اسلام دانسته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
محيط آموزش و ياد گرفتن، ياد دادن، ساختن و ساخته شدن محيط تحقيق و پرجاذبهاي است و هر چند براي انساني كه در راه خدا كار بكند هر كاري خودسازي است و در هر كاري امكان ياد گرفتن و بهتر شناختن و بهتر شدن هست ولي حقاً محيط تحقيق و مطالعه و آموزش ياد گرفتن و ياد دادن، تربيت شدن و تربيت كردن هنوز هم از ديد من پرجاذبهترين و مطلوبترين محيط¬هاست.
با همه گرفتاري و مشغله، تقاضاهائي كه توسط برادران نهضت از من شده بود را پذيرفتم و خوشحالم اين توفيق را دارم كه امروز در خدمت شما باشم.
نهضت سوادآموزي براي جامعه اسلامي و انقلابي دو رسالت مهم دارد و هر دو را هم ميتوانند انجام دهند. رسالت طبيعي آن [اینست که] به مردم اين كشور خواندن و نوشتن را بياموزد چون خواندن و نوشتن و توانائي بر خواندن و نوشتن از عوامل پيشرفت انسان است.
ملت ما كه هنوز هم بخش اعظم فرهنگش را فرهنگ صوتي و صمعي و فرهنگ شنيدن¬ها و گفتني¬ها تشكيل ميدهد بايد به سمت دستيابي گستردهتر بر فرهنگ خواندن و نوشتن و خواندني¬ها و نوشتن¬ها با سرعت حركت كند. بسياري از ساعات و جاها كه افراد فرصت شنيدن ندارند ولي فرصت خواندن دارند بسياري مطالب است كه در يك گفتار مشكل ميتوان بيان كرد ولي در يك نوشتار به راحتي ميشود بيان كرد. بيشك نياز به خواندن و نوشتن در مسير تكاملي و مسير رشدياب و كمالياب ما نياز مهمي است. قرآن ما قرآني است كه هم از خواندن و نوشتن و وسيله نوشتن به صورتي خاص ياد ميكند. اولين وحي آن بر طبق معروفترين روايات تاريخي: اقرا باسم ربك الذي خلق است و سوگندش هم به قلم است و آن چه مينويسند: والقلم و مايسترون. شما و همكاران شما در سرزمين جمهوري اسلامي امكان توانائي خواندن و نوشتن در جامعه را افزايش ميدهيد و به اين دو نقطهنظر داراي اهميت در مكتبتان عملاً اهميت ميدهيد. ميكوشيد تا با استفاده از سريعترين و آسانترين شيوههاي ياد دادن و آموزش خواندن و نوشتن، كساني كه تاكنون نتوانستهاند در نظام منظم مدارس خواندن و نوشتن را بياموزند چگونه خواندن و نوشتن را ياد بگيرند، نه فقط خواندن و نوشتن بلكه واقعاً اين مقدار اصلي از حساب، لااقل در حد چهار عمل اصلي به اضافه بخش دهگانه اعشار يا حتي بخش¬هاي ابتدائي كسر، اينها از نيازهاي عمومي مردم ما است. كساني كه بتوانند اين مقدار از حساب را ياد بگيرند زندگي برايشان آسانتر ميشود، خريدشان، فروششان، گزارش و كار، توجه به اينكه چه ميكنند، چه دارند و چه ندارند و چه از دست ميدهند و به دست ميآورند، آسانتر ميشود.
شما زندگي اجتماعي را با اين واجب و فريضه آسان ميكنيد و انشاءالله خداوند به شما توفيق بدهد بتوانيد با شيوههاي هر چه بهتر و آسانتر مردم را از اين نظر غني كنيد.
ولي نقش و رسالت دوم، رسالت پيچيدهتري است. شما يكي از نهادهاي مؤثر در رسانيدن پيام اسلام عزيزمان و انقلاب اسلاميتان به توده مردم هستيد. شما خيلي بزرگ هستيد كه ميتوانيد اين مردم را آگاه كنيد و آگاهي¬هاي سالم به آنها بدهيد. در تداوم يك نظام و يك انقلاب، دادن آگاهي¬هاي سالم و اصيل در زمينه مكتب و مسائل جاري جامعه انقلابي مسئله مهمي است. اشتباه است اگر كسي فكر كند كه در يك جامعه انقلاب كرده ميتوان صرفاً از طريق راديو تلويزيون و روزنامهها مردم را آگاه كرد. راديو تلويزيون و روزنامهها وسيلههاي مؤثري هستند براي دادن آگاهي به مردم ولي آگاهي¬هاي حضوري يك ارزش ديگري دارد همين حالا فكر كنيد كه اگر من اين عرايض را از تلويزيون يا راديو ميگفتم و شما گوش ميكرديد مقايسه بكنيد با اينكه الآن در جمع شما هستم و شما ميشنويد. آيا فرقي ندارد؟
اين پيوند نزديك روحاني و [مردم]، اين روبرو بودن چهرهها و چشم¬ها، اين تبادل احساس¬ها كه در اين دور هم بودن¬ها به دست ميآيد و ممكن است، در روزنامه و راديو تلويزيون اصلاٌ ممكن نيست.
دل¬ها در اين تجمعها آسانتر يكديگر را مييابند و درك ميكنند و نزديك ميشوند. همچنين انديشه در اين تجمعها آسانتر به هم نزديك ميشود. درست همان خواص زنده و موجود زنده را دارد و گذشته از اينكه امكان پرسش و پاسخ هست. امكان اين هست كه بپرسيد، پاسخ بگيريد، پاسخ بدهيد و اين بر زنده بودن اين پيوند انديشهها و احساس¬ها ميافزايد.
كلاس¬هاي سوادآموزي كه در اختيار همكاران شما و مربيان و مسئولان كلاس¬¬هاي سوادآموزي است زمينههاي مساعد و زندهاي هستند براي منطبق كردن پيام اسلام و پيام انقلاب به مردم. (تكبير حضار)
در همين روزها گروه¬هاي گوناگوني ميكوشند كه بين ضمير و وجدان باوفا و بيدار و آگاه مردم و بين موجوديت جمهوري اسلامي جدائي بوجود بياورند. به القاء ايدئولوژي¬هاي گوناگون سرگرمند. به وسوسهافكني¬ها و وسوسهانگيزي¬هاي گوناگون سرگرمند. ابهامآفريني ميكنند، شك و ترديد بوجود ميآورند تا جانشين ايمان و اعتقاد و يقين مردم بشود و چون انسان موجودي است كه از مبدأ ايمان و معرفت و آگاهيش حركت ميكند وقتي تنها آگاهي و ايمان را از او گرفتيد حالا به او بگوئيد حركت كن، چگونه حركت كند؟ ساده نگيريم اين را، مهم است و اين مجاهدان نهضت سوادآموزي هستند كه ميتوانند با داشتن دريافت¬هاي صحيح از مكتب، از نظام اجتماعي، از نهادها، از مسئول¬ها، از ادارهكنندهها و منتقل كردن آن به مردم و بالعكس منتقل كردن آنچه كه مردم دارند، پيوند ميان مردم و نظام را سالم كنند، سازنده كنند و اين خيلي پربهاست.
بنابراين نقش دوم شما برادرها و خواهرها و همكاران شما اين است كه پيام انقلاب و اخبار انقلاب و گزارش¬هاي مربوط به انقلاب و آگاهي¬هاي مربوط به انقلاب را آنطور كه هست و آنطور كه حق است، به توده مردم از پير و جوان از زن و مرد، از شهري و روستائي، از كارگر و كشاورز و پيشهور منتقل كنيد. (تكبير حضار)
بنابراين در سازمان شما، واحد سياسي ايدئولوژيك (نميدانم كه تحت اين عنوان، واحد در تشكيلات مركزي داريد يا نه؟) يك واحد موثري بايد باشد. من صريحاً عرض ميكنم. تحليلهاي سياسي ساده روشنگر كه مسائل و رويدادهاي روز را تحليل صحيح بكند و در اختيار شما و در اختيار معلمان و مربيان كلاسها از طريق شما قرار بدهد، اين يك مسئله مهم در كار است كه نميدانم تا چه حد اين عمل ميشود.
مسئله ديگري كه در رابطه با اين بخش دوم مطرح است خاصيت الگوئي من و شما است. خاصيت الگوئي شما به اميد خاصي كه انتخاب كرديد براي وظيفه اسلاميتان خاصيت خيلي مهمي است.
برادرم، خواهرم! آنجا كه با ديگران برخورد مستمر روزانه داري، در اخلاق و عمل چگونه خود را ميتواني نشان دهي نه نشان دادن رياكارانه كه اين آفت هر انسان و آفت هر انقلاب است.
عزيزان! بيش از هر چيز ما در اين نظام جديد احتياج داريم كه دستمان را براي مردم رو كنيم. اين بيش از همه چيز مورد نياز است. ما اگر با اين مردممان صريح و صديق برخورد نكنيم مطمئن باشيد مهمترين امكان را به دشمنان اسلام و انسانيت و انقلاب دادهايم كه به سرعت زمينههاي رشد جامعه ما را از بين ببرد چون وقتي كه با مردم اينطور باشيم، همهچيز ما روشن باشد، ممكن است بنده چندين نقص داشته باشم بگذار كه مردم جنبههاي مثبت و منفي من را بدانند. اگر مردم بدانند راحت به يكديگر اعتماد ميكنيم در همان حدي كه قابل اعتماد هستيم.
بنابراين ريا و تظاهر نباشد. ولي وقتي قرار است در برابر مردم درست ظاهر بشويم سئوالم اين است كه چقدر ارزش و خاصيت الگوئي داريم و چقدر منفي است؟ تا چه اندازه تجسم ارزشي است؟ و تا چه اندازه عينيت ضدارزش؟ به اين بايد اهميت داده شود. عزيزاني كه در نهضت سوادآموزي كار ميكنيد در حقيقت مبلغان اسلام و انقلابيد. روحاني هستيد چه در اين لباس و چه در لباس روحانيت.
مكرر عرض كردم كه مرد خداشناس، مرد اسلامشناس، انقلابشناس، خدادوست، اسلامدوست و انقلابدوست كه تقوا طلب كند باشيم؛ خواهي عمامه بر سر و خواهي كلاه به سر باش. (تكبير حضار)
راستي ببينيم در آن عينيتي كه هستيم تا چه اندازه تجسم آرمان¬هاي متعالي انسانيتيم، آرمانهائي كه اسلام عرضهكننده آن است، دين خدا و كتاب خدا و پيام خدا و ائمه هدا (س) عرضهكنندگان منحصرند.
اگر اين روح در انقلاب ما روزبهروز فزاينده باشد ما قطعاً با شتاب به سمت پيروزي و گسترش جهانگيري انقلاب اسلامي روان خواهيم بود. اگر خداي نكرده اين روح روزگار كاهنده باشد و كم بشود آن وقت از اوج به سمت حضيض در حركت واپسگراي واقعي هستيم و نميتوان به آينده دل بست و اميد داشت.
اميد و آرزوي من اين است كه به توفيق الهي به هدايت خداوندي، به جد و جهد و اجتهاد و سعي و تلاش خودمان اين تجلي و عينيت آرمان¬هاي متعالي اسلام در همه ما روزافزا باشد و بتوانيم هر چه كه به جلو ميرويم چه به صورت فردي و چه به صورت جمعي جلوهگاه عملي فضيلت¬هاي انسان خداگرا و حقپرست باشيم، انشاءالله تعالي.
عزيزان! من از مهر شما متشكرم و اميدوارم كه با همديگر و با ولای اسلامي و مبالاتي كه بايد بين همه ما برادرها و خواهرها باشد در راه خداوند به جلو برويم و بتوانيم جاذبه و نورانيتي را كه اسلام عزيزمان دارد در اين جامعه بيشتر ببينيم. (تكبير حضار و شعار درود بر خميني، سلام بر بهشتي)
تاريخ 4/10/51