در جستجوی نشانه هایی از بانیان و حامیان جلسات گفتار ماه بودم؛ نشست های گفتگو در میان کسانی که یک دغدغه مشترک داشتند و آن این که آیا اسلام پاسخگوی نیازهای انسان متجدد هست یا خیر. در مسیر همین جستجوها بود که به منزل مرحوم آیت الله ابوذر بیدار رفتم. با محبت بی دریغ و راهنمایی های ایشان و نیز دسترسی به آرشیو غنی اسنادی که در اختیار داشتند، تصمیم به دیدار و مصاحبه با حاج حسین شاه حسینی گرفتم. همراه خواهرم به منزل ایشان رفتم. پبش از آن از مرحوم دکتر محمد هویدا درباره ایشان شنیده بودم. به اتاقی راهنمایی شدیم که اثاثیه اش یادآور روزهای کودکی ام بود. با آغوش باز از ما استقبال کرد. حافظه شگرفش که گذر زمان غبار فراموشی بر آن ننشانده بود به شکل تحسین برانگیزی منظم بود؛ تو گویی نه با مبارزی که سه نهضت تأثیرگذار ملی شدن نفت، پانزده خرداد و انقلاب اسلامی را تجربه کرده، که با آرشیوی طبقه بندی شده سروکار داری. یاد آن روزها برقی در چشمانش پدید می آورد که تو را مطمئن می کرد گفته هایش روایت تصاویر زنده ای است که در پرده ذهنش نقش می بندد. از حاج علی بابایی سخن گفت، چهره ای که در سال های پس از بازگشت از آلمان تا وقوع انقلاب، بارها در جلساتی که پدر در آنها به سخنرانی می پرداخت دیده بودم. از دکتر صدیقی برایمان گفت و علاقه ای که به پدرم که در دانشگاه به عناون طلبه-دانشجویی از جنس دیگر دیده بود ابراز کرده بود. از نمازهای عید فطر که در باغش در کرج به دور از چشم مأموران ساواک برگزار می شد و من خود بیاد می آوردم یکی از آنها را که پشت سر مرحوم آیت الله طالقانی نماز خواندیم در فاصله ای کوتاه در میان آزادی ایشان از زندان های مکرر. از شاه حسینی دعوت کردم برای بازدید از موزه شهید بهشتی بیاید. با گشاده رویی پذیرفت. با قامت بلندش، که با گذشت زمان اندکی خمیده شده بود، و کوله باری از خاطرات مربوط به مرحوم آیت الله حاج سید احمد زنجانی و مرحوم آیت الله حاج سید ابوالفضل زنجانی، آمد و بار دیگر اجازه داد سخنان اش را ضبط کنیم. چند ماه پیش بود که متن پیاده شده همه مصاحبه هایش را برایش فرستادم که پس از بازبینی برای انتشار برگرداند که بلافاصله در سایت بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی که به رغم فیلتر بودنش مورد مراجعه علاقمندان هست منتشر کردیم. یاد او و خلوص اش و اعتقادش و شجاعتش در مبارزه با استبداد گرامی باد.
سید علیرضا حسینی بهشتی