رحمت مهدوی
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر بحث مصداق «رجل سیاسی» مورد توجه قرار گرفته و این بار به شکلی گسترده بحث کاندیداتوری زنان مطرح میشود. شاید دلیل این امر اظهارنظر سخنگوی محترم شورای نگهبان، دکتر کدخدایی بود که در نشست خبری اخیر خود اعلام کرد که «زنان هم میتوانند برای ریاست جمهوری ثبتنام کنند». این اظهارنظر رسمی از سوی اعضای اصلی شورای نگهبان با بازتابهای مختلفی روبه رو شد تا برای اولینبار بتوانند به شکل جدی و رسمی برخی چهرههای سیاسی زن به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری دوره دوازدهم مطرح شوند.
از همان زمان شکل گیری جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی یکی از مهمترین بحثها و چالش ها در باب انتخابات ریاست جمهوری، تعریف «رجل سیاسی» و یا به عبارتی دیگر امکان انتخاب زنان به ریاست جمهوری بود.
دلیل عمده این امر بخاطر شکل گیری نوع جدیدی از نظام سیاسی مبتنی بر آموزههای دینی و اسلامی بود. بنابراین بیش از عامل دیگر این نکته مورد بحث قرار می گرفت که آیا به لحاظ فقهی میتوان چنین امری را اثبات یا رد نمود؟ آیا مجموع سنت اسلامی (قرآن، سیره پیامر و ائمه(ع)، احادیث …) به وجود چنین امری حکم یا مجوز می دهند؟
جدا از بحث فقهی، منبع دیگر برای حل این مناقشه «قانون اساسی» است که باید مجموع آرا، افکار و اندیشههای مهمترین شخصیتهای انقلاب مورد توجه قرار گیرد. یکی از مهمترین اشخاصی که در شکل گیری جمهوری اسلامی و همچنین تدوین قانون اساسی نقش داشته مرحوم شهید بهشتی بود که نسبت به این امر موضع گیری مشخص داشته است.
در کتاب مبانی نظری قانون اساسی که حاصل سخنرانیهای شهید بهشتی در حسینیّه ارشاد است، بر «آزادی امکان ریاست جمهوری زنان» تاکید می شود. جدا از شهید بهشتی برخی دیگر از صاحب نظران نیز معتقدند بحث «رجل سیاسی» در قانون سیاسی به معنای رجل بودن در عالم سیاست است. یعنی یک بحث مفهومی مطرح شده است نه یک بحث جنسیتی. اظهار نظر شهید بهشتی در باب امکان ریاست جمهوری زنان، نیز مطلب اول را مورد تایید قرار می دهد.
شهید بهشتی در عین حال که یک شخصیت سیاسی محسوب می شد، یک عالم فقهی برجسته نیز مطرح بوده و این را با مطالعه آثار وی به وضوح می توان دید، حتی شاید بهترین عبارت برای وی «عالم فقهی آزاداندیش» باشد. وی در مباحث مختلف که نیازمند رجوع به فقه و سنت باشد نظریات مترقی و رو به جلو داشته است. در بحث ریاست جمهوری زنان نیز شهید بهشتی معتقد بود این امر منافاتی با قرآن ندارد. خلاصه نظر وی این است که موضوع ریاست جمهوری زنان امکان دارد، منتها نیاز به بحثهای زیادی دارد و میتوان آن را نه با احساسات، بلکه فقیهانه حل کرد.
بنابراین باید گفت در باب امکان ریاست جمهوری زنان دو بحث عمده وجود دارد یکی بحث «فقهی» و دیگری «قانون اساسی» است.
در بحث فقهی شهید بهشتی به عنوان یک عالم دین پژوه معتقد است چنین منعی در سنت اسلامی وجود ندارد و در قانون اساسی نیز که برگرفته از آرای شخصیتهایی همچون شهید بهشتی است به جای تاکید بر عنوان «مرد» بر «رجل سیاسی» مطرح شده است. دلیل عمده این امر نبود «زمان کافی» برای مطرح شدن بحثهای نظری بود، بنابراین تدوین کنندگان قانون اساسی برای اینکه چنان منعی را به شکل رسمی مطرح ننمایند، با گنجاندن مفهوم «رجل سیاسی» راه را برای انجام بحثهای مختلف باز گذاشته تا در آینده و در یک فضای مناسب، بحثهای نظری مبتنی بر آموزههای دینی به عنوان پشتوانه بحث فراهم آید. در حال حاضر نیز به نظر میرسد بهتر باشد این امر از سوی نخبگان دانشگاهی، چهرههای سیاسی و حوزههای علمیه و مهمتر از همه آیات عظام مورد توجه جدی قرار گیرد تا پیشتوانههای نظری و علمی و متناسب با احکام و سنت اسلامی فراهم آید.